English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marking round U گلوله نشان کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
illuminating shell U گلوله روشن کننده
illumination round U گلوله روشن کننده
starshell U گلوله روشن کننده
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
stabilizing fin U پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
retards U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
marking round U تیر نشان کننده
dye marker U فشفشه نشان کننده
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
deictic U بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
chars U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
marking U نشان دار سازی نشان
markings U نشان دار سازی نشان
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
mark U نشان کردن نشان
marks U نشان کردن نشان
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
cartridges U گلوله
cartridge U گلوله
globe U گلوله
shots U گلوله
shot U گلوله
ball U گلوله
clues U گلوله نخ
bullet-proof U ضد گلوله
bullet گلوله
rounds U گلوله ها
projectile U گلوله
cannon proof U ضد گلوله
pellet U گلوله
bullets U گلوله
clue U گلوله نخ
shell proof U ضد گلوله
glomerule U گلوله رگ
gunshots U گلوله
roundest U گلوله
round U گلوله
line shot U گلوله در خط
gunshot U گلوله
fire ball U گلوله
globes U گلوله
starshell U گلوله منور
ditto U گلوله در راه
illumination round U گلوله منور
bullet-proof U پاد گلوله
bullet-proof U ضد گلوله کردن
shaft U خدنگ گلوله
shafts U خدنگ گلوله
burst center U مرکز گلوله
bulletproof U ضد یا مانع گلوله
gas shell U گلوله دودانگیز
gilding metal U روکش گلوله
globus hystericus U گلوله هیستریایی
snowballs U گلوله برف
snowballing U گلوله برف
slug U گلوله بی شکل
equivalent service rounds U گلوله معادل
beehives U گلوله ضد نفر
bullets U گلوله فشنگ
loading tray U سینی پر کن گلوله
bullets U گلوله تفنگ
live round U گلوله جنگی
bullet گلوله فشنگ
line of impact U خط اصابت گلوله
bullet گلوله تفنگ
fixed shell U گلوله متصل
can , not observe U گلوله ناپیدا
snowball U گلوله برف
snowballed U گلوله برف
slugged U گلوله بی شکل
illuminating shell U گلوله منور
shrapnel U گلوله انفجاری
ballistic trajectory U خط سیربالیستیکی گلوله
bombardment U گلوله باران
bombardments U گلوله باران
shell U گلوله توپ
shelling U گلوله توپ
shells U گلوله توپ
leads U شاقول گلوله
lead U شاقول گلوله
gunshot wound U زخم گلوله
missile U گلوله موشک
trajectories U مسیر گلوله
trajectories U خط سیر گلوله
trajectory U مسیر گلوله
gun stone U گلوله توپ
base fuze U ماسوره ته گلوله
gun shot U گلوله توپ
ball U گلوله توپ
ball U گلوله کردن
shrapnel U گلوله افشان
hitting U اصابت گلوله
hits U اصابت گلوله
hit U اصابت گلوله
blank catridge U گلوله سلام
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
shrapnel U گلوله نارنجکی
shrapnel U گلوله ضد نفر
graupel U گلوله برف
base spray U بسکهای ته گلوله
trajectory U خط سیر گلوله
shell proof U ضد نفوذ گلوله
snow ball U گلوله برف
potshot U گلوله هوایی
gunshot U زخم گلوله
gunshots U زخم گلوله
star shell U گلوله منور
impacts U اصابت گلوله
impact U اصابت گلوله
plummet U گلوله سربی
blobs U گلوله حباب
blob U گلوله حباب
plummeted U گلوله سربی
plummeting U گلوله سربی
sugarplum U گلوله نبات
plummets U گلوله سربی
smoke round U گلوله دودانگیز
smoke projectile U گلوله دودانگیز
shell fragments U قطعات گلوله
shell room U انبار گلوله
shilleilagh U گلوله شلیلاق
shoot down U با گلوله کشتن
shell fragments U بسک گلوله
conglobate U گلوله شدن
shrapnel shell U گلوله انفجاری
rotating band U کمربند گلوله
projectile flat U سکوی گلوله
single shot U گلوله منفرد
clew U گلوله نخ گره
clew U گلوله کردن
trial shot U گلوله ازمایشی
plumb bob U گلوله شاقول
missiles U گلوله موشک
center of burst U مرکزاصابت گلوله
delivery U پرتاب گلوله
deliveries U فروریختن گلوله
deliveries U پرتاب گلوله
canon ball U گلوله توپ
cannonball U گلوله توپ
cannon shot U گلوله توپ
drill ammunition U گلوله مشقی
ounce of lead U گلوله سربی
to toll up U گلوله شدن
tracer shell U گلوله رسام
cannon proof U ضد گلوله توپ
number of rounds U تعداد گلوله ها
marbles U گلوله شیشهای
marble U گلوله شیشهای
delivery U فروریختن گلوله
to round up U گلوله کردن
cease loading U گلوله را پرنکنید
cartouche U گلوله توپ
cartouch U گلوله توپ
beehive U گلوله ضد نفر
bombard U گلوله باران
bombarded U گلوله باران
bombarding U گلوله باران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com