Perdic | گروه بسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	closed group U	گروه بسته
	disk pack U	گروه بسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	harness U	یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
	harnessed U	یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
	harnessing U	یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
Other Matches

	pack U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	packs U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	packets U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packet U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	beach group U	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
	commodity groups U	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
	beach party U	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	civil reserve air fleet U	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
	task component U	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
	framing U	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
	clean up party U	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	task force U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	task forces U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	amphibious task group U	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
	landing group U	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	hordes U	گروه بیشمار گروه
	horde U	گروه بیشمار گروه
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	battery of tests U	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
	packet U	بسته
	crossed chaque U	چک بسته
	datagram U	یچ بسته
	packed	بسته ای
	solids U	بسته
	curdy U	بسته
	connected U	بسته
	strikebound U	بسته
	interdependent U	به هم بسته
	solid U	بسته
	crossed cheque U	چک بسته
	trusser U	بسته
	corked U	بسته
	bunged up U	بسته
	fronted U	صف بسته
	clotty U	بسته
	closed U	بسته
	fardel U	بسته
	uncrossed U	بسته
	packets U	بسته
	shut U	بسته
	stacks U	بسته
	stacked U	بسته
	grumous U	بسته
	shuts U	بسته
	ice bound U	یخ بسته
	shutting U	بسته
	bagful U	یک بسته
	imperforate U	بسته
	barred U	بسته
	pinioned U	کت بسته
	bundling U	بسته
	kit U	بسته
	pack U	بسته
	packages U	بسته
	pack box U	بسته
	parcel U	بسته
	shook U	بسته
	clotted U	بسته
	jellied U	بسته
	kits U	بسته
	pent U	بسته
	parcels U	بسته
	packs U	بسته
	package U	بسته
	logical U	یچ بسته
	bundle U	بسته
	packaged U	بسته
	bundles U	بسته
	stack U	بسته
	closed loop U	حلقه بسته
	closed game U	بازی بسته
	closed variation U	واریاسیون بسته
	tied up <adj.> U	دست بسته
	closed fist U	مشت بسته
	kits U	بسته لوازم
	closed file U	فایل بسته
	close column U	ستون بسته
	closed area U	منطقه بسته
	closed economy U	اقتصاد بسته
	closed file U	ستون بسته
	closed system U	سیستم بسته
	closed system U	نظام بسته
	packages U	بسته بندی
	closed system U	سازگان بسته
	package tour U	گشت بسته ای
	closed subroutine U	زیرروال بسته
	closed traverse U	پیمایش بسته
	closed society U	جامعه بسته
	closed routine U	روال بسته
	closed network U	شبکه بسته
	closed universe U	جهان بسته
	package U	بسته بندی
	closed mind U	ذهن بسته
	finite universe U	جهان بسته
	close-fisted <adj.> U	دست بسته
	manacled <adj.> U	دست بسته
	blindfolds U	چشم بسته
	assumed U	بخود بسته
	blindfold U	چشم بسته
	package holiday U	گشت بسته ای
	all-expense tour U	گشت بسته ای
	closed shops U	سیستم بسته
	van U	کامیون سر بسته
	vans U	کامیون سر بسته
	blindfolded U	چشم بسته
	tongue-tied U	زبان بسته
	packing U	بسته بندی
	packaged U	بسته بندی
	blindfolding U	چشم بسته
	unopened U	بسته - بازنشده
	kit U	بسته لوازم
	aleatory U	بسته به بخت
	closed circuit U	مدار بسته
	bound charge U	بار بسته
	bound electron U	الکترون بسته
	packets U	بسته کوچک
	box trail U	سهم بسته
	shook U	بسته کردن
	case numbers U	شماره بسته ها
	packet U	بسته کوچک
	dogs U	دفاع بسته
	dogging U	دفاع بسته
	blocked opening U	درگاه بسته
	dumbest U	زبان بسته
	application package U	بسته کاربردی
	as the case may be U	بسته بمورد
	closed shop U	سیستم بسته
	closed circuits U	مدار بسته
	young ice U	یخ تازه بسته
	dumb U	زبان بسته
	blind fold U	با چشم بسته
	dumber U	زبان بسته
	dog U	دفاع بسته
	coagulum U	خون بسته
	right round bracket U	پرانتز بسته
	drafts U	بسته کالا
	packs U	بسته کردن
	drafted U	بسته کالا
	draft U	بسته کالا
	large n U	سر بسته همینطوری
	lappermilk U	شیر بسته
	locked <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	disabled <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	lockfast U	محکم بسته
	mare clausum U	دریای بسته
	pack U	بسته کردن
	right parenthesis ) U	پرانتز بسته
	gelidity U	بسته شدگی
	posts U	بسته پستی
	barred <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	iron bound U	با اهن بسته
	post- U	بسته پستی
	on the rope U	بهم بسته
	occlusion U	بسته شدگی
	closed <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	covers U	بسته بندی
	packer U	بسته بند
	investment castings U	ریخته گی بسته
	lamblkin U	زبان بسته
	internal drainage U	ابریز بسته
	it is a question of money U	موضوع بسته به
	investment foundry U	ریخته گی بسته
	packers U	بسته بند
	icebound U	یخ بند یخ بسته
	homogamy U	زناشویی بسته
	blocked <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	coverings U	بسته بندی
	cover U	بسته بندی
	barricaded <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	posted U	بسته پستی
	grume U	خون بسته
	survival pack U	بسته نجات
	ironbound U	با اهن بسته
	closures U	بسته شدن
	shuts U	بسته شدن
	shut U	بسته شدن
	set in U	بسته شدن
	armful U	یک بغل یک بسته
	disk pack U	گرده بسته
	disk pack U	بسته دیسک
	shut down U	بسته شدن
	shutting U	بسته شدن
	closed U	محرمانه بسته
	closure U	بسته شدن
	shut in personality U	شخصیت بسته
	clogging U	بسته شدن
	shutt down U	بسته شدن
	program package U	بسته برنامه
	tongue tied U	زبان بسته
	to shut down U	بسته شدن
	pre assembled U	پیش بسته
	dunnage U	بسته بندی