English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
off the track U ازخط پی گم کرده
off the rails U بیرون ازخط
clubhouse turn U انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
passage of lines U عبور کردن ازخط یک یکان دیگر
phosphoric U فسفری
phosphorous U فسفری
level U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
phosphorescence U تابندگی فسفری
phosphor dot U نقطه فسفری
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
phosphorism U مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
black matrix U صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
green phosphor U فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
electroluminescence U نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
laterad U افقی
lateral U افقی
horizontal U افقی
abscissa U بعد افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
horizontal taping U مساحی افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
cross hatch U هاشور افقی
cross beam U تیر افقی
cross level U افقی کردن
horizontal wedge U گاوه افقی
jack arch U طاق افقی
landscape orientation U تمایل افقی
cross head U تیر افقی
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
tiers U ردیف افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
horizontal growth U رشد افقی
horizontal integration U انضمام افقی
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
horizontal plane U صفحه افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontally U بطور افقی
tier U ردیف افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal section U برش افقی
horizontal hook U قلاب افقی
putlog or lock U تیر افقی
plain coordinates U مختصات افقی
rhumb U دایره افقی
transom U الت افقی
transom U وادار افقی
yardarm U بازوی افقی
abscissa U محور افقی
crosscut saw U اره افقی بر
horizontal U سطح افقی
trunnion U مفصل افقی
trunnion U پاشنه افقی
brise-soleil U پرده افقی
straight U افقی بطورسرراست
ordinate U حور افقی
brise-soleil U کرکره افقی
cross-beam U تیر افقی
straighter U افقی بطورسرراست
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal cornice U رخ بام افقی
bar U میله افقی در پرش
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
X coordinate U مختصات بردار افقی
bars U میله افقی در پرش
crossbar U تیرک افقی دروازه
cross grinder U شاه تیر افقی
crossbars U تیرک افقی دروازه
breastsummer U تیر افقی سردر
advection U جابجایی افقی هوا
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal loom U دار افقی [قالی]
boom U ستون افقی [کشتی]
cross level U حباب تراز افقی
common roof U تیرچه افقی خرپا
x axis U بردار افقی گراف
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
surge U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
surges U حرکات افقی اب دریا
roof tree U کش دیرک افقی چادر
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
laterad U واقع درخط افقی
spar U ستون افقی [کشتی]
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
transom U الت افقی کمرکش
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
transverse abduction U دور کردن افقی
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
x plates U صفحات انحراف افقی
lateral U واقع درخط افقی
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
elevators U مکان افقی متحرک
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
elevator U مکان افقی متحرک
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
wale U تیر افقی انتخاب کردن
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
axis U برای مختصات افقی در گراف
bars U چوب افقی بالای مانع
bar U چوب افقی بالای مانع
crossbar U چوب افقی بالای مانع
crossbars U چوب افقی بالای مانع
boom U تیر افقی وصل به بادبان
booming U تیر افقی وصل به بادبان
booms U تیر افقی وصل به بادبان
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
ledger U تیر افقی جلو چوبست
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
yards U بازوی افقی دکل ناو
yard U بازوی افقی دکل ناو
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
purline U قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
purlin U قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
potter wheel U صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com