English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vigil U گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigils U گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
parlour boarder U شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension U شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
night vision U دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
awareness U هشیاری
consciousness U هشیاری
alertness U هشیاری
sobriety U هشیاری
watchful U هشیاری
cogency U هشیاری
appreciation [awareness] U هشیاری
conscience [archaic for: consciousness] U هشیاری
sharpness U هشیاری
conscious mind U هشیاری
field of consciousness U میدان هشیاری
vigilance U بیداری و هشیاری
social consciousness U هشیاری اجتماعی
coconsciousness U هشیاری دوگانه
foreconscious U نیمه هشیاری
span of consciousness U فراخنای هشیاری
marginal consciousness U هشیاری مرزی
watchfulness U دقیق هشیاری
security cognizance U هشیاری امنیتی
cogency U قدرت ضریب هشیاری زور
nocturnal U شبانه
nocturnally U شبانه
nightly U شبانه
moonshiner U قاچاقچی شبانه
pavor nocturnus U وحشت شبانه
he went by night U شبانه رفت
night landing U فرود شبانه
overnight U در مدت یک شب شبانه
quotidian U شبانه روزی
vespertinal U شبانه عشایی
vespertine U مربوط به شب شبانه
nocturnal U نمایش شبانه
night schools U اموزشگاه شبانه
night school U اموزشگاه شبانه
circadian U شبانه روزی
nocturnal prayer U نماز شبانه
night interception U رهگیری شبانه
hostelry U شبانه روزی
night interception U کمین شبانه
night operations U عملیات شبانه
night order U دستور شبانه
night order U دستورات شبانه
night and day U شبانه روز
d. and night U شبانه روز
nighttide U جزر و مد شبانه
cracksman U دزد شبانه
hostel U شبانه روزی
nightlife U تفریحات شبانه
burglarize U شبانه دزدیدن
burglarized U شبانه دزدیدن
burglarizes U شبانه دزدیدن
burglarizing U شبانه دزدیدن
round-the-clock شبانه روزی
hostels U شبانه روزی
night interception U استراق سمع شبانه
nightlife U شرکت در تفریحات شبانه
circadian rythm U ریتم شبانه روزی
nocturn U سحر خوانی شبانه
first post U شیپور خبر شبانه
battle lights U چراغ خاموشی شبانه
floorshow U نمایش باشگاههای شبانه
hosteler U مقیم شبانه روزی
boarder U شاگرد شبانه روزی
boarding school U اموزشگاه شبانه روزی
boarders U شاگرد شبانه روزی
moonlight fliting U اسباب کشی شبانه
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
schoolwork U تکلیف شبانه دانشجو
night U شب هنگام برنامه شبانه
nights U شب هنگام برنامه شبانه
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
watch and ward U حق نگهبانی روزانه و شبانه
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
boarding U مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
night line U ریسمان ماهی گیری شبانه
witch moth U پروانه بید شبانه شب پره
sennight U یکهفته هفت شبانه روز
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
se'nnight U یکهفته هفت شبانه روز
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
whippoorwill U مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
cares U مراقبت
vigilance U مراقبت
espial U مراقبت
care U مراقبت
watchful U مراقبت
tendance U مراقبت
counter surveillance U ضد مراقبت
surveillance U مراقبت
unattended U بی مراقبت
cared U مراقبت
eyesight U مراقبت
ovservation U مراقبت
watchfulness U مراقبت
night clothes U لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
honky tonk U محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
to see after U مراقبت کردن
sea surveillance U مراقبت دریایی
day care U مراقبت در روز
control towers U برج مراقبت
residential care U مراقبت پناهگاهی
to llok U مراقبت کردن
see to it U مراقبت کردن
to see to it U مراقبت کردن
ground surveillance U مراقبت زمینی
combat surveillance U مراقبت رزمی
watch U مراقبت کردن
watched U مراقبت کردن
care of supplies U مراقبت اماد
air search U مراقبت هوایی
watches U مراقبت کردن
ensured U مراقبت کردن در
ensure U مراقبت کردن در
watching U مراقبت کردن
area monitoring U مراقبت منطقهای
animadversion U مراقبت مشاهده
watchtower U برج مراقبت
Medicare U مراقبت پزشکی
ensures U مراقبت کردن در
air surveillance U مراقبت هوایی
listening watch U مراقبت به گوش
watchtowers U برج مراقبت
acoustical surveillance U مراقبت صوتی
insuring U مراقبت کردن در
helical scanning U مراقبت مارپیچی
watch tower U برج مراقبت
insures U مراقبت کردن در
ensuring U مراقبت کردن در
due care U مراقبت کافی
searched U مراقبت کردن از زمین
attendances U ملازمت مراقبت رسیدگی
searches U مراقبت کردن از زمین
attendance U ملازمت مراقبت رسیدگی
searchingly U مراقبت کردن از زمین
lookouts U مراقبت عمل پاییدن
search U مراقبت کردن از زمین
maintain U به خوبی مراقبت شده
vigilance U مراقبت به گوش بودن
under one's wing <idiom> U تحت مراقبت کسی
stake-outs U محل تحت مراقبت
stake-out U محل تحت مراقبت
area monitoring U مراقبت کردن از منطقه
maintains U به خوبی مراقبت شده
maintained U به خوبی مراقبت شده
surveillant U مراقبت کننده دیدبان
lookout U مراقبت عمل پاییدن
surveillance U دیدبانی و مراقبت از منطقه
cares U محافظت کردن مراقبت
care and handling U مراقبت و دستکاری وسایل
cared U محافظت کردن مراقبت
overwatch U مراقبت از حرکت بااتش
care U محافظت کردن مراقبت
to ensure something U مراقبت کردن در [چیزی]
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
airborne beacon U برج مراقبت هوابرد
harbor control tower U برج مراقبت بندر
radar beacon U برج مراقبت رادار
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
air beacon U برج مراقبت پایگاه
unattended operation U هملکرد مراقبت نشده
sector of search U منطقه مراقبت رادار
serenade U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
picketed U نرده کشیدن مراقبت کردن
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
slap together <idiom> U به عجله وبی مراقبت واداشتن
pickets U نرده کشیدن مراقبت کردن
picket U نرده کشیدن مراقبت کردن
security monitoring U نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
see that he does it U مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
turn over <idiom> U به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
snow under <idiom> U قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
cover charge U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
overwatch U مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
chaperon U زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
Creches U [جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
ignisfatuus U روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
youth hostel U شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
to fly with the owl U کارهای شبانه کردن شبگردی کردن
youth hostels U شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com