Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
graft
U
گیاه پیوندی
grafted
U
گیاه پیوندی
grafts
U
گیاه پیوندی
hybrid
U
گیاه پیوندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hybridize
U
گیاه پیوندی باراوردن
Other Matches
isomorph
U
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte
U
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear
U
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
rhubarb
U
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
wildling
U
گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte
U
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
crossest
U
پیوندی
interrelation
U
هم پیوندی
linked
U
پیوندی
symphyseal
U
پیوندی
crosses
U
پیوندی
crossbred
U
پیوندی
cross bred
U
پیوندی
crosser
U
پیوندی
cross
U
پیوندی
hybrid
U
پیوندی
linked list
U
لیست پیوندی
linking loader
U
بارکننده پیوندی
linkage loader
U
بارکننده پیوندی
linkage parameter
U
پارامتر پیوندی
linkage editor
U
ویراستار پیوندی
connective
U
ربط پیوندی
bonding orbital
U
اوربیتال پیوندی
bonding electrons
U
الکترونهای پیوندی
antibonding orbital
U
اوربیتال ضد پیوندی
antibonding electron
U
الکترون ضد پیوندی
graft copolymer
U
همبسپار پیوندی
linkages
U
به هم پیوستگی پیوندی
linkage
U
به هم پیوستگی پیوندی
exogamy
U
برون پیوندی
multivincular
U
چندین پیوندی
binding energy
U
انرژی پیوندی
rhinoplasty
U
جراحی پیوندی بینی
bonding electron pair
U
زوج الکترون پیوندی
bonding molecular orbital
U
اوربیتال مولکولی پیوندی
double linked list
U
لیست پیوندی مضاعف
multilinked list
U
لیست چند پیوندی
ox lip
U
گاو زبان پیوندی
multivalve
U
چنذ لختی صدف پیوندی
hdic
U
کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
exogamous
U
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
ca
U
Arrangment Connecting ارایش و ترتیب به صورت پیوندی و متصل
nil pointer
U
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
shared electrons
U
الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
white heart cherry
U
گیلاس درشت گیلاس پیوندی
bucket
U
قوس پیوند قوس پیوندی
buckets
U
قوس پیوند قوس پیوندی
greenstuff
U
گیاه
vegetable
U
گیاه
plant
U
گیاه
herbage
U
گیاه
herb
U
گیاه
plants
U
گیاه
lungwort
U
شش گیاه
herbs
U
گیاه
polycotylledon
U
گیاه چندلپه
hedysarum
U
گیاه ترنجبین
sweet rush
U
گور گیاه
phanerogam
U
گیاه گلدار
phytosphere
U
گیاه- سپهر
fig marigold
U
گیاه نیمروز
phanerogam
U
گیاه تخمدار
orchis
U
گیاه ثعلب
exogen
U
گیاه برون رو
phytology
U
گیاه شناسی
herbary
U
گیاه زار
phytogenic
U
گیاه زاد
podophyllum
U
مهر گیاه
plant food
U
غذای گیاه
fuzz ball
U
گیاه قارچی
ratoon
U
جوانه گیاه
forb
U
گیاه بوته
geophyte
U
گیاه خاکی
sensitive plant
U
گیاه حساس
phytophagous
U
گیاه خوار
seed plant
U
بذر گیاه
lithophyte
U
گیاه سنگ زی
saxifrage
U
گیاه سنگروی
green meat
U
گیاه خوراکی
gymnosperm
U
گیاه بازدانه
flowerer
U
گیاه گل دهنده
herbary
U
باغ گیاه
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
waterweed
U
گیاه ابزی
legumen
U
گیاه خوردنی
musk root
