English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crystal set U گیرنده اشکارساز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
mixers U اشکارساز
second detector U اشکارساز
detectors U اشکارساز
detector U اشکارساز
mixer U اشکارساز
first detector U اشکارساز
fault detector U اشکارساز خطا
ground detector U اشکارساز زمین
ratio detector U اشکارساز نسبت
regenerative detector U اشکارساز تشدیدی
phase discriminator U اشکارساز فاز
contact detector U اشکارساز کنتاکتی
nuclear detector U اشکارساز هستهای
phase detector U اشکارساز فاز
detecting crystal U بلور اشکارساز
detector circuit U مدار اشکارساز
detector tube U لامپ اشکارساز
electrolytic detector U اشکارساز الکترولیتی
precipitating factor U عامل اشکارساز
grid detector U اشکارساز شبکه
maximum detector U اشکارساز حداکثر
current detector U اشکارساز جریان
crystal set U اشکارساز کریستالی
crystal detector U اشکارساز بلورین
lindberg detector U اشکارساز لیندبرگ
linear detector U اشکارساز خطی
frequency demodulator U اشکارساز فرکانس
gas detector U اشکارساز گازی
grid current rectifier U اشکارساز شبکه
video detector U اشکارساز ویدئو
barrier layer detector U اشکارساز لایه سدی
fire detection system U سیستم اشکارساز حریق
flame ionization detector U اشکارساز یونش شعلهای
ground detector U اشکارساز اتصال با زمین
hydrogen flame detector U اشکارساز شعلهای هیدروژن
ground indicator U اشکارساز اتصال با زمین
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
crankcase mist detector U اشکارساز الودگی روغن
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
h.f.d U اشکارساز شعلهای هیدروژنی
f.i.d U اشکارساز یونش شعلهای
sweep potential detector U اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
impluse modulator U اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
prehensorial U گیرنده
adopter U گیرنده
grantee U گیرنده
catchier U گیرنده
catchiest U گیرنده
catchy U گیرنده
receptors U گیرنده
accipient U گیرنده
prehensile U گیرنده
recipients U گیرنده
recipient U گیرنده
touching U گیرنده
sensor U گیرنده
acceptor U گیرنده
getter U گیرنده
barrage reception U سد گیرنده
fetching U گیرنده
reciever U گیرنده
addressees U گیرنده
addressee U گیرنده
consignee U گیرنده
prehensory U گیرنده
reciptacle U گیرنده
receiver U گیرنده
catcher U گیرنده
assignee U گیرنده
payees U گیرنده
receivers U گیرنده
receptor U گیرنده
payee U گیرنده
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
borrowers U قرض گیرنده
borrowers U وام گیرنده
determiner U تصمیم گیرنده
feoffee U گیرنده تیول
communication receiver U گیرنده مخابرات
concluder U نتیجه گیرنده
consignee U گیرنده امانت
exteroceptor U گیرنده برونی
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
interoceptor U گیرنده درونی
interoceptor U گیرنده احشایی
enteroceptor U گیرنده درونی
enteroceptor U گیرنده احشایی
decision maker U تصمیم گیرنده
distance receptor U گیرنده دوربرد
distilling receiver U گیرنده تقطیر
donee U گیرنده هبه
donee U گیرنده هدیه
clocker U گیرنده وقت
determiners U تصمیم گیرنده
acceptor level U تراز گیرنده
grantee U انتقال گیرنده
grabber hand U دست گیرنده
cell receptor U گیرنده سلولی
amateur receiver U گیرنده اماتور
auto radio U گیرنده اتومبیل
bailee U تحویل گیرنده
baroreceptor U گیرنده فشار
beat receiver U گیرنده تداخلی
fondler U اغوش گیرنده
bribee U رشوه گیرنده
catch of guage U گیرنده بارانسنج
cessionary U انتقال گیرنده
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
donee U هبه گیرنده
tither U عشر گیرنده
thermoreceptor U گیرنده دمایی
television receiver U گیرنده تلویزیونی
sound probe U گیرنده صوتی
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
revenger U انتقام گیرنده
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
receiving set U گیرنده رادیویی
receiving set U دستگاه گیرنده
receiving antenna U انتن گیرنده
striking U موثر گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
nociceptor U گیرنده درد
radio receiver U گیرنده رادیویی
proprioceptor U گیرنده عضلانی
trainee U تعلیم گیرنده
transceiver U فرستنده و گیرنده
transferee U تحویل گیرنده
prepossessing U گیرنده جالب
acquisitive فرا گیرنده
volumetric receptor U گیرنده حجمی
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
tube receiver U گیرنده لامپی
transreceiver U فرستنده و گیرنده
transferee U انتقال گیرنده
trainees U تعلیم گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
borrower U وام گیرنده
passcatcher U گیرنده پاس
opiate receptor U گیرنده افیونی
high fidelity receiver U گیرنده رابط
comprehensive U فرا گیرنده
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
loanee U وام گیرنده
iterant U ازسر گیرنده
borrower U قرض گیرنده
itching palm U دست گیرنده
decreasing U نقصان گیرنده
inductance U گیرنده انرژی
payee U گیرنده وجه
payees U گیرنده وجه
mortgagee U رهن گیرنده
pawnee U رهن گیرنده
offtake canal U کانال گیرنده
receivers U فرف گیرنده
receivers U گیرنده رادیویی
jam U سد گیرنده پاس
pledgee U رهن گیرنده
photoreceptor U گیرنده نور
receivers U دستگاه گیرنده
jammed U سد گیرنده پاس
receiver U فرف گیرنده
receiver U گیرنده رادیویی
jams U سد گیرنده پاس
pledgee U وثیقه گیرنده
iterative U ازسر گیرنده تکراری
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
donee country U کشور کمک گیرنده
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
feoffee U زعیم انتقال گیرنده
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
long wave receiver U گیرنده موج بلند
zero beat U تنظیم موج گیرنده
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
addresses U نشانی گیرنده پیام
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
alienee U گیرنده مال موردانتقال
platform U رسانگر حامل گیرنده
receptors U ستاره مساعد گیرنده
receptor U ستاره مساعد گیرنده
borrowers U عاریه گیرنده مقترض
borrower U عاریه گیرنده مقترض
holders U گیرنده اشغال کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com