English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
botanical U ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
vegetable jelly U دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
namely U بنام
in f.of U بنام
for the love of U بنام ,
in the name of justice U بنام عدالت
preconize U بنام فراخواندن
names U بنام صداکردن
name U بنام صداکردن
jutte U نوعی سلاح بنام ده دست
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
ghostwrite U بنام شخص دیگری نوشتن
asp U نوعی مار بنام لاتین haje Naja
misname U بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
lima bean U نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
emmer U نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
namesakes U کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
namesake U کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
yaws U بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
parian U وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
hare and hounds U بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
morse alphabet or code U الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
vegetable U گیاهی
vegetative U گیاهی
herbaceous U گیاهی
vegetal U گیاهی
herbescent U گیاهی
plant food U غذای گیاهی
pectin U دلمه گیاهی
phyton U واحد گیاهی
phytogeography U جغرافیای گیاهی
mildew U زنگ گیاهی
blights U زنگ گیاهی
sap wood U شیره گیاهی
pectin U ژلاتین گیاهی
saps U شیره گیاهی
blighting U زنگ گیاهی
blight U زنگ گیاهی
sapped U شیره گیاهی
sap U شیره گیاهی
vegetation U پوشش گیاهی
latex U شیره گیاهی
milking U شیره گیاهی
bolster layer U بالش گیاهی
loose smut U زنگ گیاهی
phytochorology U جغرافیای گیاهی
milks U شیره گیاهی
vegetation U زندگی گیاهی
milked U شیره گیاهی
milk U شیره گیاهی
geographical botany U جغرافیای گیاهی
herbal dye U رنگینه گیاهی
geobotany U جغرافیای گیاهی
galenical U داروی گیاهی
vegetable fiber U الیاف گیاهی
floral zone U منطقه گیاهی
floral ornament U تزیینات گیاهی
phytogeopraphy U جغرافیای گیاهی
plant geography U جغرافیای گیاهی
aphis U شپشک گیاهی
jassid U افت گیاهی
vegetive U گیاهی روینده
auxin U هورمون گیاهی
bacterium U میکروبهای گیاهی
vegtable fat U چربی گیاهی
botanical pesticide U افت کش گیاهی
honeydew U شهد گیاهی
vegetality U حالت گیاهی
phytoecology U بوم شناسی گیاهی
mungo U گیاهی از تیره روناسیان
fire blast U یرقان سوزنده گیاهی
lenticel U خلل وفرج گیاهی
phytobiology U علم الحیات گیاهی
humus U خاک گیاهی هرموس
paleobotany U سنگواره شناسی گیاهی
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
plant ecology U بوم شناسی گیاهی
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
underwood U گیاهی که در زیردرختی روییده
trichomic U کرک گیاهی مویک
plant-dyes U رنگینه های گیاهی
trichome U کرک گیاهی مویک
to pull up a plant U گیاهی را ازریشه دراوردن
psyllidae U شپشههای جهنده گیاهی
psylla U شپشههای جهنده گیاهی
phytogenic U دارای منشاء گیاهی
phytosociology U جامعه شناسی گیاهی
vitta U لوله یا منفذ گیاهی
pollinose U شبیه گرده گیاهی
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
dragon head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
turgor U ورم سلولهای زنده گیاهی
trailer U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
dragon's head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
deciduous U گیاهی که در زمستان برگ میریزد
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
irid U گیاهی از جنس سوسن یازنبق
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
trailers U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
vetch U ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
buckeye U گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
ecesis U قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
eelgrass U علف مارماهی که گیاهی است دریایی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
green soap U صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
globeflower U گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
pearl U مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
aluminum U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
greenbrier U گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
louse U هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
intermaediate host U جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
Pashtan U قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
glabrescent U گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
household U خانواده
menage U خانواده
wife U خانواده
ilk U خانواده
clan U خانواده
clans U خانواده
households U خانواده
families U خانواده
family U خانواده
gens U خانواده
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
batrachia U خانواده غوکان
mustelidea U خانواده سمور
paterfamilias U سالار خانواده
turnicidae U خانواده بلدرچین
sheikhs U رئیس خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
familial U مربوط به خانواده
patriarchate U ریاست خانواده
patronymic family U خانواده پدرنامی
sheiks U رئیس خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
family planning U تنظیم خانواده
arachnida U خانواده کارتنه
apiaceae U خانواده چتریان
actinide series U خانواده اکتینیدها
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
consanguine family U خانواده هم خون
accipitres U خانواده لاشخوران
sheikh U رئیس خانواده
matronymic family U خانواده مادرنامی
member of a family U عضو خانواده
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
penates U خدایان خانواده
strips U موسس خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
type font U خانواده حروف
sheik U رئیس خانواده
broken homes U خانواده گسیخته
turnix U خانواده بلدرچین
crustacean U خانواده خرچنگ
subfamily U خانواده فرعی
broken home U خانواده گسیخته
horseflesh U خانواده اسب
royalty U از خانواده سلطنتی
to maintain one's family U خانواده خود را
patriarchs U رئیس خانواده
patriarch U رئیس خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
matriarch U رئیسه خانواده
matriarchs U رئیسه خانواده
royalties U از خانواده سلطنتی
crustaceans U خانواده خرچنگ
home visit U بازدید خانواده
culicidae U خانواده پشه
gas family U خانواده گاز
the girls U دخترهای یک خانواده
culex U خانواده پشه
crustaceous U خانواده خرچنگ
crustacea U خانواده خرچنگ
cruciferae U خانواده چلیپاییان
font family U خانواده فونت
ecomania U بیزاری از خانواده
family budget U بودجه خانواده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com