Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
BPP
U
یک بیت برای سیاه یا سفید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
resolving power
U
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
Other Matches
black and white
U
سیاه و سفید
achromatic
U
سیاه و سفید
to not lift a finger
<idiom>
U
دست به سیاه و سفید نزدن
[اصطلاح]
monochrome
U
در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
dorper
U
گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
woodruff
U
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
painted lady
U
پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
checkered flag
U
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
reversing
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
You went in a black veil, but must come out in a w.
<proverb>
U
با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
reversed
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverses
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
division boards
U
قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
achromatic colour
U
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
monochrome
U
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
contrasting
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
positive
U
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
a chromatic
U
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
apartheid
U
نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
contrasted
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasting
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrast
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
watermarks
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
diver's flag
U
پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
white flag
U
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
green phosphor
U
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
blueprint
U
نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints
U
نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
leukon
U
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
U
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
leukocyte
U
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
whiter
U
سفید
white tailed
U
دم سفید
hoary headed
U
مو سفید
white
U
سفید
snowy
U
سفید
chalks
U
گل سفید
chalking
U
گل سفید
chalked
U
گل سفید
blank cheques
U
چک سفید
silvery
U
سفید
blank cheque
U
چک سفید
blank check
U
چک سفید
blank
U
سفید
hoary
U
سفید
shiro
U
سفید
alabastrine
U
سفید
sow white
U
سفید
whiting
U
گچ سفید
minever
U
خز سفید
chalk
U
گل سفید
blankest
U
سفید
miniver
U
خز سفید
whitest
U
سفید
snow-white
U
سفید
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
carte blanche
U
کارت سفید
carte blanche
U
کاغذ سفید
lilies
U
سوسن سفید
tabula rasa
U
لوح سفید
asphodel
U
سوسن سفید
the white house
U
کاخ سفید
rose of may
U
نرگس سفید
to grow
U
سفید شدن
veratrum
U
خربق سفید
white
U
سفید کردن
whiter
U
سفید کردن
whitest
U
سفید کردن
kerosone
U
نفت سفید
lily
U
سوسن سفید
unleached
U
سفید نشده
tinplate
U
اهن سفید
alum
U
زاج سفید
snow white
U
سفید یکدست
abele
U
سفید دار
riesling
U
شراب سفید
habenaria
U
زر اوند سفید
leucophlegmasia
U
التهاب سفید
gallvanized iron
U
اهن سفید
light bread
U
نان سفید
flagtruce
U
پرچم سفید
lily white
U
خیلی سفید
madonna lily
U
گل سوسن سفید
blank cheques
U
سفید مهر
doyen
U
ریش سفید
doyens
U
ریش سفید
white f.
U
پرچم سفید
f. of truce
U
پرچم سفید
hags
U
مه سفید حصار
hag
U
مه سفید حصار
duenna
U
گیس سفید
bleaching
U
سفید گری
king's spear
U
سوسن سفید
blank cheque
U
سفید مهر
greybeard
U
ریش سفید
greensickness
U
یزقان سفید
greater plantain
U
تخم سفید
graybeard
U
ریش سفید
hellebore
U
خریق سفید
hoariness
U
سفید مویی
gray bearded
U
ریش سفید
gray
U
سفید شونده
gray
U
کبود سفید
hoary headed
U
ریش سفید
ice wool
U
کرک سفید
incandescent light
U
نور سفید
kerosine
U
نفت سفید
monial
U
تنگ سفید
mullein
U
بنگ سفید
blankbook
U
دفترچه سفید
kindling
U
چوب سفید
blank signed document
U
سفید امضاء
blank signed cheque
U
چک سفید امضاء
whitish
U
نزدیک به سفید
whitish
U
تا اندازهای سفید
White Papers
U
کتاب سفید
White Paper
U
کتاب سفید
ragstone
U
سنگ سفید
ratch
U
علامت سفید
white book
U
کتاب سفید
White House
U
کاخ سفید
Dean
U
ریش سفید
Deans
U
ریش سفید
mullen
U
بنگ سفید
river
U
فاصله سفید
rivers
U
فاصله سفید
decolo
U
سفید کردن
neutral spirits
U
الکل سفید
cows lungwort
U
بنک سفید
white wool
U
پشم سفید
lungs
U
جگر سفید
lung
U
جگر سفید
coif
U
عرقچین سفید
chlorosis
U
یرقان سفید
calomel
U
جیوه سفید
whitening
U
ماهی سفید
cummin
U
زیره سفید
aaron's round
U
بنک سفید
galvanising
U
سفید کردن
white noise
U
نویز سفید
white oak
U
بلوط سفید
white pepper
U
فلفل سفید
garnished
U
پارچه سفید
white cement
U
سیمان سفید
white phosphorous
U
فسفر سفید
alabaster
U
مرمر سفید
white elephant
U
فیل سفید
whity
U
مایل به سفید
White peacock
U
طاووس سفید
white body
U
بدنه سفید
white propaganda
U
تبلیغات سفید
white cast iron
U
چدن سفید
polar bears
U
خرس سفید
garnish
U
پارچه سفید
white dwarf
U
کوتوله سفید
white noise
U
نوفه سفید
galvanises
U
سفید کردن
white flame
U
شعله سفید
mulberry
U
توت سفید
mulberries
U
توت سفید
galvanize
U
سفید کردن
white flag
U
پرچم سفید
galvanizes
U
سفید کردن
galvanised
U
سفید کردن
white lead
U
سفید اب شیخ
white-collar
U
یقه سفید
white collar
U
یقه سفید
garnishes
U
پارچه سفید
white level
U
تراز سفید
white matter
U
ماده سفید
polar bear
U
خرس سفید
white beard
U
ریش سفید
white elephants
U
فیل سفید
white lie
U
دروغ سفید
whiteboard
U
تخته سفید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com