English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
narrator U گوینده داستان
narrators U گوینده داستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
sayer U گوینده
speaker U گوینده
speakers U گوینده
announcers U گوینده
announcer U گوینده
informant U گوینده
informants U گوینده
narrators U گوینده
colloquist U گوینده
narrator U گوینده
teller U گوینده
tellers U گوینده
broadcasters U گوینده
broadcaster U گوینده
congratulator U تبریک گوینده
caller U گوینده با بلندگو
fatidioal U گوینده قضاوقدر
fatidio U گوینده قضاوقدر
callers U گوینده با بلندگو
yea-sayer U گوینده [رای] مثبت
naysayer U گوینده [رای] منفی
nosayer U گوینده [رای] منفی
newsman U خبرنگار گوینده اخبار
newsmen U خبرنگار گوینده اخبار
enumerator U یکایک گوینده صورت دهنده
to cough down a speaker U باسرفه سخن گوینده راخاموش کردن
fast talker <idiom> U گوینده خوب کسی است که بتواند دیگران متقاعد کند
Autocue U دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
apophasis U افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
sportscaster U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
tales U داستان
marchen U داستان
novella U داستان
conte U داستان
anecdotage U داستان
apologue U داستان
story U داستان
fables U داستان
fable U داستان
tale U داستان
an iliad of woes U داستان بدبختبی
an interesting story U داستان با مزه
hero U پهلوان داستان
episodes U داستان فرعی
episode U داستان فرعی
novelettes U داستان کوتاه
short stories U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
novelette U داستان کوتاه
heroes U پهلوان داستان
conte U داستان کوتاه
to invent stories U داستان ساختن
storybook U داستان نامه
storybook U کتاب داستان
fairy tales U داستان جن و پری
underplot U داستان فرعی
to spin yarns U داستان ساختن
novelet U داستان کوتاه
in a narrative style U بسبک داستان
fairy tale U داستان جن و پری
hermitically U هلوان داستان
epitasis U حداعلای داستان
decameron U داستان نامه
fictionist U داستان نویس
whodunnits U داستان پلیسی
novels U کتاب داستان
flashbacks U بازگوی داستان
flashback U بازگوی داستان
parables U داستان اخلاقی
catastrophe U عاقبت داستان
make-up U داستان ساختگی
catastrophes U عاقبت داستان
narrative U داستان داستانسرایی
narratives U داستان داستانسرایی
novel U کتاب داستان
parable U داستان اخلاقی
storytellers U داستان سرا
storyteller U داستان سرا
fictions U داستان اختراع
whodunit U داستان پلیسی
fiction U داستان اختراع
whodunits U داستان پلیسی
narration U داستان داستانسرایی
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
novelize U بشکل داستان در اوردن
novelistic U وابسته به داستان و رمان
fictionalize U داستان سرایی کردن
personage U شخصیت بازیگران داستان
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
story U بصورت داستان در اوردن
fairy tale U داستان باور نکردنی
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
story U اشکوب داستان گفتن
fairy tales U داستان باور نکردنی
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
personages U شخصیت بازیگران داستان
serialist U داستان نویس سریال
ruise U شایعات داستان ساختگی
story recall test U ازمون یاداوری داستان
invention of a false story U جعل داستان دروغی
fictionalized U داستان سرایی کردن
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
fictionalised U داستان سرایی کردن
sob stories U داستان گریه اور
sob story U داستان گریه اور
science fiction U داستان تخیلی علمی
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
donnee U موضوع داستان یا درام
fictionalizing U داستان سرایی کردن
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
fictionize U بصورت داستان دراوردن
fictionize U داستان سرایی کردن
fictionalizes U داستان سرایی کردن
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
folktale U افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt U قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
agamemnon U اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. U سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
the story is probale U این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
narrate U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
Once upon a time . U یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticizes U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrated U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticised U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark U سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com