Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strangle
U
یاد شده را خاموش کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stop squawk
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
Other Matches
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
shutdowns
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown
U
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
mumchance
U
خاموش
off
U
خاموش
silent
U
خاموش
uncommunicative
U
خاموش
quiescent
U
خاموش
whist
U
خاموش
soundless
U
خاموش
on-off button
U
خاموش
extinguished
U
خاموش
h!
U
خاموش
hist
U
خاموش
on/off
U
خاموش
on/off light
U
خاموش
tight-lipped
U
کم حرف خاموش
out
U
خاموش کردن
outed
U
دستگاه خاموش
out
U
دستگاه خاموش
outed
U
خاموش کردن
out-
U
دستگاه خاموش
turn off
U
خاموش کردن
to burn out
U
خاموش شدن
out-
U
خاموش کردن
tight lipped
U
کم حرف خاموش
to hold one's tongue
U
خاموش شدن
quenching
U
خاموش کردن
smothered
U
خاموش کردن
to keep silence
U
خاموش بودن
smother
U
خاموش کردن
turn-offs
U
خاموش کردن
to dry up
U
خاموش شدن
to switch off
U
خاموش کردن
reserved
U
خاموش کم حرف
turn-off
U
خاموش کردن
silences
U
خاموش شدن
suffocating
U
خاموش کردن
still
U
خاموش ساکت
extinction
U
خاموش سازی
to snuff out
U
خاموش کردن
taciturn
U
کم سخن خاموش
extinguishing
U
خاموش کردن
extinguishes
U
خاموش کردن
to stand mute
U
خاموش ماندن
snuff
U
خاموش شدن
to put out
U
خاموش کردن
stills
U
خاموش ساکت
suffocates
U
خاموش کردن
stiller
U
خاموش ساکت
suffocated
U
خاموش کردن
stillest
U
خاموش ساکت
smothers
U
خاموش کردن
suffocate
U
خاموش کردن
extinguish
U
خاموش کردن
smothering
U
خاموش کردن
put out
U
خاموش کردن
silencing
U
خاموش شدن
go out
U
خاموش شدن
hush
U
خاموش کردن
glumpy
U
خاموش وکدر
extinguishable
U
خاموش کردنی
extinctive
U
خاموش کننده
tacit
U
مقدر خاموش
extinguisher
U
خاموش کننده
dry up
U
خاموش شدن
quenchless
U
خاموش نشدنی
dout
U
خاموش کردن
quaker's meeting
U
انجمن خاموش
quiet
U
ساکن خاموش
quietest
U
ساکن خاموش
turn out
<idiom>
U
خاموش کردن
keep still
U
خاموش باش
inactive status
U
خط مشی خاموش
to keep silence
U
خاموش شدن
tight mouthed
U
کم حرف خاموش
he did not open his lips
U
خاموش ماند
inextinguishable
U
خاموش نشدنی
silencer
U
خاموش کننده
silencers
U
خاموش کننده
spark arrester
U
جرقه خاموش کن
Quiet!silence!
U
خاموش ( ساکت ) !
silence
U
خاموش شدن
silenced
U
خاموش شدن
say no more
U
بس کنید
ease off
U
شل کنید
inextinguishably
U
بطور خاموش نشدنی
his hope was snuffed out
U
چراغ امیدش خاموش شد
to die out away off
U
خاموش شدن پژمردن
magnetic blow out
U
خاموش کننده مغناطیسی
fight the fire
U
اتش خاموش کردن
lightning protection
U
با خاموش کننده مغناطیسی
at pause
U
مکث کنان خاموش
silenced
U
خاموش اتش قطع
silence
U
خاموش اتش قطع
stifles
U
خاموش کردن فرونشاندن
stifled
U
خاموش کردن فرونشاندن
stifle
U
خاموش کردن فرونشاندن
quenches
U
خاموش کردن ترساندن
quenched
U
خاموش کردن ترساندن
quench
U
خاموش کردن ترساندن
silences
U
خاموش اتش قطع
silencing
U
خاموش اتش قطع
as hush as death
U
خاموش چون مردگان
magnetic blow out with
U
با خاموش کننده مغناطیسی
fire engines
U
تلمبه اتش خاموش کن
fire engine
U
تلمبه اتش خاموش کن
fire extinguishers
U
خاموش کننده اتش
fire extinguisher
U
خاموش کننده اتش
to blow out alamp
U
خاموش کردن چراغ
To extinguish a fire.
