English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
keloid or cheloid U یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
injured muscle U عضله اسیب دیده
brain injured U اسیب دیده مغزی
suffering economy U اقتصاد اسیب دیده
cauliflowr ear U گوش اسیب دیده
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
ding U قسمت اسیب دیده تخته موج
nerved U قطع عصب پای اسیب دیده اسب
short round U فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
disabled list U فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
put-down U کشش اسب اسیب دیده یا پیر یابیمار از روی ترحم
put-downs U کشش اسب اسیب دیده یا پیر یابیمار از روی ترحم
put down U کشش اسب اسیب دیده یا پیر یابیمار از روی ترحم
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
it is of frequent U بسیار دیده میشود
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
clogged ink jet nozzles U اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
this word occurs in gulistan p U این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
iguanodon U سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
vinous eloquence U فصاحتی که در اثر خوردن شراب پیدا میشود
rigor mortis U جمود نعشی که 6 تا 01ساعت پس از مرگ پیدا میشود
kentish rag U یکجورسنگ اهک سخت که درkent پیدا میشود
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
issue of law U نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
it is of a wide distribution U در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است
logoriph U یکجور جدول معمایی که باقلب حروف پیدا میشود
squash rackets U یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
subroutine U کد زیر تابع که در حافظه پس از پیدا شدن دستور فراخوانی کپی میشود
pathologists U پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologist U پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
jaggies U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
An ass in the guise of a lion. U خر درپوست شیر
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
pox U موجد ابله درپوست
He was transported with joy. U از شادی درپوست نمی گنجید
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
depigmentation U کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
melanotic U دچار سیاهی غیر طبیعی درپوست
framboesia U ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
elsewhere U درجای دیگر
out of harm's way U درجای امن
transplanting U درجای دیگری نشاندن
transplanted U درجای دیگری نشاندن
transplant U درجای دیگری نشاندن
misplace U درجای عوضی گذاشتن
to box up U درجای تنگ قراردادن
to stand to one's guns U درجای خودباقی ماندن
to keep the field U درجای خودثابت ماندن
transfix U درجای خودخشک شدن
to be in safe keeping U درجای امن بودن
transplants U درجای دیگری نشاندن
platforms U درجای بلند قرار دادن
perch U درجای بلند قرار دادن
perches U درجای بلند قرار دادن
platform U درجای بلند قرار دادن
perched U درجای بلند قرار دادن
perching U درجای بلند قرار دادن
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
lock away U درجای قفل شده نگه داشتن
upto the mark U داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
to poke up oneself U درجای تنگ رفتن ودر رابروی خود بستن
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
harm U اسیب
what impaired his reputation U وی اسیب زد
damage U اسیب
lesions U اسیب
head injury U اسیب سر
harming U اسیب
traumatic U اسیب زا
injury U اسیب
harmed U اسیب
harms U اسیب
to escape with life and limb U بی اسیب
inconvenience U اسیب
inconvenienced U اسیب
trauma U اسیب
traumas U اسیب
inconveniences U اسیب
inconveniencing U اسیب
pathology U اسیب
tort U اسیب
teen U اسیب
lesion U اسیب
torts U اسیب
harmavoidance U اسیب گریزی
psychic trauma U اسیب روانی
marring U اسیب رساندن
it injured his hands U بدستهایش اسیب زد
tennis elbow U اسیب ارنج
pathologists U اسیب شناس
mar U اسیب رساندن
nobbeing U اسیب رسان
marred U اسیب زدن
i hurt my self U اسیب دیدم
marred U اسیب رساندن
pathologist U اسیب شناس
pathology U اسیب شناسی
mar U اسیب زدن
deleterious U اسیب رسان
harmed U اسیب رساندن
traumatophobia U اسیب هراسی
injury U اسیب خسارت
damaging U اسیب اور
injure U اسیب زدن
harming U اسیب رساندن
harms U اسیب رساندن
traumatism U اسیب دیدگی
traumatic experience U تجربه اسیب زا
impair U اسیب زدن
impaired U اسیب زدن
impairing U اسیب زدن
impairs U اسیب زدن
injurious U اسیب رسان
harm U اسیب رساندن
injures U اسیب زدن
pathological U اسیب شناختی
endamage U اسیب رساندن
out of harm's way U دوراز اسیب
crippling U اسیب دیدن
cripples U اسیب دیدن
birth injury U اسیب تولد
damage U اسیب دیدن
crippled U اسیب دیدن
cripple U اسیب دیدن
damage control U اسیب گیری
injuring U اسیب زدن
brain damage U اسیب مغزی
brain injury U اسیب مغزی
marring U اسیب زدن
invulnerability U اسیب ناپذیری
break down U اسیب دیدن
vulnerability U اسیب پذیری
vulnerable U اسیب پذیر
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
mar U صدمه زدن اسیب
hurt U اسیب زدن به ازردن
i hurt my finger U انگشتم اسیب دید
organic brain syndrome U نشانگان اسیب مغزی
vulnerable area U منطقه اسیب پذیر
vulnerability U قابلیت اسیب پذیری
social pathology U اسیب شناسی اجتماعی
vulnerable U درمعرض اسیب در معرض
he was proof against harm U اسیب بردار نبود
pathologic U وابسته به اسیب شناسی
graphopathology U اسیب شناسی خط شناختی
neuropathologist U اسیب شناس اعصاب
obs U نشانگان اسیب مغزی
marred U صدمه زدن اسیب
hurt U خسارت رساندن اسیب
marring U صدمه زدن اسیب
susceptibility U درمعرض اسیب بودن
it will injure his prestige U به حیثیت او لطمه یا اسیب زد
hurts U اسیب زدن به ازردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com