English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ormer U یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rackets U یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
slideway U میخورند
give it a good wash U خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
maud U یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket U یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
flash fly U مگس وحشراتی که گوشت میخورند
trivalve U سه دریچهای
univalve U یک دریچهای
flood gate U سد دریچهای
knock knees U زانوهایی که هنگام راه رفتن بهم میخورند
gate tube U لامپ دریچهای
multivalve U چندین دریچهای
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
quinquevalvular U پنج دریچهای
gate electrode U الکترود دریچهای
impanate U داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
sea ear U یکجورنرم تن یک دریچهای که انرامیخورند
muffins U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
puppet valve or clack U دریچهای که از جای خود بلند میشود
him who U انرا که
i have a secure grasp of it U انرا گرفته ام
neither i or he sees it U نه من انرا می بینم نه او
i saw it U انرا دیدم
had searched U انرا می یافتید
he sold the good ones U خوبهای انرا فروخت
give it a twist U انرا پیچ بدهید
i do not have the courage U جرات انرا ندارم
i had it signed U انرا به امضاء رساندم
lowlander U اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
i am out of p with it U دیگرحوصله انرا ندارم
i can make nothing of it U هیچ انرا نمیفهم
give it a rinse U انرا بشویید یا اب بکشید
give it a shake U انرا تکان دهید
send it by post U با پست انرا بفرستید
we must winnow away the refuse U اشغال انرا باید
sculpsit U انرا تراشیده یاحجاری کرد
i am out of p with it U دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
it mokes it yet easier U انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
i kind of liked it U من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i sold it to one abdullah U به عبدالله نامی انرا فروختم
i cannot a to buy that U استطاعت خرید انرا ندارم
i gave it a slight press U انرا کمی فشار دادم
they give it a good scrub U خوب انرا مالش میدهند
you have perhaps seen it U شاید انرا دیده باشید
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
shearling U گوسفندی که یک بار پشم انرا
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
we made heavy weather of it U انرا خیلی سخت دیدیم
inimitably U چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
irrecocilably U چنانکه نتوان انرا وفق داد
an inseparable prefix U سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
overshot wheel U چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
it is past reclaim U دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
water bed U تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
indiscerptible U ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
loaded dice U طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
dress coat U جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
rickshaw U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating U جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
reversible propeller U ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
ricksha U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
cheque to a person's order U چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
judgement dept U بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
to garble the coinage U مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
retro rocket U موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
frumenty U گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
leadsman U کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
vanishing cream U کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
pope's eye U غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
money spinner U کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity U بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
pandean pipe U یکجور نی
pan pipe U یکجور نی
homogeneous U یکجور
alike U یکجور
permanent income hypothesis U این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money U منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
flash card U ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
lotos U یکجور نیلوفرابی
nonsuch U یکجور یونجه
custard pie U یکجور شیرینی
lotuses U یکجور نیلوفرابی
trebucket U یکجور ترازو
lotus U یکجور نیلوفرابی
elephant'sgrass U یکجور لویی
lampereel U یکجور ماهی
lambs wool U یکجور نوشابه
mignonette U یکجور گل میخک
lewis gun U یکجور مسلسل
moloch U یکجور سوسماراسترالیایی
onion grass U یکجور جو وحشی
onion couch U یکجور جو وحشی
trebuchet U یکجور ترازو
cracker U یکجور شیرینی
crackers U یکجور شیرینی
pair royal U سه برگ یکجور
pair royal U سه سر سه طاس یکجور
pandore U یکجور سه تار
pippin U یکجور سیب
polyanthus U یکجور نرگس
snow flake U یکجور گل حسرت
dutchmans U یکجور گل ساعت
double pair royal U چهارطاس یکجور
costrel U یکجور قمقمه
aigret U یکجور ماهیخوار
rubicelle U یکجور یاقوت
sheers U یکجور جرثقیل
osborne U یکجور بیسکویت
Jaffa U یکجور پرتغال
petard U یکجور ترقه
sheer legs U یکجور جرثقیل
griffon U یکجور لاشخور
gleek U سه برگ یکجور
cold cream U یکجور مرهم
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
meerscham U یکجور گل نرم چپق
sand fly U یکجور پشه ریز
sardonyx U یکجور عقیق یمانی
mayweed U یکجور بابونه بدبو
marcelwave U یکجور فر یا موج که بمومیدهند
majolica U یکجور کاشی صورتی
maiolica U یکجور کاشی صورتی
sea asparagus U یکجور خرچنگ دریایی
dressing-up U یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
omber or ber U یکجور بازی گنجفه
mine thrower U یکجور توپ سنگری
missel U یکجور باسترک در اروپا
orfe U یکجور ماهی طلایی
trammel U یکجور دام یا تور
weever U یکجور ماهی خاردار
staniel U یکجور باز کوچک
onion skin U یکجور کاغذ نازک
paris blue U یکجور نیل فرنگی
sparable U یکجور سنگ اهکی
pipistrel U یکجور شبکور کوچک
pavan U یکجور رقص سنگین
pollack or lock U یکجور ماهی روغن
pullicate U یکجور دستمال رنگی
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
orang utan U یکجور بوزینه درازدست
custard U یکجور شیرینی یا فرنی
grammes U یکجور باقلا گرم
grams U یکجور باقلا گرم
fandango U یکجور رقص اسپانیولی
catamountain U یکجور گربه دشتی
bun U یکجور کلوچه یاکماج
standard U همگون یکنواخت یکجور
standards U همگون یکنواخت یکجور
kirschwasser U یکجور عرق البالو
killdee U یکجور مرغ باران
catamount U یکجور گربه دشتی
busbies U یکجور کلاه پوستی
busby U یکجور کلاه پوستی
fandangos U یکجور رقص اسپانیولی
brandling U یکجور کرم خاکی
muggins U یکجور بازی دومینو
catbird U یکجور باسترک امریکایی
gram U یکجور باقلا گرم
double pair royal U چهار برگ یکجور
deer tiger U یکجور یوز امریکایی
magenta U یکجور رنگ قرمز
buns U یکجور کلوچه یاکماج
chrysoprase U یکجور یاقوت زرد
lansquenet U یکجور بازی گنجفه
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
loganberries U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it U از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
paroquet U یکجور طوطی کوچک دم دراز
hug me tight U یکجور جامهء کشباف چسبان
bice U یکجور رنگ ابی یاسبز
rat's tail U یکجور سوهان کوچک گرد
ophicleide U یکجور ساز بادی برنجین
pitpan U یکجور کرجی دراز و ته پهن
olla U یکجور اش سبزی دار دراسپانی
racoon or raccoon U یکجور پستاندار گوشتخوار درامریکا
humming bird U یکجور مرغ مگس خوار
buskin U یکجور چکمه که تا زیر زانومیرسد
homogenize U یکجور وهم جنس کردن
forfars U یکجور پارچه کتانی ضخیمforelady
covert coat U یکجور رولباسی کوتاه سبک
no two leaves are identical U هیچ دوبرگی یکجور نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com