English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tetraspore U گروهی متشکل ازچهار هاگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
organized U متشکل
formant U متشکل
organising U متشکل کردن
organises U متشکل کردن
organizes U متشکل کردن
organizing U متشکل کردن
organize U متشکل کردن
endarch U متشکل در خارج
unaligned U غیر متشکل
gimmal U متشکل ازقطعات مرتبط
reorganizing U دوباره متشکل کردن
reorganized U دوباره متشکل کردن
reorganize U دوباره متشکل کردن
reorganising U دوباره متشکل کردن
reorganises U دوباره متشکل کردن
reorganised U دوباره متشکل کردن
party U دسته متشکل جمعیت
bitty U متشکل از قطعات ریز
reorganizes U دوباره متشکل کردن
nation-state U حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
nation state U حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
council of entent U متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی
nation-states U حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
geodesic dome U گنبد متشکل ازسطوح هندسی
e c s c (european coal & steel commissio U سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
stanzaic U متشکل از چند بند شعر
beam column framing U ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
diarchy U سیستم حکومت متشکل از دو رکن مستقل
lignocellulose U مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
nordic council U شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
craft union U اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
jo bolt U نوعی پرچ با دندانههای داخلی متشکل از سه قسمت
association for women in computing U متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
bilateral infrastructure U سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
master slave computer system U یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
wrap round engine U موتور توربوجت متشکل ازقسمت مرکزی ان که با کانال رم جت مجزایی احاطه شده است
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cellulose nitrate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
capacitor intel filter U شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
tripling U سه گروهی
triples U سه گروهی
trimerous U سه گروهی
congregational U گروهی
group atmosphere U جو گروهی
tripled U سه گروهی
communal U گروهی
communally U گروهی
gregarious U گروهی
triple U سه گروهی
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
cuno filter U نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
cellulose acetate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
syntality U شخصیت گروهی
team game U بازی گروهی
bulk properties U خواص گروهی
proximate analysis U تجزیه گروهی
clustered devices U دستگاههای گروهی
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
collective protection U حفافت گروهی
team teaching U تدریس گروهی
deck switch U کلید گروهی
group contagion U سرایت گروهی
group discussion U بحث گروهی
group drive U محرکه گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group theory U نظریه گروهی
group membership U عضویت گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
group pressure U فشار گروهی
group printing U چاپ گروهی
group selector U سلکتور گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group test U ازمون گروهی
group acceptance U پذیرش گروهی
group frequency U بسامد گروهی
mameluke U عضو گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
espirit de corps U روحیه گروهی
intergroup U میان گروهی
gang punch U منگنه گروهی
gang switch U کلید گروهی
sociogram U نگاره گروهی
groupware U ابزار گروهی
group structure U ساخت گروهی
quadrilles U رقص گروهی
esprit de corps U روح گروهی
mass media U رسانههای گروهی
quadrille U رقص گروهی
media U رسانههای گروهی
batch quantity U کمیت گروهی
corporation U گروهی از مردم
corporations U گروهی از مردم
Republican U جمهوری گروهی
Republicans U جمهوری گروهی
group velocity U سرعت گروهی
logograph U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
branch U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
logogram U چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
cluster mill U فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
branches U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
bursts U گروهی از خطاهای پیاپی .
group teaming U ریخته گری گروهی
synecology U بوم شناسی گروهی
ring [algebraic structure] U حلقه گروهی [ریاضی]
gang milling cutter U دستگاه فرز گروهی
marathons U جلسه گروهی طولانی
marathon U جلسه گروهی طولانی
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
group identification U همانند سازی گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
between group variance U پراکنش میان گروهی
cluster controller U کنترل کننده گروهی
within group variance U پراکنش درون گروهی
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
broadside messing U ناهار خوری گروهی
burst U گروهی از خطاهای پیاپی .
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
cursor U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
retreat U انزوا [گروهی برای مدتی]
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
ochlocracy U حکومت عامه یا گروهی ازمردم
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
bytes U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
cursors U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
byte U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
synecologic U وابسته به بوم شناسی گروهی
to be the odd one out <idiom> U نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
be a fifth wheel <idiom> U آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
lashkar U گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
packages U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
to wriggle one's way U بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
unified command U نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
octet U گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
odd man out <idiom> U آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها]
batch U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
do one's bit (part) <idiom> U کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد
batches U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
uniservice U متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
bungee U ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
to handle something U چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم]
radical economists U منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
gulping U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
gulp U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
combined arms army U ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
bipropellant U سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
groups U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
folder U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
folders U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
monrovia powers U اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
worded U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
word U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
packets U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
packet U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com