U
گیاه مشکین
manragora
U
مهر گیاه
lemon grass
U
گور گیاه
mucilage
U
لزوجت گیاه
monocotyledon
U
گیاه تک لپه
mimosa
U
گیاه حساس
milk weed
U
گیاه پادزهر
vegetive
U
گیاه پرور
turnsole
U
گیاه تورنسل
milk weed
U
شیر گیاه
microphyte
U
گیاه خرد
manragora
U
مردم گیاه
the stem of a plant
U
ساقه گیاه
mandragora
U
مهر گیاه
mandrake
U
مردم گیاه
nicotiana
U
گیاه توتون
oceanophyte
U
گیاه دریایی
xerophyte
U
گیاه خشک زی
herbescent
U
گیاه مانند
herbiferous
U
گیاه دار
herbiferous
U
گیاه اور
herbist
U
گیاه فروش
herbivora
U
گیاه خواران
herblike
U
گیاه مانند
overgrown with plants
U
گیاه پوش
plantlike
U
گیاه مانند
herborist
U
گیاه فروش
herborist
U
گیاه شناس
houseplants
U
گیاه خانگی
houseplant
U
گیاه خانگی
herby
U
گیاه دار
phytosphere
U
گیاه- کره
honey dew
U
شهد گیاه
yearling
U
گیاه یک ساله
hydrophyte
U
گیاه ابزی
mandrake
U
مهر گیاه
botanists
U
گیاه شناس
facet
U
سطح گیاه
facets
U
سطح گیاه
herbal
U
گیاه نامه
acotyledon
U
گیاه بی لپه
aerophyte
U
گیاه هوازی
epiphyte
U
گیاه هوازی
agaric
U
گیاه قارچی
air plant
U
گیاه هواخوریاهواروی
azalea
U
گیاه ازالیه
bidental
U
گیاه دوساله
herbaceous
U
گیاه مانند
herbicides
U
موادسمی ضد گیاه
herbivorous
U
گیاه خواری
to water something
U
آب دادن
[گیاه]
sheaf
U
دسته گل یا گیاه
crytogam
U
گیاه گمزاد
plants
U
گیاه نهال
botany
U
گیاه شناسی
plant
U
گیاه نهال
botanist
U
گیاه شناس
ramie
U
الیاف گیاه
vegetative
U
گیاه پرور
ornamental
U
گیاه ارایشی
aromatic
U
گیاه خوشبو
herbivore
U
گیاه خوار
Aborigine
گیاه بومی
grafts
U
پیوند گیاه
groundling
U
گیاه زمینی
fungus
U
گیاه قارچی
cranesbill
U
گیاه شمعدانی
undergrowth
U
زیر گیاه
crucifer
U
گیاه چلیپایی
cullion
U
گیاه ثعلب
decumbent
U
گیاه خزنده
husband
U
گیاه پرطاقت
husbands
U
گیاه پرطاقت
graft
U
پیوند گیاه
herbalists
U
گیاه شناس
cutting
U
قلمه گیاه
club moss
U
گیاه کبریت
castor oil plant
U
گیاه کرچک
herbicide
U
موادسمی ضد گیاه
herbalist
U
گیاه شناس
grafted
U
پیوند گیاه
tropicopolitan
U
گیاه یا جانور گرمسیری
succulent
<adj.>
U
آب دار
[گیاه شناسی]
succulent
<adj.>
U
گوشتی
[گیاه شناسی]
succulent
<adj.>
U
ساکیولنت
[گیاه شناسی]
rareripe
U
میوه یا گیاه زود رس
xerophylus plant
U
گیاه خشک دوست
cypress
U
سرو
[درخت سرو]
[گیاه شناسی]
star grass
U
هر نوع گیاه گل ستارهای
sprit
U
نی گیاه بوریا مانند
tangelo
نارنگی
[گیاه شناسی]
thallus
U
ساقه بدنه گیاه
broadleaf plantain
U
بارهنگ
[گیاه شناسی]
Plantago major
U
بارهنگ
[گیاه شناسی]
seed plant
U
گیاه تخم دار
greater plantain
U
بارهنگ
[گیاه شناسی]
houseplants
U
گیاه توی منزل
berberis
U
زرشک
[گیاه شناسی]
houseplant
U
گیاه توی منزل
vert
U
گیاه سبز در جنگل
bilberry
U
میوهی این گیاه
bilberries
U
میوهی این گیاه
stinging nettle
U
گزنه
[گیاه شناسی]
zoophyte
U
جانور گیاه سان
urtica
U
گزنه
[گیاه شناسی]
nettle
U
گزنه
[گیاه شناسی]
witchgrass
U
بید گیاه مرغ
endogen
U
گیاه درون روییده
botanists
U
متخصص گیاه شناسی
botanist
U
متخصص گیاه شناسی
botany
U
کتاب گیاه شناسی
aquatic
U
جانور یا گیاه ابزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com