English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
tac log group U گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
Other Matches
beaching party U گروه پیاده شونده
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
landing beach U ساحل پیاده شدن
shoring U پیاده شدن در ساحل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
panel formwork U قالببندی پیاده شونده
landing forces U نیروهای پیاده شونده
attack group U گروه تک به ساحل
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
entering group U گروه وارد شونده
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
foot slogger U پیاده
foot infantry U پیاده
ganway U پل پیاده رو
dismounted U پیاده
infantry man U پیاده
pignorate U پیاده
footer U پیاده رو
pedestrian bridge U پل پیاده رو
path U پیاده رو
afoot U پیاده
pedestrians U پیاده
foot bank U پیاده رو
paths U پیاده رو
pavement U پیاده رو
impledge U پیاده
footway U پیاده رو
footpaths U پیاده رو
pavements U پیاده رو
footpath U پیاده رو
peripatetic U پیاده رو
pedestrian U پیاده
infantry U پیاده
walkway U پیاده رو
walkways U پیاده رو
walks U پیاده رو
sidewalks U پیاده رو
walked U پیاده رو
sidewalk U پیاده رو
side walk U پیاده رو
walk U پیاده رو
foot bridge U پل پیاده رو
on of U پیاده
hump U پیاده روی
humping U پیاده روی
dismantling U پیاده کردن
humps U پیاده روی
walkabouts U گردش پیاده
unset U پیاده کردن
footbridges U پل پیاده روها
infantry man U سرباز پیاده
footbridge U پل پیاده روها
wayfaring U پیاده روی
pignorate U پیاده شطرنج
turnable foot bridge U پل پیاده رو گردان
zebra crossing U خط عابر پیاده
on foot U پای پیاده
dismantle U پیاده کردن
regiment of f. U هنگ پیاده
walkabouts U مسافرت پیاده
dismantles U پیاده کردن
dismantled U پیاده کردن
knight of the road U راهزن پیاده
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
promotions U ترفیع پیاده
impledge U پیاده شطرنج
mechanized U پیاده زرهی
hikes U پیاده روی
hiked U پیاده روی
walkabout U مسافرت پیاده
hike U پیاده روی
promotion U ترفیع پیاده
hiking U پیاده روی
footbridges U پل پیاده روی
on foot U به صورت پیاده
zebra crossings U خط عابر پیاده
footbridge U پل پیاده روی
walkabout U گردش پیاده
to walk . To go on foot. U پیاده رفتن
infantry U پیاده نظام
pedestrianism U پیاده روی
infantry U سرباز پیاده
implementation U پیاده سازی
disembark U پیاده کردن
kerbs U حاشیه پیاده رو
demodulator U پیاده کننده
disassemble U پیاده کردن
banquette U نیمکت پیاده رو
kerbs U جدول پیاده رو
dismounts U پیاده کردن
disembarkation U پیاده شدن
dismantlement U پیاده کردن
dismount U پیاده کردن
dismounting U پیاده کردن
armored infantry U پیاده مکانیزه
armored infantry U پیاده زرهی
set down U پیاده کردن
foot infantry U پیاده نظام
demodulation U پیاده کردن
kerb U جدول پیاده رو
kerb U حاشیه پیاده رو
pawn U پیاده شطرنج
pawned U پیاده شطرنج
counterpawn U پیاده متقابل
pawning U پیاده شطرنج
pawns U پیاده شطرنج
wayfarer U مسافر پیاده
wayfarers U مسافر پیاده
alights U پیاده شدن
alighting U پیاده شدن
alighted U پیاده شدن
alight U پیاده شدن
skirmisher U پیاده نظام
foot passenger U مسافر پیاده
foot passenger U پیاده پا رهسپار
disembark U پیاده شدن
get down U پیاده شدن
ganger U مسافر پیاده
to get off U پیاده شدن از
pads U دزد پیاده
footsoldier U سرباز پیاده
rifle man U سرباز پیاده
pad U دزد پیاده
footpad U راهزن پیاده
to go on foot U پیاده رفتن
to pad aroad U پیاده رفتن
grabby U سرباز پیاده
disembarked U پیاده کردن
disembarked U پیاده شدن
disembarking U پیاده شدن
disembarks U پیاده کردن
disembarks U پیاده شدن
torero U گاوباز پیاده
to ride shanks's mare U پیاده رفتن
to pad the hoof U پیاده رفتن
to pad it U پیاده رفتن
foot slugger U سرباز پیاده
take down U پیاده کردن
disembarking U پیاده کردن
pedestrianises U پیاده روی کردن
staking U پیاده کردن مسیر
dismounts U پیاده کردن یا شدن
pawn promotion U ترفیع پیاده شطرنج
treadway U پل برای عناصر پیاده
pawn push U پیاده رانی شطرنج
pedestrianised U پیاده روی کردن
setting out U پیاده کردن نقشه
mush U پیاده در برف سفرکردن
infantrymen U جمعی پیاده نظام
system implementation U پیاده سازی سیستم
light infantry U پیاده نظام سبک
curb U جلوگیری لبه پیاده رو
curbed U جلوگیری لبه پیاده رو
curbing U جلوگیری لبه پیاده رو
curbs U جلوگیری لبه پیاده رو
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
poisoned pawn U پیاده زهراگین یا مسموم
pedestrianising U پیاده روی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com