English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
combat , echelon U یکان رزمی
combatcommand U یکان رزمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
combat arms U یکان رزمی یکان درگیر در رزم
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
commitment value U ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
level of effort U تلاش رزمی یکان
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
trains area U منطقه بنه رزمی یکان
unit strength U قدرت رزمی یکان
zeroed out U ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
Other Matches
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders U دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power U نیروی رزمی استعداد رزمی
visit of courtesy U بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenants U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation U تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
parent U یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
line replacement U یکان تعویض کننده یکان جبهه
designation U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
designations U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
unit mill U سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
command information program U برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
division slice U یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
guiden U پرچم یکان پرچم نماینده یکان
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
epic U رزمی
epical U رزمی
epics U رزمی
combat U رزمی
combated U رزمی
combats U رزمی
combating U رزمی
combat support U پشتیبانی رزمی
combat patrol U گشتی رزمی
combat proficiency U مهارت رزمی
fighting patrol U گشتی رزمی
combat power U قدرت رزمی
combat ration U جیره رزمی
battle casualty U ضایعات رزمی
combat readiness U امادگی رزمی
combat proficiency U شایستگی رزمی
combat outpost U پاسدار رزمی
combat jump U پرش رزمی
non-combatant U غیر رزمی
non-combatants U غیر رزمی
martial arts U ورزشهای رزمی
combat , elements U یکانهای رزمی
combat , elements U عناصر رزمی
combat , echelon U رده رزمی
combat engineer U مهندسی رزمی
c ration U جیره رزمی
field duty U خدمات رزمی
battle station U پایگاه رزمی
non combatant U غیر رزمی
readiness U امادگی رزمی
combat arms U رسته رزمی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
combat formation U ارایش رزمی
combat forces U نیروهای رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
combat efficiency U کارایی رزمی
combat duty U امور رزمی
combat duty U ماموریت رزمی
combat development U توسعه رزمی
combat crew U خدمه رزمی
field glasses U عینک رزمی
battle problems U مشکلات رزمی
field service U خدمات رزمی
field ration U جیره رزمی
field order U دستورالعمل رزمی
field officer U افسر رزمی
field manual U دستور رزمی
field gun U توپ رزمی
field grade U رده رزمی
field exercise U تمرین رزمی
field duty U ماموریت رزمی
field commands U قسمتهای رزمی
field type U نوع رزمی
fighting load U بار رزمی
task organization U سازمان رزمی
tactical support U پشتیبانی رزمی
tactical missile U موشک رزمی
service ammunition U مهمات رزمی
operational route U جاده رزمی
nonbattle U غیر رزمی
damage U ضایعات رزمی
heroic verse U شعر رزمی
field commands U یکانهای رزمی
field army U ارتش رزمی
combat trains U بنه رزمی
herioic verse U شعر رزمی
combat surveillance U مراقبت رزمی
strength U استعداد رزمی
combatdrill U تمرین رزمی
combat team U تیم رزمی
groups U گروه رزمی
group U گروه رزمی
strengths U استعداد رزمی
combatintelligence U اطلاعات رزمی
combat vehicle U خودروی رزمی
combat troops U عدههای رزمی
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
level of strength U میزان استعداد رزمی
level of strength U سطح استعداد رزمی
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
amphibious task force U گروه رزمی اب خاکی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
pioneer unit U یگان مهندسی رزمی
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
combat ready U دارای امادگی رزمی
readiness category U نوع امادگی رزمی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
jujitsu U مادر ورزشهای رزمی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
effective strength U استعداد رزمی موثر
combat operations U مرکز عملیات رزمی
combat load U بار رزمی هواپیما
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
combat liaison U ربط و ارتباط رزمی
epos U اشعار رزمی پیشینیان
field officer U افسر رسته رزمی
combat pay U فوق العاده رزمی
joint task force U گروه رزمی مشترک
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
readiness category U درجه امادگی رزمی
flyable dud U بدون امادگی رزمی
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
field range U میدان تیر رزمی
combat control team U تیم کنترل رزمی
field order U دستورعملیاتی دستور رزمی
combat information center U مرکز اطلاعات رزمی
fielded U زمینه رزمی صحرایی
epic U شعر رزمی حماسه
standard U کالای جانشین رزمی
standards U کالای جانشین رزمی
epics U شعر رزمی حماسه
attrition U کاهش توان رزمی
field U زمینه رزمی صحرایی
fields U زمینه رزمی صحرایی
strengths U توان رزمی تعداد نفرات
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
rhapsode U دوره گردی که اشعار رزمی
combat essential U مورد نیاز حتمی رزمی
threat study U بررسی امکانات رزمی دشمن
combat crew U خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
tae guk U بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
loss U تلفات جنگی ضایعات رزمی
field commands U یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
strength U توان رزمی تعداد نفرات
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
build-up U بالا بردن توان رزمی نیروها
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
build up U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups U بالا بردن توان رزمی نیروها
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
tailors U برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tailor U برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
trouvere U شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit U یکان
formation U یکان
units U یکان
singly U یکان یکان
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
air command U یکان هوایی
mixed U یکان مختلط
motor unit U یکان موتوری
march unit U یکان راهپیمایی
command net U شبکه یکان
major command U یکان عمده
command strength U استعداد یکان
composite unit U یکان مختلط
organizational U یکان سازمانی
logistical command U یکان لجستیکی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com