Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
volumetric receptor
U
گیرنده حجمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
voluminal
U
حجمی
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
shrinkage
U
افت حجمی
volume charge
U
بار حجمی
volume percent
U
درصد حجمی
volumetric analysis
U
تجزیه حجمی
constancy of volum
U
ثبات حجمی
cubical expansion
U
انبساط حجمی
displacement pump
U
تلمبه حجمی
solid
U
مکعب حجمی
density
U
جرم حجمی
densities
U
جرم حجمی
solids
U
مکعب حجمی
volumetric analysis
U
سنجش حجمی
volume fraction
U
کسر حجمی
bale cubic capacity
U
تناژ حجمی
body force
U
نیروی حجمی
bulk density
U
چگالی حجمی
gross tonnage
U
گنجایش حجمی
bulkweight
U
وزن حجمی
volumetric weight
U
وزن حجمی
weight by volume
U
وزن حجمی
volumetric measure
U
اندازه حجمی
volumetric efficiency
U
بازده حجمی
density of volume charge
U
چگالی بار حجمی
combining volumes principle
U
اصل ترکیب حجمی
bulk modulus of elasticity
U
ضریب کشسانی حجمی
densities
U
جرم حجمی چگالی
bulk deformation
U
تغییر شکل حجمی
density
U
جرم حجمی چگالی
available payload
U
فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
discharges
U
گذر حجمی در واحگ زمان
discharge
U
گذر حجمی در واحگ زمان
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
packs
U
ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
pack
U
ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
baying
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
multicellular
U
مادهای با جرم حجمی کم باسلولهایی مملو از هوا یاگازهای دیگر
bays
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
eudiometer
U
اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
bayed
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay
U
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
multivolume file
U
نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
retrieval
U
مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
barrage reception
U
سد گیرنده
reciptacle
U
گیرنده
catchy
U
گیرنده
recipient
U
گیرنده
reciever
U
گیرنده
recipients
U
گیرنده
catcher
U
گیرنده
sensor
U
گیرنده
catchiest
U
گیرنده
fetching
U
گیرنده
payees
U
گیرنده
catchier
U
گیرنده
getter
U
گیرنده
grantee
U
گیرنده
payee
U
گیرنده
receiver
U
گیرنده
assignee
U
گیرنده
receptors
U
گیرنده
prehensile
U
گیرنده
addressees
U
گیرنده
addressee
U
گیرنده
prehensorial
U
گیرنده
touching
U
گیرنده
prehensory
U
گیرنده
consignee
U
گیرنده
receivers
U
گیرنده
adopter
U
گیرنده
receptor
U
گیرنده
acceptor
U
گیرنده
accipient
U
گیرنده
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
auto radio
U
گیرنده اتومبیل
two valve receiver
U
گیرنده دو لامپی
amateur receiver
U
گیرنده اماتور
acceptor level
U
تراز گیرنده
cell receptor
U
گیرنده سلولی
cessionary
U
انتقال گیرنده
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
feoffee
U
گیرنده تیول
bailee
U
تحویل گیرنده
bribee
U
رشوه گیرنده
beat receiver
U
گیرنده تداخلی
baroreceptor
U
گیرنده فشار
radio receiver
U
گیرنده رادیویی
catch of guage
U
گیرنده بارانسنج
pledgee
U
وثیقه گیرنده
high fidelity receiver
U
گیرنده رابط
photoreceptor
U
گیرنده نور
receiving antenna
U
انتن گیرنده
receiving set
U
دستگاه گیرنده
receiving set
U
گیرنده رادیویی
rejuvenescent
U
جوانی از سر گیرنده
revenger
U
انتقام گیرنده
single circuit receiver
U
گیرنده یک مداره
sound probe
U
گیرنده صوتی
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
thermoreceptor
U
گیرنده دمایی
inductance
U
گیرنده انرژی
itching palm
U
دست گیرنده
pledgee
U
رهن گیرنده
pawnee
U
رهن گیرنده
passcatcher
U
گیرنده پاس
opiate receptor
U
گیرنده افیونی
offtake canal
U
کانال گیرنده
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
mortgagee
U
رهن گیرنده
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
loanee
U
وام گیرنده
iterant
U
ازسر گیرنده
grantee
U
انتقال گیرنده
grabber hand
U
دست گیرنده
tither
U
عشر گیرنده
transferee
U
تحویل گیرنده
decision maker
U
تصمیم گیرنده
transferee
U
انتقال گیرنده
crystal set
U
گیرنده اشکارساز
consignee
U
گیرنده امانت
transreceiver
U
فرستنده و گیرنده
concluder
U
نتیجه گیرنده
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
tube receiver
U
گیرنده لامپی
distance receptor
U
گیرنده دوربرد
distilling receiver
U
گیرنده تقطیر
fondler
U
اغوش گیرنده
exteroceptor
U
گیرنده برونی
exempted , adressee
U
گیرنده استثنایی
transceiver
U
فرستنده و گیرنده
interoceptor
U
گیرنده درونی
interoceptor
U
گیرنده احشایی
enteroceptor
U
گیرنده درونی
enteroceptor
U
گیرنده احشایی
donee
U
هبه گیرنده
donee
U
گیرنده هدیه
donee
U
گیرنده هبه
clocker
U
گیرنده وقت
determiners
U
تصمیم گیرنده
jams
U
سد گیرنده پاس
strikingly
U
موثر گیرنده
striking
U
موثر گیرنده
trainees
U
تعلیم گیرنده
payee
U
گیرنده وجه
payees
U
گیرنده وجه
borrower
U
وام گیرنده
receiver
U
گیرنده رادیویی
borrower
U
قرض گیرنده
decreasing
U
نقصان گیرنده
trainee
U
تعلیم گیرنده
jammed
U
سد گیرنده پاس
jam
U
سد گیرنده پاس
comprehensive
U
فرا گیرنده
receivers
U
فرف گیرنده
receivers
U
گیرنده رادیویی
receivers
U
دستگاه گیرنده
receiver
U
فرف گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده
nociceptor
U
گیرنده درد
acquisitive
فرا گیرنده
prepossessing
U
گیرنده جالب
determiner
U
تصمیم گیرنده
borrowers
U
قرض گیرنده
borrowers
U
وام گیرنده
zero beat
U
تنظیم موج گیرنده
receivers
U
دستگاه گیرنده بی سیم
feoffee
U
زعیم انتقال گیرنده
determinant
U
تصمیم گیرنده عاجز
directional reciever
U
گیرنده جهت دار
determinants
U
تصمیم گیرنده عاجز
platform
U
رسانگر حامل گیرنده
platforms
U
رسانگر حامل گیرنده
donee country
U
کشور کمک گیرنده
iterative
U
ازسر گیرنده تکراری
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
transceiver
U
دستگاه گیرنده فرستنده
pressure points
U
نقطههای گیرنده فشار
receiver gating
U
ولت افزایی گیرنده
periclinal
U
ازهمه سو شیب گیرنده
receiver output volume
U
شدت صوت گیرنده
overtaking vessel
U
شناوه سبقت گیرنده
holders
U
گیرنده اشغال کننده
superheterodyne receiver
U
گیرنده سوپر هترودین
printing receiving apparatus
U
دستگاه گیرنده ثبات
marginal borrower
U
وام گیرنده نهائی
mains receiving set
U
دستگاه گیرنده شبکه
long wave receiver
U
گیرنده موج بلند
receiver
U
دستگاه گیرنده بی سیم
decision making unit
U
واحد تصمیم گیرنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com