Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
legend
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
play by ear
<idiom>
U
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melodies
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something
U
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
melody
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
MIDI Mapper
U
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
symbols
U
علائم
zaph dignbats
U
علائم زف
hazard signs
U
علائم خطر
sound signal
علائم صدا
control signals
U
علائم کنترلی
character set
U
مجموعه علائم
signalman
U
متصدی علائم
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
schematic symbols
U
علائم الگویی
symptoms
U
علائم مرض
mathematical symbols
U
علائم ریاضی
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
symptom
U
علائم مرض
shading symbols
U
علائم سایهای
symbolic string
U
رشته علائم
economic indicator
U
علائم اقتصادی
identification signs
U
علائم تشخیص
signal regeneration
U
باززایی علائم
signal transformation
U
ترادیسی علائم
facings
U
علائم ریاضی
facing
U
علائم ریاضی
indication signs
U
علائم راهنمائی
erection marks
U
علائم نصب
epiphenomenon
U
علائم ثانویه
symbolic table
U
جدول علائم
signal man
U
متصدی علائم
signal fidelity
U
وفاداری علائم
supervisory signals
U
علائم نظارتی
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
staggy
U
دارای علائم ونشانههای نر
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
semiotic
U
وابسته به علائم مرض
semeiotic
U
وابسته به علائم مرض
number plates
U
پلاک علائم مشخصه
baud rate
U
نسبت علائم درثانیه
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
syndrome
U
علائم مشخصه مرض
prodrome
U
علائم اولیه مرض
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
syndromes
U
علائم مشخصه مرض
legends
U
فهرست علائم واختصارات
nomenclature
U
فهرست علائم واختصارات
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
legend
U
فهرست علائم واختصارات
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
sign of aggregation
U
علائم مخصوص جمله جبری
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
morsecode
U
علائم رمز تلگرافی مرس
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
discriminates
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
discriminated
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
syndromes
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
insignia
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndrome
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insigne
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
monitored
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment
U
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
typographies
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
annular
U
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text
U
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel
U
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
accent
U
تکیه
atonic
U
بی تکیه
leaning
U
تکیه
leanings
U
تکیه
lolling
U
لم تکیه
unaccented
U
بی تکیه
enclitic
U
بی تکیه
accented
U
تکیه
recumbency
U
تکیه
reliance
U
تکیه
lolls
U
لم تکیه
lolled
U
لم تکیه
accents
U
تکیه
emphasis
U
تکیه
accumbency
U
تکیه
accenting
U
تکیه
loll
U
لم تکیه
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
insisting
U
تکیه کردن بر
insist
U
تکیه کردن بر
counterfort
U
دیوار تکیه
heel rest
تکیه گاه
point of support
U
تکیه گاه
maulstick
U
تکیه دست
mahlstick
U
تکیه دست
leans
U
تکیه زدن
bridge seat
U
تکیه گاه
insisted
U
تکیه کردن بر
prop
U
تکیه گاه
propped
U
تکیه گاه
propping
U
تکیه گاه
accentual
U
تکیه دار
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
to lean on a reed
U
تکیه بر اب کردن
to base one self
U
تکیه کردن
support roller
U
تکیه گاه
support bearing
U
تکیه گاه
lean
U
تکیه کردن
lean
U
تکیه زدن
leaned
U
تکیه زدن
arm rest
U
تکیه گاه
catch-phrases
U
تکیه کلام
insists
U
تکیه کردن بر
recline
U
تکیه کردن
reclined
U
تکیه کردن
reclines
U
تکیه کردن
catch-phrase
U
تکیه کلام
boilerplate
U
تکیه کلام
leaned
U
تکیه کردن
backrest
U
تکیه گاه
saddle bearer
U
تکیه گاه
anchorage
U
تکیه گاه
anchorages
U
تکیه گاه
leans
U
تکیه کردن
anchors
U
تکیه گاه
stayed
U
تکیه مهار
stand
U
تکیه گاه
rests
U
تکیه گاه
fulcrum
U
تکیه گاه
bearing
U
تکیه گاه
stay
U
تکیه مهار
slump over
U
تکیه زدن
bolster
U
تکیه دادن
bolstered
U
تکیه دادن
anchoring
U
تکیه گاه
support
U
تکیه گاه
anchor
U
تکیه گاه
relied
U
تکیه کردن
rests
U
تکیه دادن
relying
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه گاه
rely
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه دادن
relies
U
تکیه کردن
bolsters
U
تکیه دادن
free support
U
تکیه گاه ازاد
solid support
U
تکیه گاه جامد
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
simple support
U
تکیه گاه ساده
support conditions
U
شرایط تکیه گاهی
lateral support
U
تکیه گاه کناری
bearing stress
U
تنش تکیه گاهی
support pression
U
فشار تکیه گاه
core print
U
تکیه گاه ماهیچه
lean
U
تکیه دادن بطرف
leaned
U
تکیه دادن بطرف
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
leans
U
تکیه دادن بطرف
fixed support
U
تکیه گاه گیردار
bow hand
U
دسته تکیه گاه
accumbent
U
تکیه دار خوابیده
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
anchoring effect
U
اثر تکیه گاهی
restraining support
U
تکیه گاه گیردار
arch abutment
U
تکیه گاه قوس
bearing pressure
U
فشار تکیه گاهی
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
bearing width
U
عرض تکیه گاه
accumbent
U
تکیه کننده سرغذا
perceptual anchorage
U
تکیه گاه ادراکی
settlement of abutments
U
نشست تکیه گاه
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
abutment
U
تکیه گاه نیمپایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com