Perdic | یک بازی کامل از طرف توپزن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	complete game U	یک بازی کامل از طرف توپزن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	opener U	هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
	full mobilization U	تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
	full scale U	باندازه کامل بمقیاس کامل
	completed case U	جعبه کامل خشاب کامل
	full annealing U	بازپخت کامل تاباندن کامل
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	imago U	حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
	thorough U	بطور کامل کامل
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	batsmen U	توپزن
	backstop U	توپزن
	batsman U	توپزن
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	baulked U	خطای توپزن
	baulking U	خطای توپزن
	baulks U	خطای توپزن
	controls U	توپزن دقیق
	controlling U	توپزن دقیق
	control U	توپزن دقیق
	stonewaller U	توپزن تدافعی
	banjo hitter U	توپزن ضعیف
	balks U	خطای توپزن
	balking U	خطای توپزن
	balked U	خطای توپزن
	balk U	خطای توپزن
	batteries U	توپزن و توپگیر
	battery U	توپزن و توپگیر
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	doubled U	توپزن 0001امتیازی فصل
	duck U	اخراج توپزن بی امتیاز
	stumping U	سوزاندن توپزن کریکت
	doubled up U	توپزن 0001امتیازی فصل
	stumped U	سوزاندن توپزن کریکت
	counts U	تعداد امتیاز توپزن
	counting U	تعداد امتیاز توپزن
	fine leg U	محل پشت سر توپزن
	stump U	سوزاندن توپزن کریکت
	count U	تعداد امتیاز توپزن
	ducked U	اخراج توپزن بی امتیاز
	duckings U	اخراج توپزن بی امتیاز
	on drive U	ضربه بسمت توپزن
	dismisses U	سوزاندن توپزن و اخراج او
	stumps U	سوزاندن توپزن کریکت
	ground U	محل ایستادن توپزن
	double U	توپزن 0001امتیازی فصل
	defense U	دفاع توپزن از میله ها
	dismiss U	سوزاندن توپزن و اخراج او
	dismissing U	سوزاندن توپزن و اخراج او
	catcher U	توپگیر پشت سر توپزن
	counted U	تعداد امتیاز توپزن
	ducks U	اخراج توپزن بی امتیاز
	take a wicket U	سوزاندن توپزن کریکت
	leg hit U	ضربه بسمت محدوده توپزن
	night-watchmen U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	handle the ball U	دست زدن توپزن به توپ
	out of one's ground U	تجاوز توپزن از محل ایستادن
	night-watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	down U	میله افتاده واخراج توپزن
	night watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	beanball U	توپی که هدف ان سر توپزن باشد
	blooper U	پرتاب اهسته توپ به توپزن
	ball U	توپ دور از دسترس توپزن
	throw out U	سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
	fined U	ضربه توپزن به پشت منطقه خود
	cleanup U	توپزن چهارم که معمولا قوی است
	coacher U	یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
	silliest U	بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
	skittle U	سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
	yorked U	توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
	finest U	ضربه توپزن به پشت منطقه خود
	fine U	ضربه توپزن به پشت منطقه خود
	sillier U	بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
	bean U	ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
	beans U	ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
	dig in U	جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
	third man U	محل توپگیر دور از توپزن کریکت
	comebacker U	ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
	half century U	05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
	silly U	بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	long off U	موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
	cover point U	محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
	leg side U	قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
	send down U	پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
	bowled U	باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
	castles U	میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
	square leg U	محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
	late cut U	ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
	inswinger U	توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
	leg glance U	ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
	castle U	میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
	take guard U	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
	popping crease U	خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
	leg break U	بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
	pitch U	بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
	brush back U	پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
	pitches U	بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
	leg before wicket U	حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
	long on U	موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
	innings U	نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
	called strick U	پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
	off spin U	چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
	steals U	از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
	steal U	از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
	long hop U	توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
	leg theory U	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
	coacher U	مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
	half volley U	پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
	leg before U	ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
	designated hitter U	بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
	leg bye U	امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
	outed U	مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
	bunter U	توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
	out U	مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
	out- U	مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
	bumper U	توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
	bumpers U	توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
	bye U	صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
	byes U	صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	wide U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	wider U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	widest U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	outfield U	محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	largest U	کامل
	absolute U	کامل
	main U	کامل
	exact U	کامل
	semibreves U	نت کامل
	larger U	کامل
	totals U	کامل
	semibreve U	نت کامل
	absolutes U	کامل
	unqualified U	کامل
	all-out U	کامل
	searching U	کامل
	large U	کامل
	exacted U	کامل
	totaled U	کامل
	perfected U	کامل
	plenaries U	کامل
	plenary U	کامل
	unmitigated U	کامل
	entire U	کامل
	total U	کامل
	perfect U	کامل
	totaling U	کامل
	fullest U	کامل
	exacts U	کامل
	perfecting U	کامل
	self-contained U	کامل
	full U	کامل
	totalling U	کامل
	totalled U	کامل
	wall-to-wall U	کامل
	in a entireness of state U	کامل
	stark U	کامل
	complete U	کامل
	unabridged U	کامل
	full fledged U	کامل
	full-fledged U	کامل
	echaustive U	کامل
	empennage U	دم کامل
	starker U	کامل
	of ripe years U	کامل
	perfects U	کامل
	starkest U	کامل
	saturation U	کامل
	completes U	کامل
	completing U	کامل
	starkly U	کامل
	completed U	کامل
	mature U	کامل کردن
	mature U	کامل شدن
	flying colors U	توفیق کامل
	thoro U	کامل تمام
	ripened U	کامل شدن
	ripen U	کامل شدن
	through rate U	نرخ کامل
	total function U	تابع کامل
	hunky dory U	بارضایت کامل
	ideal radiator U	تابشگر کامل
	foud royant a U	سکته کامل
	total charge U	بارگذاری کامل
	total porosity U	تخلخل کامل