Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lobbied
U
گروه فشار
lobbies
U
گروه فشار
lobby
U
گروه فشار
pressure group
U
گروه فشار
pressure groups
U
گروه فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
U
گروه بیشمار گروه
hordes
U
گروه بیشمار گروه
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
setting up
U
گروه
cohort
U
گروه
swarms
U
گروه
swarmed
U
گروه
swarm
U
گروه
sets
U
گروه
bunching
U
گروه
set
U
گروه
cohorts
U
گروه
attack group
U
گروه تک
bunches
U
گروه
bunched
U
گروه
bunch
U
گروه
g , series
U
گروه ژ
multitudes
U
گروه
herds
U
گروه
herded
U
گروه
herd
U
گروه
multitude
U
گروه
concourses
U
گروه
herding
U
گروه
concourse
U
گروه
many
U
گروه
congregations
U
گروه
congregation
U
گروه
covey
U
گروه
squads
U
گروه
squad
U
گروه
ring
U
گروه
cluster
U
گروه
cluster bombs
U
گروه
shoals
U
گروه
shoal
U
گروه
clusters
U
گروه
host
U
گروه
hosted
U
گروه
hosting
U
گروه
hosts
U
گروه
platoon
U
گروه
cliques
U
گروه
clique
U
گروه
ensigns
U
گروه
ensign
U
گروه
folk
U
گروه
teams
U
گروه
team
U
گروه
cluster bomb
U
گروه
massing
U
گروه
masses
U
گروه
mass
U
گروه
folks
U
گروه
platoons
U
گروه
flock
U
گروه
flocked
U
گروه
groups
U
گروه
group
U
گروه
assembly
U
گروه
parcel
U
گروه
parcels
U
گروه
gang
U
گروه
flocking
U
گروه
flocks
U
گروه
throng
U
گروه
thronged
U
گروه
thronging
U
گروه
throngs
U
گروه
batches
U
گروه
fry
U
گروه
batch
U
گروه
frying
U
گروه
trooping
U
گروه
trooped
U
گروه
troop
U
گروه
gangs
U
گروه
crowds
U
گروه
party
U
گروه
bevy
U
گروه
companies
U
گروه
company
U
گروه
t group
U
گروه T
school
U
گروه
schools
U
گروه
fries
U
گروه
special interest group
U
گروه
corps
U
گروه
lot
U
گروه
crowd
U
گروه
sociometric technique
U
فن گروه سنجی
legion
U
هنگ گروه
side party
U
گروه رنگ زن
legions
U
هنگ گروه
peer group
U
گروه همسالان
swarmed
U
گروه زنبوران
phosphoryl group
U
گروه فسفریل
blood types
U
گروه خون
substituent
U
گروه استخلافی
blood types
U
گروه خونی
swarms
U
گروه زنبوران
storm trooper
U
گروه توفان
peasntry
U
گروه دهقانان
standardization group
U
گروه معیاریابی
special party
U
گروه ویژه
spear head
U
گروه جلودار
sociometry
U
گروه سنجی
blood type
U
گروه خون
service squadron
U
گروه خدمات
nexus
U
گروه متحد
reference group
U
گروه مرجع
reconnaissance party
U
گروه شناسایی
quaternary
U
گروه چهارچیز
professoriate
U
گروه استادان
primary group
U
گروه نخستین
point group
U
گروه نقطهای
regimentalation
U
گروه بندی
swarm
U
گروه زنبوران
peer groups
U
گروه همسالان
side group
U
گروه جانبی
shock troops
U
گروه حمله
shock troops
U
گروه تهاجمی
shipwright's party
U
گروه تعمیرات
selected group
U
گروه گزیده
republic of letters
U
گروه ادبا
grouping
U
گروه بندی
substituent group
U
گروه استخلافی
groupings
U
گروه بندی
work team
U
گروه کار
mass squad
U
گروه توده
In groups. In batches.
U
دسته دسته ( گروه گروه )
adverbial group
U
گروه قیدی
shop stewards
U
رئیس گروه
womankind
U
گروه زنان
shop steward
U
رئیس گروه
crisis team
U
گروه ضد بحران
quire
U
گروه کر
[موسیقی]
GEAM
U
گروه معماری
choir
U
گروه خوانندگان
search party
U
گروه پیگرد
search parties
U
گروه پیگرد
paratroops
U
گروه چترباز
blood group
U
گروه خونی
blood groups
U
گروه خونی
blood groups
U
گروه خون
blood type
U
گروه خونی
trigon
U
گروه سه صورتی
thiocarbonyl group
U
گروه تیوکربونیل
anchormen
U
رئیس گروه
symmetry group
U
گروه تقارن
supply party
U
گروه تدارکات
supergroup
U
فوق گروه
user group
U
گروه کاربران
anchor man
U
رئیس گروه
flying squads
U
گروه تندکنش
flying squads
U
گروه تندواکنش
regimentation
U
گروه بندی
flying squads
U
گروه ضربت
flying squad
U
گروه تندکنش
flying squad
U
گروه تندواکنش
death squads
U
گروه کشتار
death squad
U
گروه کشتار
anchor men
U
رئیس گروه
workgroup
U
گروه کاری
sugroup
U
خرده گروه
patriciate
U
گروه بزرگان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com