Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sinister
U
گمراه کننده
screwier
U
گمراه کننده
screwiest
U
گمراه کننده
screwy
U
گمراه کننده
misleading
U
گمراه کننده
seductive
U
گمراه کننده
delusive
U
گمراه کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
illusory
U
گمراه کننده مشتبه سازنده
sinuous
U
غیرمستقیم گمراه کننده
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
delusory
U
فریبنده گمراه کننده
hocus pocus
U
چیز گمراه کننده معضل
ignisfatuus
U
چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
illusive
U
گمراه کننده مشتبه سازنده
lothario
U
گمراه کننده زنان
perversive
U
گمراه کننده منحرف سازنده
prevarication
U
ساختن وکیل با طرف موکل افهارات دو پهلو و گمراه کننده شاهد
smokescreen
U
عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
The comparison is misleading
[flawed]
.
U
مقایسه گمراه کننده
[ ناقص ]
است.
Other Matches
hell bent
U
گمراه
amiss
U
گمراه
astray
U
گمراه
devious
U
گمراه
inveglement
U
گمراه
aberrant
U
گمراه
hell-bent
U
گمراه
self deluded
U
گمراه
perverted
U
گمراه
lead astray
U
گمراه کردن
to fall into error
U
گمراه شدن
seduce
U
گمراه کردن
seduced
U
گمراه کردن
seduction
U
گمراه سازی
seducer
U
گمراه کنندهseduction
stray
U
گمراه شدن
to put off the scent
U
گمراه کردن
strays
U
گمراه شدن
to lead astray
U
گمراه کردن
to lead a
U
گمراه کردن
seducing
U
گمراه کردن
to lead up the garden
U
گمراه کردن
straying
U
گمراه شدن
to go a
U
گمراه شدن
seduces
U
گمراه کردن
perverse
U
گمراه هرزه
pervert
U
گمراه شدن
misdirect
U
گمراه کردن
misdirected
U
گمراه کردن
misled
U
گمراه کردن
corruptible
U
گمراه شدنی
misdirecting
U
گمراه کردن
inveigler
U
گمراه سازنده
misguide
U
گمراه کردن
misdirects
U
گمراه کردن
to get lost
U
گمراه شدن
inveigle
U
گمراه کردن
inveigled
U
گمراه کردن
inveigles
U
گمراه کردن
inveigling
U
گمراه کردن
mislead
U
گمراه کردن
perverting
U
گمراه شدن
perverts
U
گمراه شدن
misinforming
U
گمراه کردن
to go astray
U
گمراه شدن
err
U
گمراه شدن
she went wrong
U
گمراه شد پالانش کج شد
erred
U
گمراه شدن
errs
U
گمراه شدن
misleads
U
گمراه کردن
misinform
U
گمراه کردن
misinformed
U
گمراه کردن
misinforms
U
گمراه کردن
heterodox
U
گمراه زندیق
inveigled
U
گمراه کردن وبردن
inveigling
U
گمراه کردن وبردن
inveigles
U
گمراه کردن وبردن
baffling
U
گیج یا گمراه کردن
inveigle
U
گمراه کردن وبردن
baffled
U
گیج یا گمراه کردن
throw off
<idiom>
U
گیج شدن ،گمراه
baffle
U
گیج یا گمراه کردن
to be deluded
U
گمراه شده بودن
baffles
U
گیج یا گمراه کردن
to be fooled
U
گمراه شده بودن
lost
U
شکست خورده گمراه
debaueh
U
ازراه درکردن گمراه کردن
pervertible
U
گمراه شدنی کج راه کردنی
self blinded
U
گمراه شده توسط نفس خود
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
jape
U
گمراه کردن جماع کردن
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleted
U
پر کننده
fluxing oil
U
اب کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
repudiationist
U
رد کننده
doers
U
کننده
crepitant
U
خش خش کننده
renunciant
U
رد کننده
bidder
U
کننده
bandwidth
U
یچ کننده
mauler
U
له کننده
benders
U
خم کننده
swooner
U
غش کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
bidders
U
کننده
doer
U
کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com