English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glacier snout U یخچال پوز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reefer U لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefers U لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
fridge U یخچال برقی سردخانه
fridges U یخچال برقی سردخانه
frig U یخچال برقی سردخانه
icebox U یخچال
iceboxes U یخچال
freezer U یخچال خیلی سرد
freezers U یخچال خیلی سرد
refrigeration U خنک کنی نگاهداشتن در یخچال
glacier U یخچال طبیعی
glacier U یخچال
glaciers U یخچال طبیعی
glaciers U یخچال
refrigerator U یخچال
refrigerator U یخچال برقی
refrigerator U یخچال مصنوعی
refrigerators U یخچال
refrigerators U یخچال برقی
refrigerators U یخچال مصنوعی
englacial U عبورکننده از یخچال
esker U برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
food freezer U یخچال فریزر
frigidaire U یخچال برقی
ice house U یخچال
ice pond U یخچال
icehouse U یخچال
iceman U یخچال دار
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
a fridge U یخچال
Pazyryk rug U فرش پازیریک [این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
ice-house U [ساختمان یخچال مانند]
to pilfer from the fridge U یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
to snarf from the fridge U یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com