English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fly agaric U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
exsiccant U داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative U داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
puff ball U یکجورسماروغ که چون تخم دان گوی مانندان شکسته شودتخم ان پراکنده میشود
malam U اجری که از ان میسازند
boxes are made of wood U جعبه ها را از چوب میسازند
shelving U موادیکه از ان تاقچه میسازند شیب
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
pensile birds U پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
marsh mallow U یکجور شیرینی که از ریشه خطمی میسازند
gruyere U پنیرسوراخ سوراخ سویسی که ازشیرگاو میسازند د
ivory black U رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
principal parts U قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
gelignite U ماده ژلاتینی و منفجرهای که از نیترو گلیسیرین میسازند ژلیگنیت
antimalarial U داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
therefter U ازان پس
thence U پس ازان
thereof=of that U ازان
afterwards U پس ازان
therefter U پس ازان
away U پس ازان
eftsoon U اندکی پس ازان
it is all greek to me U ازان سودرنمیاورم
subsequent to that event U پس ازان رویداد
long a U مدتهاپس ازان
this is inferior to that U این ازان
therein U ازان حیث
thereafter U بعد ازان
this is better than that U این ازان بهتراست
he is not of that stamp U ازان جنس نیست
next U نزدیک ترین پس ازان
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
wellŠwhat of it? U چه نتیجهای ازان بدست می اید
dye wood U چوبی که ازان رنگ میگیرند
dice box U پیالهای که طاس را ازان میریزند
he is not of that type U ازان قبیل اشخاص نیست
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
i am impatient for it U ازان بابت بیطاقت هستم
i gave up the idea U ازان خیال صرف نظر کردم
it came to my knowledge U من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
mofette U دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
fitch U موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
secernent U اندامی که چیزی ازان تراوش کند
it is not d. U نمیتوان ازان صرف نظر کرد
feed door U دری که ازان سوخت درکوره میریزند
to slit hide into thongs U پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
it savours of revenge U بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
fustic U یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
ten yard U خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
one's pet aversion U چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
to say grace U دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
giants stride U تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
pete cock U شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
redan U استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
special vertict U رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
dead line U خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
helmcloud U ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
ballast U وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
rain box U صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
mulch U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
mulches U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
grey matter U بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
pliantly polonica U یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
antipyretic U داروی تب بر
febrifnge U داروی تب بر
pyretic U داروی تب بر
pulmonic U داروی شش
antifebrine U داروی تب بر
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
calibrated orifice U سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
edge detection U اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
logograph U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logogram U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
eye wash U داروی چشم
gossypium U داروی فشار
miticide U داروی موش کش
eyewash U داروی چشم
roborant U داروی نیروبخش
galenical U داروی گیاهی
galactopoietic U داروی شیرزا
relaxant U داروی بیحالی
haematogen U داروی خون زا
liverwort U داروی جگر
depilatory U داروی ازاله مو
nepenthe U داروی غمزدا
pain killer U داروی درد کش
rubella U داروی محمره
narcitic U داروی مخدر
obstruent U داروی قابض
jalap U داروی مسهل
drugs U داروی مخدر
drugging U داروی مخدر
psychoactive drug U داروی روانگردان
drug U داروی مخدر
psoric U داروی جرب
nepenthes U داروی غمزدا
wormseed U داروی ضد کرم
anesthetic U داروی بیحسی
patent medicine U داروی اختصاصی
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
antidepressant U داروی ضد افسردگی
antidepressive U داروی ضد افسردگی
antihistamine U داروی ضد هیستامین
patent medicine U داروی اسپسیالیته
antimanic ru U داروی ضد شیدایی
antiparalytic U داروی ضدفلج
anesthetic U داروی بیهوشی
allheal U داروی هر درد
downers U داروی مسکن
wormroot U داروی ضد کرم
vomitoryt U داروی قی اور
anorexic U داروی اشتها کم کن
toxicant U داروی سمی
downer U داروی مسکن
tickicide U داروی کنه کش
patent medicines U داروی اختصاصی
patent medicines U داروی اسپسیالیته
all heal U داروی هردرد
pep pill U داروی انگیزان
aperient U داروی ملین
cholagogue U داروی زرداب کش
digestant U داروی گوارنده
corrobrant U داروی نیروبخش
cephalalgic U داروی سردرد
psychedelic U داروی توهم زا
sedative U داروی مسکن
carminative U داروی ضد نفخ
drugged U داروی مخدر
anodyne U داروی دردزا
pep pills U داروی انگیزان
ataractic U داروی مسکن
stimulant drug U داروی محرک
ataraxic U داروی مسکن
bute U داروی ضد درد
sedatives U داروی مسکن
tranquilizer U داروی تسکین دهنده
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
parturifacient U داروی درد تند کن
splenetic U اسپرزی داروی اسپرز
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
odontalgic U داروی دندان درد
permissible dosage U میزان داروی مجاز
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
truth drug U داروی کشف حقیقت
psychedelic U داروی روان گردان
downers U داروی خواب آور
sudatory U داروی عرق اور
downer U داروی خواب آور
vomitive U برگرداننده داروی قی اور
dope U اگاهی داروی مخدر
ataractic U داروی ارام کننده
aphrodisiacs U داروی مقوی غرایزجنسی
ataraxic U داروی ارام کننده
aphrodisiac U داروی مقوی غرایزجنسی
detergents U داروی پاک کننده
patent medicines U داروی ثبت شده
patent medicine U داروی ثبت شده
escharotic U داروی سوزاننده یا خشکاننده
anaesthesia U بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic U بی حسی داروی بیهوشی
restrictive U داروی پیش گیر
acopon U داروی نیرو بخش
dopes U اگاهی داروی مخدر
alleviative U داروی تسکین دهنده
anesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
detergent U داروی پاک کننده
anaesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
antiphlogistic U داروی اماس نشان
salve U داروی تسکین دهنده
overdoses U داروی بیش از حد لزوم
overdose U داروی بیش از حد لزوم
injection U داروی تزریق کردنی
soporific U داروی خواب اور
panaceas U داروی همه درد
panacea U داروی همه درد
emetic U داروی استفراغ اور
elixir of life U داروی زندگی بخش
ophthalmic U داروی چشم درد
narcitic U داروی خواب اور
emetics U داروی استفراغ اور
cure-alls U داروی همه درد
haemostatic U داروی خون بند
narcotism U اثر داروی مخدر
cure-all U داروی همه درد
narcotize U داروی مسکن دادن
astringent U سفت داروی قابض
tonic medicine U داروی نیرو بخش یامقوی
suppressant U داروی جلوگیر [مثال اشتها]
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
toxins U ترکیب زهردار داروی سمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com