English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (557 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
card jam U گیر کردن کارت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
postcard U بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcards U بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
atm U ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
Other Matches
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
name tag U کارت معرفی کارت اسم
cards U کارت تبریک کارت عضویت
card U کارت تبریک کارت عضویت
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
card U کارت
card code U کد کارت
cards U کارت
stub card U ته کارت
paste board U کارت
card image U تصویر کارت
card deck U دسته کارت
ID card U کارت شناسایی
job card U کارت برنامه
green cards U کارت سبز
card feed U خورد کارت
card U یک کارت پانچ
card hopper U ناودان کارت
card deck U دستینه کارت
identification document U کارت شناسایی
job card U کارت کار
card field U میدان کارت
card format U قالب کارت
badge U کارت شناسایی
card loader U کارت بارکن
coulmn card U کارت 69 ستونه
card rack U طاقچه کارت
card guide U راهنمای کارت
debit card U کارت بدهی
card face U رویه کارت
card punch U کارت منگنه کن
green card U کارت سبز
interface card U کارت رابط
continuation card U کارت ادامه
account card U کارت حساب
comment card U کارت توضیحی
paper card U کارت کاغذی
yello card U کارت زرد
control card U کارت کنترل
tape to card U از نوار به کارت
red card U کارت قرمز
get a long with you U بروپی کارت
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
range card U کارت برد
credit card U کارت اعتباری
visting card U کارت ویزیت
visiting card U کارت ویزیت
summary card U کارت خلاصه
card column U ستون کارت
identification card U کارت شناسایی
ibm card U کارت 08 ستونی
card code U رمز کارت
card cage U محفظه کارت
ledger card U کارت معین
card stacker U مخزن کارت
cards U یک کارت پانچ
calling card U کارت ویزیت
input card U کارت ورودی
hollerith card U کارت هالریت
credit cards U کارت اعتباری
binary card U کارت دودویی
magnetic card U کارت مغناطیسی
postcard U کارت پستال
carte U کارت ویزیت
magnacard U کارت مغناطیسی
card row U سطر کارت
cartle blanche U کارت بلانش
card stacker U کارت پشته کن
punch card U کارت منگنه
card verifier U بازبین کارت
card verification U بازبینی کارت
smart card U کارت هوشمند
punched card U کارت منگنه
logic card U کارت منطقی
picture postcard U کارت پستال
postcards U کارت پستال
carte blanche U کارت سفید
post card U کارت پستال
circuit card U کارت مدار
card rack U جای کارت
card reader U کارت خوان
card field U فیلد کارت
cards U کارت ویزیت بلیط
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
index card U کارتشاخص - کارت Index
object deck U دسته کارت مقصود
card-carrying U دارای کارت عضویت
data card U کارت ثبت اطلاعات
edge punched card U کارت لب منگنه شده
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
network interface card U کارت میانجی شبکه
end of job card U کارت انتهای کار
row binary card U کارت دودویی سطری
controller card U کارت کنترل کننده
card hopper U قسمت جهنده کارت
y punch U سوراخ کارت ستونی .
visiting card U کارت اسم درفرانسه
magnetic card computer U کامپیوتر با کارت مغناطیسی
magnetic ledger card U کارت معین مغناطیسی
billet slip U کارت محلهای افراد
magnetic strip card U کارت نوار مغناطیسی
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
card aligner U هم تراز کننده کارت
ammunition data card U کارت مشخصات مهمات
card punch U دستگاه کارت منگنه
trailer card U کارت پشت بند
card U کارت ویزیت بلیط
card to disk converter U مبدل کارت به دیسک
punched card U کارت منگنه شده
punched card U کارت پانچ شده
card loader U بار کننده کارت
card sorter U دستگاه کارت جورکن
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
punch card machine U ماشین کارت منگنه
key card U کارت کلید کامپیوتر
punched card control U کنترل کارت پانچ
card reproducer U تولیدکننده دوباره کارت
safety card U کارت تامین اتشبار
picture postcard U کارت پستال عکس دار
bin card U کارت مصرف محتویات فرف
casrd random access memory U حافظه دستیابی تصادفی کارت
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
to deal U کارت دادن [ورق بازی]
pasteboard U کارت ویزیت ورق بازی
PCMCIA U که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
credit card U کارت یاورقه خرید نسیه
safety card U کارت تامین جنگ افزار
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
credit cards U کارت یاورقه خرید نسیه
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
issue [of something] [ID card or check] U صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
disk controller card U کارت کنترل کننده دیسک
What time should I check in? U چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
direct objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
packs U تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
objected U پانج کارت که حاوی برنامه است
object U پانج کارت که حاوی برنامه است
Here ist my Green card. بفرمائید این کارت سبز من است.
indirect objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
tag U نوار پشت پوتین کارت معرفی
key card U کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
pack U تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
punch U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
punched U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
tags U نوار پشت پوتین کارت معرفی
objecting U پانج کارت که حاوی برنامه است
punches U وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to clock in [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch in [American E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch out [American E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock out [in the workplace] U مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock off [British E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
inlay card U کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
cards U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
Can I pay by credit card? U آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
parity U بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
fields U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
fielded U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
x punch U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
field U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
identification tag U پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
key ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
expansion U اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
slot U اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slots U اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
punched card U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punchboard U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
slotting U اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
I fiddled afew invitation cards. U باهر کلکی بود چند تا کارت دعوت گیر آوردم
increment U انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
increments U انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
PCMCIA U - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
headers U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
adapter U کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
columns U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
cash dispensers U ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com