Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cold cuts
U
گوشت پخته سرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
broth
U
غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
hash
U
گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
stroganoff
U
گوشت پخته نازک با خردل
baked beans
U
لوبیای قرمز پخته شده و گوشت خوک
luncheon meat
U
گوشت پخته و آماده
The meet is overdone.
این گوشت خیلی پخته و سرخ شده است.
well done
[fully cooked]
<adj.>
U
کاملا پخته
[برای گوشت]
[غذا و آشپزخانه]
fully cooked
<adj.>
U
کاملا پخته
[برای گوشت]
[غذا و آشپزخانه]
Other Matches
salami
U
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
U
گوشت سیب گوشت میوه
club steak
U
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
coction
U
پخته
ripest
U
پخته
riper
U
پخته
ripe
U
پخته
underdone
U
کم پخته
terracotta
U
گل پخته
sunbaked
U
افتاب پخته
samel
U
نیم پخته
soden
U
نیم پخته
slack baked
U
نیم پخته
spatchcock
U
بشتاب پخته
sodden
U
نیم پخته
fired brick
U
اجر پخته
well done
U
خوب پخته
boiled
U
پخته شده
half-baked
U
نیم پخته
half baked
U
نیم پخته
burnt brick
U
خشت پخته
biffin
U
سیب پخته
dough baked
U
نیم پخته
arch brick
U
اجر زیاد پخته
it was cooked to rags
U
انقدر پخته شدکه له شد
rare
U
لطیف نیم پخته
liverwurst
U
سوسیس جگر پخته
it is half cooked
U
نیم پخته است
hard baked
U
سفت پخته شده
sunny side up
U
فقط یک طرفش پخته
underbaked
U
نیم پخته ناپخته
boild egg
U
تخم مرغ پخته
He has cooked a pottage for you.
<proverb>
U
برایت آش پخته است .
well-done steak
U
استیک کاملا پخته
convenience foods
U
خوراک پیش پخته
convenience food
U
خوراک پیش پخته
underdo
U
نیم پخته کردن
rarer
U
لطیف نیم پخته
warmed over
U
دوباره پخته شده
rarest
U
لطیف نیم پخته
boild egg hard
U
تخم مرغ پخته سفت
first class brick
U
اجر خوب پخته شده
baked meat
U
شیرینی اردی غذای پخته
overdone
U
خیلی پخته و سرخ شده
body brick
U
اجر خوب پخته شده
bakemeat
U
شیرینی اردی غذای پخته
boild egg soft
U
تخم مرغ پخته عسلی
I want my steak well done.
U
می خواهم استیکم خوب پخته با شد
warmed over
U
زیادتر ازمعمول پخته شده
pale brick
U
اجری که خوب پخته نشده است
cow heel
پاچه گاو پخته و دلمه شده
Cooked vegetables digest easily.
U
سبزی پخته زود هضم است.
gigot
U
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
medium steak
U
استیک متوسط سرخ یا پخته شده
succotash
U
غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
dumpling
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
apple dumpling
U
شیرینی پخته شده با سیب درونش
[آشپزی]
dumplings
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
The project is not fully developed yet.