U
آتش را خاموش کردن
snuff
U
خاموش سازی یافوت پف
to talk down
U
خاموش یاساکت کردن
power
U
خاموش کردن یک وسیله
snubs
U
سربالا خاموش کردن
to shut down a reactor
U
راکتوری را خاموش کردن
turn out
U
باکلید خاموش کردن
powered
U
خاموش کردن یک وسیله
powering
U
خاموش کردن یک وسیله
snub
U
سربالا خاموش کردن
powers
U
خاموش کردن یک وسیله
snubbed
U
سربالا خاموش کردن
snubbing
U
سربالا خاموش کردن
turn off
<idiom>
U
بستن ،خاموش کردن
To dye ones hair.
U
موها را خاموش کردن
snuff
U
بافوت خاموش کردن
mum
U
سکوت شخص خاموش
mums
U
سکوت شخص خاموش
turn off
U
خاموش کردن یاشدن
turn-off
U
خاموش کردن یاشدن
turn-offs
U
خاموش کردن یاشدن
extinct
U
منسوخه خاموش شده
to smother a flame
U
شعله ای را خاموش کردن
to laugh down
U
با خنده خاموش کردن
cautioned
U
توجه کنید
i say
U
نگاه کنید
make a hurry
U
عجله کنید
recive
U
مصرف کنید
cautions
U
توجه کنید
keep at it
U
مداومت کنید
into a ball
U
نخ راگلوله کنید
deleted
U
حذف کنید
deletes
U
حذف کنید
deleting
U
حذف کنید
give it a wipe
U
انراخشک کنید
move out
U
حرکت کنید
leontief table
U
نگاه کنید به :
have patience with me
U
با من حوصله کنید
dele
U
پاک کنید
oyez
U
گوش کنید
oyez
U
توجه کنید
push the door to
U
در راپیش کنید
hold hard
U
صبر کنید
attention to orders
U
توجه کنید
hurry up
U
عجله کنید
accelerando
کم کم تند کنید
delete
U
حذف کنید
cautioning
U
توجه کنید
caution
U
توجه کنید
suppose
U
فرض کنید
repeats
U
تکرار کنید
wait a second
U
تامل کنید
repeat
U
تکرار کنید
Turn (let) the dog loose.
U
سگ راباز کنید
supposing
U
فرض کنید
vide infara
U
را نگاه کنید
supposes
U
فرض کنید
smoulders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
to lie low
U
در باب کارخود خاموش بودن
still
U
ساکت کردن خاموش شدن
wordless
U
غیرقابل بیان با لغات خاموش
stiller
U
ساکت کردن خاموش شدن
radar silence
U
خاموش کردن موقتی رادارها
stills
U
ساکت کردن خاموش شدن
obmutescence
U
خاموش نشینی سکوت عمدی
beacon off
U
رادارتعقیب هدف خود را خاموش کن
stillest
U
ساکت کردن خاموش شدن
magnetic blow out arrester
U
برقگیر با خاموش کننده مغناطیسی
power down
U
قطع برق خاموش کردن
smouldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smolders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
i pause for a reply
U
خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
blinks
U
روشن خاموش شدن چراغها
inextinct
U
از بین نرفته خاموش نشده
stanch
U
خاموش کردن ساکت شدن
blinked
U
روشن خاموش شدن چراغها
blink
U
روشن خاموش شدن چراغها
to snuff out
U
در نتیجه گل گیری خاموش کردن
Turn off the light before you leave.
U
پیش از رفتن چراغ را خاموش کن
smoldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
light line
U
خط خاموش کردن چراغ خودروها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com