Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leeboard
U
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outrigger
U
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
bilge board
U
تخته میانی قایق
hiking board
U
تخته اتکای خم شونده در قایق
contracting parties
U
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
high contracting parties
U
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
pleadings
U
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
parties
U
طرفین
extremes
U
طرفین
plank
U
تخته تخته کردن
contracting parties
U
طرفین متقاعدین
the contracting parties
U
طرفین متعاقدین
the contracting parties
U
طرفین متعاهدین
contracting parties
U
طرفین قرارداد
disposed flank
U
طرفین باز
the litigants
U
طرفین دعوی
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
parties to the contract
U
طرفین عقد
mutual concent
U
تراضی طرفین
mutual agreement
U
توافق طرفین
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
tilt angle
U
زاویه تمایل به طرفین
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
cornering
U
طرفین پایگاه اصلی
corner
U
طرفین پایگاه اصلی
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
corners
U
طرفین پایگاه اصلی
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
verandah
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
voluntary partition
U
افراز با رضایت یا سازش طرفین
veranda
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandas
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
straddle split
U
وضع باز پاها به طرفین
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
like as we lie
U
طرفین دارای ضربات مساوی
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
lock forward
U
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
limbers
U
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
equitable mortgage
U
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
blackguard
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguards
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
parlementaire
U
کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
contra proferentem
U
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
re axtent
U
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
restraint of trade
U
قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
ditched
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
ditches
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
adjudicating
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mobile warfare
U
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
referee
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
exchange of notes
U
نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
refereed
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
reported
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
wager of battle
U
نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
lumbering
U
تخته
gangplanks
U
تخته پل
gang way
U
تخته پل
gangways
U
تخته پل
plasterboard
U
گچ تخته
gangway
U
تخته پل
pleximeter
U
تخته دق
ledger
U
تخته
lumbers
U
تخته
slab
U
تخته
gangplank
U
تخته پل
slabs
U
تخته
bottom board
U
تخته کف
floor board
U
تخته کف
boarded
U
تخته
lumbered
U
تخته
lumber
U
تخته
ledgers
U
تخته
gob
U
تخته کف
skidded
U
تخته پل
skid
U
تخته پل
skids
U
تخته پل
board
U
تخته
foot board
U
تخته کف
gob
U
تخته
gobs
U
تخته
skidding
U
تخته پل
three ply board
U
تخته سه لا
gobs
U
تخته کف
plank
U
تخته
sheets
U
تخته
sheet
U
تخته
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
black board
U
تخته سیاه
slated
U
تخته سنگ
lathing
U
تخته بندی
roach
U
تخته سنگ
roaches
U
تخته سنگ
accelerator board
U
تخته تسریع
backgammon board
U
تخته نرد
backboard
U
تخته بسکتبال
wainscot
U
تخته کوبی
lath work
U
تخته کوبی
fascia board
U
تخته لب بند
backplane
U
تخته پشت
targetting
U
تخته هدف
logic board
U
تخته منطقی
blackboard
U
تخته سیاه
paddle board
U
تخته شنا
pallette
U
تخته شستی
panel work
U
تخته کوبی
doubler
U
تخته تقویتی
mother board
U
تخته اصلی
bulletin board
U
تخته بولتن
bulletin boards
U
تخته بولتن
drian board
U
تخته قطران
boulder
U
تخته سنگ
boulders
U
تخته سنگ
slates
U
تخته سنگ
chessboard
U
تخته شطرنج
crag
U
تخته سنگ
chessboards
U
تخته شطرنج
blackboards
U
تخته سیاه
wainscots
U
تخته کوبی
crags
U
تخته سنگ
doubler
U
تخته وصله
drawing boards
U
تخته رسم
plank
U
تخته ضخیم
target
U
تخته هدف
targeted
U
تخته هدف
targeting
U
تخته هدف
hard board
U
تخته فشاری
bowlder
U
تخته سنگ
plywood
U
تخته سه لایی
targets
U
تخته هدف
targetted
U
تخته هدف
furring
U
تخته کوبی
plank
U
تخته کلفت
brace and counterbrace
U
تخته صلیبی
drawing board
U
تخته رسم
circuit board
U
تخته مدار
call board
U
تخته اعلانات
brede
U
تخته ورقه
fuse board
U
تخته فیوز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com