U
این طرح هنوز پخته وآماده نیست
waffling
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
macedoine
U
مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
hominy
U
ذرت پوست کنده که با اب جوش یا شیر پخته شده باشد
parfait
U
دسریخ زده مرکب از سرشیروتخم مرغ پخته وشربت ومواد دیگری
strudel
U
ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
processed silk
U
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
meats
U
گوشت
basting
U
گوشت
brawn
U
گوشت
pulpless
U
بی گوشت
proud flesh
U
گوشت نو
preserved meat
U
گوشت
granulation tissue
U
گوشت نو
viand
U
گوشت
meat
U
گوشت
flesh-and-blood
U
گوشت
flesh
U
گوشت
flesh and blood
U
گوشت
fuzz ball
U
گوشت زیادی
pot roast
U
گوشت اب پزشده
pork
U
گوشت خوک
flash hook
U
قلاب گوشت
flesh hook
U
قلاب گوشت کش
flesher
U
گوشت فروش
fleshmonger
U
گوشت فروش
sirloins
U
گوشت راسته
gambrel
U
قلاب گوشت
french chop
U
گوشت دنده
spareribs
U
گوشت دنده
fruit pulp
U
گوشت میوه
diastasc
U
اب خوش گوشت
pot roasts
U
گوشت اب پزشده
consomme
U
اب گوشت تنگاب
pemmican
U
گوشت خشکانده
beef tea
U
جوهریاشیره گوشت
blowfly
U
مگس گوشت
meat fly
U
مگس گوشت
brisket
U
گوشت سینه
gravy
U
شیره گوشت
butchery business
U
گوشت فروشی
carneous
U
گوشت مانند
carnification
U
گوشت سازی
carnosity
U
گوشت زیاد
caruncle
U
گوشت پاره
collop
U
برش گوشت
green meat
U
گوشت کهنه
sirloin
U
گوشت راسته
shoulder
U
گوشت سردست
venison
U
گوشت گوزن
leg
U
گوشت ران
chop
U
گوشت دنده
chop
U
گوشت کتلت
pulpous
U
گوشت دار
red meat
U
گوشت گاووگوسفند
mutton
U
گوشت گوسفند
sarcophagous
U
گوشت خوار
flab
U
گوشت شل و آویزان
surloin
U
گوشت مازه
chopping board
U
تختهسبزیو گوشت
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
white meat
U
گوشت سفید
top round
U
گوشت کبابی
flab
U
گوشت اضافی
pemican
U
گوشت خشکانده
haslet
U
گوشت کبابی
goose
U
گوشت غاز
incarnant
U
گوشت نو اور
killcalf
U
گوشت فروش
lappet
U
گوشت اویخته
leal meat
U
گوشت لخم
lenten
U
بی گوشت لاغر
mangler
U
گوشت خرد کن
masher
U
گوشت کوب
meatman
U
گوشت فروش
murrain
U
گوشت مرده
luncheon meat
U
گوشت ساندویچی
horseflesh
U
گوشت اسب
lambs
U
گوشت بره
mince
U
گوشت قیمه
shins
U
گوشت قلم پا
grill
U
گوشت کباب کن
meatier
U
گوشت دار
emaciated
U
گوشت رفته
lamb
U
گوشت بره
meatiest
U
گوشت دار
beefy
U
گوشت الو
beefed up
U
گوشت گاو
beef
U
گوشت گاو
stringers
U
چنگک گوشت
stringer
U
چنگک گوشت
meaty
U
گوشت دار
outgrowth
U
گوشت زیادی
pancreas
U
خوش گوشت
shin
U
گوشت قلم پا
veal
U
گوشت گوساله
dripping
U
چکیده گوشت
minces
U
گوشت قیمه
grills
U
گوشت کباب کن
grilling
U
گوشت کباب کن
pancreases
U
خوش گوشت
ham
U
گوشت ران
rib
U
گوشت دنده
carrion
U
گوشت گندیده
grating
U
گوشت ریز ساینده
meat tea
U
چایی یا عصرانه با گوشت
parve
U
بدون گوشت وشیر
gratings
U
گوشت ریز ساینده
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
omophagic
U
گوشت خام خور
omophagia
U
گوشت خام خوری
masticator
U
چرخ گوشت خردکنی
frying
U
گوشت سرخ کرده
bullied
U
گردن کلفت گوشت
bullies
U
گردن کلفت گوشت
bully
U
گردن کلفت گوشت
growth
U
گوشت زیادی تومور
Her flesh is flabby.
U
گوشت بدنش شل است
spare ribs
U
گوشت دنده با استخوان
tenderloin
U
گوشت پشت مازو
lobs
U
گوشت یا پوست اویخته
fry
U
گوشت سرخ کرده
to carven meat
U
گوشت رادرسرسفره خردکردن
fries
U
گوشت سرخ کرده
Scotch egg
U
تخم مرغ آب پز و گوشت
luncheon meat
U
گوشت پیش آماد
mince pies
U
کلوچه گوشت دار
westphalian ham
U
گوشت دودزده خوک
growths
U
گوشت زیادی تومور
Frozen meat ( food ) .
U
گوشت ( غذای ) یخ زده
Firm muscles ( flesh ) .
U
عضلات (گوشت ) محکم
haunches
U
گوشت ران وگرده
haunch
U
گوشت ران وگرده
pork butcher
U
گوشت خوک فروش
mincemeat
U
گوشت قیمه شده
putrid flesh
U
گوشت گندیده یا بو گرفته
roast beef
U
گوشت گاوکباب شده
lob
U
گوشت یا پوست اویخته
bullying
U
گردن کلفت گوشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com