Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
constant potential rectifier
U
یکسو کننده با ولت ثابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectifier
U
یکسو کننده
mercury vapor rectifier tube
U
یکسو کننده جیوهای
arc rectifier
U
یکسو کننده جیوهای
argon bulb rectifier
U
یکسو کننده ارگنی
silicon rectifier
U
یکسو کننده سیلیسیمی
rectifying valve
U
شیر یکسو کننده
vapor rectifier
U
یکسو کننده جیوهای
point contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای
bridge rectifier
U
یکسو کننده پلوار
silicon controlled restifier
U
یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
welded contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای جوش شده
fixatives
U
ثابت کننده
fixative
U
ثابت کننده
direct video storage tube
U
ثابت کننده تصویر
stabilizer
U
ثابت تثبیت کننده
stabilisers
U
ثابت تثبیت کننده
stabilizer muscule
U
عضله ثابت کننده
mordant
U
ماده ثابت کننده
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
auto lean
U
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
unidirectional
U
یکسو
single ended
U
یکسو
away
U
یکسو
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
rectifier
U
یکسو ساز
frequency demodulation
U
یکسو کردن
single ended spanner
U
اچار یکسو
rectifies
U
یکسو کردن
demodulate
U
یکسو کردن
direct current
U
جریان یکسو
rectification
U
یکسو کردن
rectified
U
یکسو کردن
rectify
U
یکسو کردن
unidirectional current
U
جریان یکسو
planononvex
U
یکسو پهن و یکسوکوژ
planononcave
U
یکسو پهن و یکسوکاو
sides
U
در یکسو قرار دادن
lop sided
U
یکسو سنگین یک سوسبک
selenium rectifier
U
یکسو کنندهء سلنیومی
half duplex
U
پروتکل کامل یکسو
dry plate rectifier
U
یکسو ساز خشک
two way rectification
U
یکسو سازی دو راهه
dry disc rectifier
U
یکسو ساز خشک
side
U
در یکسو قرار دادن
three phase rectifier
U
یکسو ساز سه فازه
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
meniscus
U
شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
standing order
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing
U
ثابت دستورالعمل ثابت
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
rectifies
U
یکسو کردن اصلاح کردن
rectified
U
یکسو کردن اصلاح کردن
rectify
U
یکسو کردن اصلاح کردن
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
fixing
U
ثابت
static
U
ثابت
firms
U
ثابت
constants
U
ثابت
fix
U
ثابت
pegged
U
ثابت
leger or ledger
U
ثابت
truest
U
ثابت
truer
U
ثابت
constant
U
ثابت
fixes
U
ثابت
hard and fast
U
ثابت
firmest
U
ثابت
firmer
U
ثابت
firm
U
ثابت
stationary
U
ثابت
inalterable
U
ثابت
incommutable
U
ثابت
equable
U
ثابت
unshaken
U
ثابت
stable
U
ثابت
settled
U
ثابت
stables
U
ثابت
indelible
U
ثابت
true
U
ثابت
patted
U
ثابت
patting
U
ثابت
solid
U
ثابت
solids
U
ثابت
thetical
U
ثابت
thetic
U
ثابت
steadier
U
ثابت تر
rugged
U
ثابت
steadied
U
ثابت
established
U
ثابت
invariable
U
ثابت
specific
U
ثابت
specifics
U
ثابت
pats
U
ثابت
pat
U
ثابت
changeless
U
ثابت
steadies
U
ثابت
steadiest
U
ثابت
steady
U
ثابت
steadying
U
ثابت
standstill
U
ثابت
fixed
U
ثابت
sustained
U
ثابت
fixed bridge
U
پل ثابت
resolute
U
ثابت
sustain
U
ثابت
sustains
U
ثابت
fiducial
U
ثابت
permanent
U
ثابت
undeviating
<adj.>
U
ثابت
disputeless
U
ثابت
loyal
U
ثابت
unswerving
<adj.>
U
ثابت
immovable
U
ثابت
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com