English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Abelian group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commutative U جابجایی پذیر
Abelian group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
dislocation U جابجایی
head posisioning U جابجایی هد
displacement U جابجایی
relocation U جابجایی
deplacement U جابجایی
displeacement of water U جابجایی اب
commutation U جابجایی
displacement ton U تن جابجایی
handling U جابجایی
convection U جابجایی
shifted U جابجایی شعاعی
shifts U جابجایی شعاعی
shift U جابجایی مرکزقوس
dynamic relocation U جابجایی پویا
shift U جابجایی شعاعی
field displacement U جابجایی میدان
block move U جابجایی بلوک
shifted U جابجایی مرکزقوس
shifts U جابجایی مرکزقوس
doppler shift U جابجایی دوپلر
cost of removal U هزینه جابجایی
static relocation U جابجایی ایستا
shift reagent U واکنشگر جابجایی
shear displacements U جابجایی برشی
dislocation defect U نقص جابجایی
commutativity U جابجایی پذیری
commutative law U قانون جابجایی
commutation rules U قواعد جابجایی
commutation relation U رابطه جابجایی
displacement current U جریان جابجایی
relocation register U ثبات جابجایی
relocation factor U ضریب جابجایی
doppler frequency U جابجایی دوپلر
stokes shift U جابجایی استوک
bimolecular displacement U جابجایی دو مولکولی
materials handling U جابجایی مواد
image shift U جابجایی تصویر
angular displacement U جابجایی زاویهای
hydride shift U جابجایی هیدریدی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
eluviation U جابجایی خاک
program relocation U جابجایی برنامه
handling of goods U جابجایی امتعه
handling of goods U جابجایی کالا
associative shift U جابجایی تداعی
allesthesia U جابجایی بساوشی
alkyl shift U جابجایی الکیلی
allach U جابجایی بساوشی
commutative law U خاصیت جابجایی [ریاضی]
translation U جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
commutative property U خاصیت جابجایی [ریاضی]
output per unit of displacement U توان در واحد جابجایی
advection U جابجایی افقی هوا
red shift U جابجایی به سوی قرمز
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
allochiria U جابجایی بساوشی متقارن
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
blue shift U جابجایی به سوی ابی
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
allocheiria U جابجایی بساوشی متقارن
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
rotation U جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
hubble effect U جابجایی به سوی قرمز
image displacement U تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
drunkennes U خطای جابجایی یا لغزش
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
commutative rule U خاصیت جابجایی [ریاضی]
matrixes U جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix U جابجایی سط ر و ستون در آرایه
itineration U ازیک جابجایی دیگر
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
cartridge U دیسک سخت قابل جابجایی
cartridges U دیسک سخت قابل جابجایی
global U تابع جابجایی که یک قطعه متن
removable U آنچه قابل جابجایی است
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
globally U تابع جابجایی که یک قطعه متن
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
shifted U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shifts U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shift U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
righting U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shift U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifted U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
right U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righted U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shifts U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifted U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifts U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
shift U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
data leakage U جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
centure of pressure travel U جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
directories U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
work U انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
worked U انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
directory U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
distributing U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distribute U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
shifted U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
shifts U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
distributes U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
shift U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
relocation U جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
relocation U جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
store U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
storing U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
explicit address U آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
ranges U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranged U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
texts U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
bubble turn and slip U الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
part U قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
inversions U تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversion U تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
shell sort U الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
soluble U حل پذیر
pliable U خم پذیر
pi acceptor U پی پذیر
cleavable U رخ پذیر
solvable U حل پذیر
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
evitable U اجتناب پذیر
acetylisable U استیل پذیر
acetylable U استیل پذیر
expiable U کفاره پذیر
absolvable U بخشش پذیر
extendible U کشش پذیر
extensible U توسعه پذیر
abatable U کاهش پذیر
criticizable U انتقاد پذیر
achievable U موفقیت پذیر
expansible U گسترش پذیر
addressable U نشانی پذیر
executable U انجام پذیر
executable U اجرا پذیر
adaptive U سازوار پذیر
exepandable U بسط پذیر
expandable U بسط پذیر
acid acceptor U اسید پذیر
achromatic U رنگ پذیر
adjustable U تنظیم پذیر
fathomable U پیمایش پذیر
demurrable U اعتراض پذیر
additives U جمع پذیر
additive U جمع پذیر
fixable U ثبات پذیر
verifiable U تحقیق پذیر
mutant U تغییر پذیر
mutants U تغییر پذیر
fatig U خستگی پذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com