English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reminiscent of slavery U یاداوری کننده بردگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reminder U یاداوری کننده یاداوری
reminders U یاداوری کننده یاداوری
remembrancer U یاداوری کننده
commemorator U یاداوری کننده
villenage U بردگی
wash out U اب بردگی
servitude U بردگی
hetotism U بردگی
helotism U بردگی
slavery U بردگی
bondage U بردگی
serfism U بردگی
serfage U بردگی
abolitionism U مخالفت با بردگی
enslavement U اسارت بردگی
indention U عقب بردگی
antislavery U مخالف بردگی
abolitionist U اصول بردگی
reminiscent of slavery U حاکی از بردگی
serfdom U بردگی غالامی
serfhood U بردگی غالامی
anamnesis U یاداوری
recollection U یاداوری
recalls U یاداوری
recollections U یاداوری
annotations U یاداوری
annotation U یاداوری
remembrance U یاداوری
recall U یاداوری
remembering U یاداوری
recalled U یاداوری
recollective raculty U قوه یاداوری
unaided recall U یاداوری خودبخودی
reminding U یاداوری کردن
reminded U یاداوری کردن
remind U یاداوری کردن
commemorating U مجلس یاداوری
commemorates U مجلس یاداوری
commemorate U مجلس یاداوری
recall test U ازمون یاداوری
reminiscing U یاداوری کردن
reminisced U یاداوری کردن
reminisce U یاداوری کردن
to put in remembrance U یاداوری کردن
free recall U یاداوری ازاد
reminisces U یاداوری کردن
commemorated U مجلس یاداوری
reminds U یاداوری کردن
pseudomnesia U یاداوری کاذب مرضی
mention U یاداوری نام بردن
refersher course U دوره یاداوری مطالب
mentions U یاداوری نام بردن
reminiscences U یاد بود یاداوری
mentioning U یاداوری نام بردن
reminiscence U یاد بود یاداوری
story recall test U ازمون یاداوری داستان
refresher course U دوره یاداوری تعلیمات نظامی
refresher courses U دوره یاداوری تعلیمات نظامی
memorialize U برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mind U فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
minds U فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
minding U فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
doer U کننده
tracker U پی کننده
crepitant U خش خش کننده
doers U کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
catterer U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
surfy U کف کننده
thinner U کم کننده
refuser U رد کننده
puffer U پف کننده
ear-splitting U کر کننده
mumbler U من من کننده
noncommittal U رد کننده
attacking U تک کننده
jaberer U پچ پچ کننده
rebutter U رد کننده
whisperer U پچ پچ کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
swooner U غش کننده
syncopator U غش کننده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com