Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spear head
U
گروه جلودار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
spear head
U
گروه نوک درحمله یا سر جلودار
Other Matches
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
front
U
جلودار
forehand
U
جلودار
outrunner
U
جلودار
fronting
U
جلودار
outrunner
U
سگ جلودار
foreward
U
جلودار
van
U
جلودار
vans
U
جلودار
equerries
U
جلودار
frontrunner
U
جلودار
forehands
U
جلودار
front men
U
جلودار
front man
U
جلودار
harbinger
U
جلودار
equerry
U
جلودار
harbingers
U
جلودار
advance gruard
U
جلودار
heralded
U
جلودار منادی
heralding
U
جلودار منادی
advance gruard
U
یکان جلودار
forefront
U
جلودار طلایه
herald
U
جلودار منادی
footmen
U
جلودار شاطر
footman
U
جلودار شاطر
advance point
U
قسمت سر جلودار
heralds
U
جلودار منادی
advance force
U
نیروی جلودار اب خاکی
advance officer
U
افسر جلودار ستون
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
U
گروه بیشمار گروه
hordes
U
گروه بیشمار گروه
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
flocked
U
گروه
hosts
U
گروه
hosting
U
گروه
platoon
U
گروه
hosted
U
گروه
flock
U
گروه
platoons
U
گروه
clusters
U
گروه
cluster bomb
U
گروه
cluster bombs
U
گروه
cluster
U
گروه
folks
U
گروه
folk
U
گروه
shoals
U
گروه
cliques
U
گروه
clique
U
گروه
ensigns
U
گروه
ensign
U
گروه
batches
U
گروه
batch
U
گروه
trooping
U
گروه
mass
U
گروه
shoal
U
گروه
teams
U
گروه
team
U
گروه
massing
U
گروه
masses
U
گروه
trooped
U
گروه
covey
U
گروه
many
U
گروه
congregations
U
گروه
congregation
U
گروه
squads
U
گروه
squad
U
گروه
swarms
U
گروه
swarm
U
گروه
special interest group
U
گروه
concourse
U
گروه
concourses
U
گروه
company
U
گروه
attack group
U
گروه تک
g , series
U
گروه ژ
herds
U
گروه
herding
U
گروه
herded
U
گروه
herd
U
گروه
multitudes
U
گروه
multitude
U
گروه
bunching
U
گروه
bunches
U
گروه
frying
U
گروه
fry
U
گروه
fries
U
گروه
swarmed
U
گروه
throngs
U
گروه
thronging
U
گروه
thronged
U
گروه
throng
U
گروه
flocks
U
گروه
assembly
U
گروه
bunched
U
گروه
bunch
U
گروه
t group
U
گروه T
gangs
U
گروه
gang
U
گروه
parcels
U
گروه
parcel
U
گروه
flocking
U
گروه
troop
U
گروه
crowd
U
گروه
lot
U
گروه
set
U
گروه
group
U
گروه
sets
U
گروه
cohorts
U
گروه
companies
U
گروه
schools
U
گروه
ring
U
گروه
school
U
گروه
crowds
U
گروه
party
U
گروه
corps
U
گروه
bevy
U
گروه
host
U
گروه
groups
U
گروه
setting up
U
گروه
cohort
U
گروه
peasntry
U
گروه دهقانان
schools
U
گروه پرندگان
multitudinously
U
با گروه بسیار
advance point
U
گروه نوک
armor group
U
گروه زرهی
advance party
U
گروه پیشرو
minority group
U
گروه اقلیت
school
U
گروه پرندگان
optimates
U
گروه اشراف
patriciate
U
گروه بزرگان
out group
U
برون گروه
classing
U
رسته گروه
amino group
U
گروه امینی
alkyl group
U
گروه الکیلی
open group
U
گروه باز
natural group
U
گروه طبیعی
alkyl group
U
گروه الکیل
air group
U
گروه هوایی
occupational family
U
گروه شغلی
norm group
U
گروه هنجار
nonary
U
گروه نه تایی
passel
U
گروه کثیر
phosphoryl group
U
گروه فسفریل
acidic group
U
گروه اسیدی
divisions
U
گروه وزنی
republic of letters
U
گروه ادبا
division
U
گروه وزنی
multitudes
U
گروه بسیار
multitude
U
گروه بسیار
wing
U
گروه هوایی
winging
U
گروه هوایی
heaps
U
انبوه گروه
heaping
U
انبوه گروه
heap
U
انبوه گروه
selected group
U
گروه گزیده
regimentalation
U
گروه بندی
subgroup
U
خرده گروه
subgroup
U
زیر گروه
acidic group
U
گروه اسید
acid group
U
گروه اسیدی
acid group
U
گروه اسید
point group
U
گروه نقطهای
abelian group
U
گروه ابلی
primary group
U
گروه نخستین
professoriate
U
گروه استادان
lobbied
U
گروه فشار
quaternary
U
گروه چهارچیز
lobbies
U
گروه فشار
reconnaissance party
U
گروه شناسایی
lobby
U
گروه فشار
reference group
U
گروه مرجع
subgroups
U
زیر گروه
subgroups
U
خرده گروه
trilogy
U
گروه سه تایی
army group
U
گروه ارتش
carbonyl group
U
گروه کربونیل
group of targets
U
گروه اماجها
group of targets
U
گروه هدفها
group separator
U
جداساز گروه
duty hands
U
گروه نگهبانان
groupware
U
گروه ابزار
gunner's party
U
گروه توپخانه
head's party
U
گروه نظافت
heguman
U
پیشوای گروه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com