English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sand pit U گود ماسه برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to puddle clay and sand U ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
quicksand U ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
quicksand U ماسه ناپای ماسه غلطان
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
grit U ماسه
gritted U ماسه
yield of cdoncrete U ماسه
gritting U ماسه
crushed stone sand U ماسه
green sand U ماسه تر
ballast U ماسه
sands U ماسه
sand U ماسه
gravel U ماسه
sand U ماسه ریختن شن
he was neat U بی ماسه خالص
sandstone U سنگ ماسه
quicksand U ماسه متحرک
sandstone U ماسه سنگ
sandstorms U ماسه باد
sandstorm U ماسه باد
greensand U ماسه سبز
magazines U مخزن ماسه
heap of sand U توده ماسه
fine sand U ماسه ریز
dune sand U ماسه بادی
sandbanks U کرانه ماسه
grit U ماسه درشت
desilter U ماسه گیر
gritted U ماسه درشت
sanding U ماسه گذاری
gritting U ماسه درشت
magazine U مخزن ماسه
sanded U ماسه دار
sands U ماسه ریختن شن
quarrying U معدن شن و ماسه
quarry U معدن شن و ماسه
quarries U معدن شن و ماسه
arenaceous U ماسه وار
body sand U ماسه پر کننده
quicksand U ماسه بادی
detritic sand U ماسه فرسایهای
sandbank U کرانه ماسه
marine sand U ماسه دریایی
sanbar U کران ماسه
sand store U انبار ماسه
sand trap U ماسه گیر
sand stone U ماسه سنگ
sand pile U توده ماسه
sand layer U لایه ماسه
sand filling U ماسه گرفتگی
sand equivalent U همسنگ ماسه
sand clay U رس ماسه دار
sand blasting U ماسه پاشی
uniform sand U ماسه یکنواخت
sand dressing U ماسه پاشی
uniform sand U ماسه یکدست
running sand U ماسه بادی
marine sand U ماسه بادی
masonry sand U ماسه ملاتی
masonry sand U ماسه بنایی
sandrock U ماسه سنگ
sandblasting U ماسه پرانی
pit sand U ماسه معدنی
sandblast U باپاشیدن ماسه
sandband U کران ماسه
quick sand U ماسه روان
gritting U درشت ماسه سنگ
calcareous sandstone U ماسه سنگ اهکی
sandy soil U زمین ماسه زار
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
sand dredger U ماشین مکنده ماسه
gritted U درشت ماسه سنگ
backing sand U ماسه پشت قالب
siliceous sandstone U ماسه سنگ سیلیس
sandy earth U زمین ماسه دار
grit U خاک ماسه سنگ
sandblast machine U ماشین ماسه پاش
sand lime brick U اجر ماسه اهکی
sand mix U ماسه اغشته سرد
gritting U خاک ماسه سنگ
gritted U خاک ماسه سنگ
feldspathic sandstone U ماسه سنگ فلدسپاتی
sand blast nozzle U شیپوره ماسه پاشی
foundry sand U ماسه ی ریخته گری
sabulous U ریگزار ماسه دار
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
grit U درشت ماسه سنگ
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
molding sand U ماسه قالب گیری
micaceous sandstone U ماسه سنگ میکادار
explosion shot U ضربه چوب به ماسه
sand blast unit U واحد ماسه پاشی
core sand U ماسه ریخته گری
sand blasting practice U عملیات ماسه پاشی
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
brownstone U [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
loamy sandstone U ماسه سنگ خاک رسی
blast grit U ماسه هوا داده شده
mottled sandstone U ماسه سنگ رگه دار
molasse U سنگ ماسه اهکی رسدار
sandy limestone U سنگ اهک ماسه دار
chalky sandstone U ماسه سنگ نرم اهکی
send yaghting U مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
sand asphalt U ماسه اغشته گرم یا سرد
argillaceous sand stone U ماسه سنگ خاک رسی
sandbox [British] U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sand box U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
send sailing U مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
flukes U قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
molding sand preparation plant U واحد تهیه ماسه قالب گیری
fluke U قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
Dry sand absorbs water. U ماسه خشک آبرا جذب می کند
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
sandpit U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
proportioning U توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler U سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
decerebration U مخ برداری
embodiment U در برداری
vector U برداری
vectors U برداری
ingathering U خرمن برداری
gaud U کلاه برداری
resultant U جمع برداری
vectored interrupt U وقفه برداری
vectorical angle U زاویه برداری
extirpation U اندام برداری
surveying U نقشه برداری
weight lifting U وزنه برداری
i know him by his step U از گام برداری
vector pair U زوج برداری
vector power U توان برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
vector processor U پردازنده برداری
vector product U حاصلضرب برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vector quantity U کمیت برداری
enervation U عصب برداری
gained U بهره برداری
operation U بهره برداری
duplication U نسخه برداری
gyrectomy U شکنج برداری
march U قدم برداری
cannibalization U قطعه برداری
marched U قدم برداری
gain U بهره برداری
decoding U رمز برداری
denervation U عصب برداری
decerebellation U مخچه برداری
deafferentation U اوران برداری
marching U قدم برداری
marches U قدم برداری
rip-off U کلاه برداری
rip-offs U کلاه برداری
arrow diagram U نمودار برداری
copying U نسخه برداری
surveys U نقشه برداری
copies U نسخه برداری
samplery U نمونه برداری
copied U کپی برداری
copied U نسخه برداری
removal of chips U براده برداری
copying U کپی برداری
survey U نقشه برداری
copy U نسخه برداری
copies U کپی برداری
surveyed U نقشه برداری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com