Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
geodesic dome
U
گنبد متشکل ازسطوح هندسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diagrammatic
U
وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife
U
طرح شیروان
[این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
rashwan medallion
U
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
vaults
U
گنبد
dome
U
گنبد
thole
U
گنبد
calotte
U
گنبد
domes
U
گنبد
cupola
U
گنبد
cupolas
U
گنبد
stupa
U
گنبد
vault
U
گنبد
the round of heaven
U
گنبد اسمان
pendentive dome
U
گنبد اویخته
the vault of heaven
U
گنبد کبود
drum
U
ساقه گنبد
semidome
U
نیمه گنبد
the vault of heaven
U
گنبد اسمان
tambour
U
گریو گنبد
stupa
U
گنبد مقبره
domed
U
گنبد دار
vault
U
گنبد دفن
burial vault
U
گنبد دفن
drummed
U
ساقه گنبد
conch
U
نیم گنبد
dome
U
گنبد سونار
domes
U
گنبد سونار
half dome
U
نیم گنبد
astrodome
U
گنبد رصدخانه
dome
U
گنبد زدن منزلگاه
radome
U
گنبد انتن رادار
domes
U
گنبد زدن منزلگاه
louver
U
گنبد روزنه دار
Mosque design
U
طرح مسجد و گنبد
dome
U
گنبد دودکش
[شیمی]
louvers
U
گنبد روزنه دار
louvre
U
گنبد روزنه دار
hood
U
گنبد دودکش
[شیمی]
spherical dome
U
گنبد دور تمام
formant
U
متشکل
organized
U
متشکل
vaults
U
گنبد یاطاق درست کردن
vault
U
گنبد یاطاق درست کردن
calotte
U
[گنبد خانه ها در رم شبیه شب کلاه]
organises
U
متشکل کردن
organising
U
متشکل کردن
organizes
U
متشکل کردن
organize
U
متشکل کردن
unaligned
U
غیر متشکل
endarch
U
متشکل در خارج
organizing
U
متشکل کردن
geometric
U
هندسی
geometrical
U
هندسی
arabic notation
U
هندسی
diagram
U
خط هندسی
diagrams
U
خط هندسی
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
party
U
دسته متشکل جمعیت
gimmal
U
متشکل ازقطعات مرتبط
reorganized
U
دوباره متشکل کردن
reorganize
U
دوباره متشکل کردن
reorganizes
U
دوباره متشکل کردن
reorganising
U
دوباره متشکل کردن
reorganises
U
دوباره متشکل کردن
reorganised
U
دوباره متشکل کردن
reorganizing
U
دوباره متشکل کردن
geometric mean
U
میانگین هندسی
geometric progression
U
تصاعد هندسی
diagrams
U
شکل هندسی
graphically
U
با نمایش هندسی
loci
U
مکان هندسی
numeral
U
هندسی رقومی
geometric growth
U
رشد هندسی
graph
U
نمایش هندسی
graphs
U
نمایش هندسی
numerals
U
هندسی رقومی
geometrical isomerism
U
ایزومری هندسی
geometrical isomerism
U
همپاری هندسی
geometrical isomer
U
ایزومر هندسی
geometrical figures
U
اشکال هندسی
geometric twist
U
پیچش هندسی
geometric similarity
U
تشابه هندسی
geometric series
U
سریهای هندسی
locus
U
مکان هندسی
geometric pitch
U
گام هندسی
mean proportional
U
واسطه هندسی
diagram
U
شکل هندسی
geometric shapes
U
اشکال هندسی
diagrammatically
U
بشکل هندسی
diagrammatically
U
باخطوط هندسی
nation-states
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
stanzaic
U
متشکل از چند بند شعر
e c s c (european coal & steel commissio
U
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
tetraspore
U
گروهی متشکل ازچهار هاگ
council of entent
U
متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی
nation state
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
nation-state
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
graphs
U
نقشه هندسی گرافیک
locus of centres
U
مکان هندسی مرکزها
graph
U
نقشه هندسی گرافیک
chinese fret
U
[زنجیره ی هندسی چینی]
locus
U
مکان هندسی مرکزها
geometric illusion
U
خطای ادراکی هندسی
geometrical progression
U
فرایازی یا تصاعد هندسی
lignocellulose
U
مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
beam column framing
U
ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
diarchy
U
سیستم حکومت متشکل از دو رکن مستقل
astrodome
U
گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
geometrize
U
از روی قواعد هندسی کارکردن
geometrize
U
با قواعد هندسی درست کردن
geometry of numbers
U
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
axonometric projection
U
طرح های هندسی
[معماری]
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
recombinant
U
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
craft union
U
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
DNA double helix
U
[یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
jo bolt
U
نوعی پرچ با دندانههای داخلی متشکل از سه قسمت
topographic maps
U
نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
Boldaji rug
U
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
geoid
U
جسم هندسی شبیه به شبه کره
association for women in computing
U
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
bilateral infrastructure
U
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
aberration
عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
geometrid
U
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
model geometric
U
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
cogo
U
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
card-cut
U
[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
planimeter
U
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
wrap round engine
U
موتور توربوجت متشکل ازقسمت مرکزی ان که با کانال رم جت مجزایی احاطه شده است
cellulose nitrate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
capacitor intel filter
U
شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
Floret
[rosette]
U
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
pectinated line
U
[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
pitch speed
U
حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
multipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
cuno filter
U
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
cellulose acetate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
fractal
<adv.>
<noun>
O
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
branch
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
logogram
U
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logograph
U
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
cluster mill
U
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
warm gas thruster
U
جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
combined staff
U
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
e f t a (european free trade association
U
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
uniservice
U
متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح
pitch line
U
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
diamond design
U
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
bungee
U
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
bipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
tope
U
گنبد بودایی برج بودایی
monrovia powers
U
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
relief maps
U
نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
centroid
U
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
caucasus
U
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
ibi
U
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
crystallises
U
متبلور کردن متشکل کردن
crystallised
U
متبلور کردن متشکل کردن
crystallising
U
متبلور کردن متشکل کردن
crystallize
U
متبلور کردن متشکل کردن
crystallizes
U
متبلور کردن متشکل کردن
crystalize
U
متبلور کردن متشکل کردن
crystallizing
U
متبلور کردن متشکل کردن
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
malthusian theory of population
U
فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
Mamluk Carpets
U
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
european essembly
U
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
carrier striking force
U
نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
Murghi rugs
U
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
prophet's green
U
رنگ سبز نبی
[این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
Afshar design
U
طرح افشاری
[ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
lappets
U
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
Turkaman rugs
U
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
geometric design
U
طرح هندسی
[این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
pendant
U
سر ترنج
[کلاله]
[سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Afshan
[all-over pattern]
U
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
geometrical percentage
U
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com