English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
joint task force U گروه رزمی مشترک
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
group U گروه رزمی
groups U گروه رزمی
amphibious task force U گروه رزمی اب خاکی
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
combat orders U دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power U نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task group U گروه ماموریت زمینی
sig U گروه مشترک المنافع ویژه
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
epical U رزمی
epics U رزمی
combated U رزمی
combating U رزمی
combats U رزمی
epic U رزمی
combat U رزمی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
field order U دستورالعمل رزمی
fighting load U بار رزمی
damage U ضایعات رزمی
field ration U جیره رزمی
battle casualty U ضایعات رزمی
field service U خدمات رزمی
combat power U قدرت رزمی
combat duty U امور رزمی
battle problems U مشکلات رزمی
herioic verse U شعر رزمی
battle station U پایگاه رزمی
field type U نوع رزمی
strength U استعداد رزمی
strengths U استعداد رزمی
nonbattle U غیر رزمی
operational route U جاده رزمی
heroic verse U شعر رزمی
field officer U افسر رزمی
field manual U دستور رزمی
combat formation U ارایش رزمی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
combat jump U پرش رزمی
combat outpost U پاسدار رزمی
combat patrol U گشتی رزمی
combat , echelon U رده رزمی
combat proficiency U شایستگی رزمی
combat proficiency U مهارت رزمی
combat forces U نیروهای رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
combat , elements U عناصر رزمی
combat , elements U یکانهای رزمی
combat arms U رسته رزمی
combat crew U خدمه رزمی
combat development U توسعه رزمی
combat duty U ماموریت رزمی
combat efficiency U کارایی رزمی
combat engineer U مهندسی رزمی
combat ration U جیره رزمی
combat readiness U امادگی رزمی
field army U ارتش رزمی
field commands U یکانهای رزمی
field commands U قسمتهای رزمی
field duty U خدمات رزمی
field duty U ماموریت رزمی
field exercise U تمرین رزمی
field grade U رده رزمی
field gun U توپ رزمی
c ration U جیره رزمی
combatintelligence U اطلاعات رزمی
combat support U پشتیبانی رزمی
combat surveillance U مراقبت رزمی
combat team U تیم رزمی
combat trains U بنه رزمی
combat troops U عدههای رزمی
combat vehicle U خودروی رزمی
combatcommand U یکان رزمی
combatdrill U تمرین رزمی
combat , echelon U یکان رزمی
service ammunition U مهمات رزمی
readiness U امادگی رزمی
non combatant U غیر رزمی
fighting patrol U گشتی رزمی
martial arts U ورزشهای رزمی
non-combatant U غیر رزمی
task organization U سازمان رزمی
field glasses U عینک رزمی
tactical missile U موشک رزمی
tactical support U پشتیبانی رزمی
non-combatants U غیر رزمی
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
level of strength U میزان استعداد رزمی
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
combat ready U دارای امادگی رزمی
combat information center U مرکز اطلاعات رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
epos U اشعار رزمی پیشینیان
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
flyable dud U بدون امادگی رزمی
level of strength U سطح استعداد رزمی
unit strength U قدرت رزمی یکان
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
field range U میدان تیر رزمی
field order U دستورعملیاتی دستور رزمی
combat pay U فوق العاده رزمی
field officer U افسر رسته رزمی
epics U شعر رزمی حماسه
epic U شعر رزمی حماسه
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
jujitsu U مادر ورزشهای رزمی
combat operations U مرکز عملیات رزمی
combat load U بار رزمی هواپیما
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
combat liaison U ربط و ارتباط رزمی
readiness category U درجه امادگی رزمی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
level of effort U تلاش رزمی یکان
pioneer unit U یگان مهندسی رزمی
combat control team U تیم کنترل رزمی
readiness category U نوع امادگی رزمی
standard U کالای جانشین رزمی
standards U کالای جانشین رزمی
field U زمینه رزمی صحرایی
fields U زمینه رزمی صحرایی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
fielded U زمینه رزمی صحرایی
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
effective strength U استعداد رزمی موثر
attrition U کاهش توان رزمی
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
commitment value U ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
tae guk U بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
trains area U منطقه بنه رزمی یکان
rhapsode U دوره گردی که اشعار رزمی
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
strength U توان رزمی تعداد نفرات
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
combat essential U مورد نیاز حتمی رزمی
combat crew U خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
field commands U یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
threat study U بررسی امکانات رزمی دشمن
strengths U توان رزمی تعداد نفرات
loss U تلفات جنگی ضایعات رزمی
build-ups U بالا بردن توان رزمی نیروها
build up U بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up U بالا بردن توان رزمی نیروها
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
tailor U برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
trouvere U شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
tailors U برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
air ground operations U عملیات مشترک زمینی وهوایی
technical observer U بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
air ground system U سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
odyssey U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
stand-off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com