Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cursor
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursors
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scroll
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
cursor control keys
U
کلیدهای کنترل مکان نما
cluster controller
U
کنترل کننده گروهی
IBM
U
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد
to handle something
U
چیزی را تحت کنترل آوردن
[وضعیتی یا گروهی از مردم]
central
U
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
representative
U
نمایشگر
representatives
U
نمایشگر
showmen
U
نمایشگر
showman
U
نمایشگر
arrow keys
U
کلیدهای جهت
cursor movement keys
U
کلیدهای جهت
display unit
U
واحد نمایشگر
monitor
U
مونیتور نمایشگر
display terminal
U
پایانه نمایشگر
display console
U
پیشانه نمایشگر
monitored
U
مونیتور نمایشگر
display tube
U
لامپ نمایشگر
monitors
U
مونیتور نمایشگر
indicator
U
نمایشگر شاخص
monochrome monitor
U
نمایشگر تک رنگ
keypad
U
صفحه کلیدی با کلیدهای
pgup/pgdn keys
U
کلیدهای PgUp ,PgDn
key list
U
لیست کلیدهای رمز
cryptovariable
U
کلیدهای رمز متغیر
display
U
نمایشگر صفحه نمایش
displaying
U
نمایشگر صفحه نمایش
visual display unit
U
واحد نمایشگر بصری
displayed
U
نمایشگر صفحه نمایش
displays
U
نمایشگر صفحه نمایش
sound monitor
صفحه نمایشگر صدا
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
drop type switchboard
U
قفسه کلیدهای نوع سقوطی
cursor movement keys
U
کلیدهای حرکت مکان نما
panels
U
نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
panel
U
نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
keypad
U
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
hex
U
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hexadecimal notation
U
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
data line
U
خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
page
U
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
paged
U
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
joystick
U
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
joysticks
U
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
pages
U
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
vdt
U
Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
dead
U
کلیدهای صفحه کلید که باعث رویدادن یک عمل می شوند مثل Shift
lorenz curve
U
منحنی که نمایشگر انحراف توزیع درامداز وضع برابری کامل است
matrix
U
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
keypad
U
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
matrixes
U
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
numeric keypad
U
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
key
قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
hotspot
U
فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
soft keys
U
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
overlay
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
ten key pad
U
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
f key
U
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
key
O
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
housekeeping
U
در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
keypad
U
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
group atmosphere
U
جو گروهی
communally
U
گروهی
gregarious
U
گروهی
communal
U
گروهی
triple
U
سه گروهی
tripled
U
سه گروهی
triples
U
سه گروهی
tripling
U
سه گروهی
congregational
U
گروهی
trimerous
U
سه گروهی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
mass media
U
رسانههای گروهی
esprit de corps
U
روح گروهی
bulk properties
U
خواص گروهی
group selector
U
سلکتور گروهی
group norms
U
هنجارهای گروهی
syntality
U
شخصیت گروهی
group pressure
U
فشار گروهی
group printing
U
چاپ گروهی
corporations
U
گروهی از مردم
group test
U
ازمون گروهی
corporation
U
گروهی از مردم
batch quantity
U
کمیت گروهی
intergroup
U
میان گروهی
Republicans
U
جمهوری گروهی
sociogram
U
نگاره گروهی
Republican
U
جمهوری گروهی
quadrille
U
رقص گروهی
quadrilles
U
رقص گروهی
group structure
U
ساخت گروهی
groupware
U
ابزار گروهی
group velocity
U
سرعت گروهی
group theory
U
نظریه گروهی
team game
U
بازی گروهی
team teaching
U
تدریس گروهی
group consciousness
U
اگاهی گروهی
proximate analysis
U
تجزیه گروهی
group dynamics
U
پویش گروهی
deck switch
U
کلید گروهی
media
U
رسانههای گروهی
group acceptance
U
پذیرش گروهی
one shot lubrication
U
روغنکاری گروهی
espirit de corps
U
روحیه گروهی
gang switch
U
کلید گروهی
group contagion
U
سرایت گروهی
group discussion
U
بحث گروهی
group membership
U
عضویت گروهی
clustered devices
U
دستگاههای گروهی
collective protection
U
حفافت گروهی
group interview
U
مصاحبه گروهی
gang punch
U
منگنه گروهی
group frequency
U
بسامد گروهی
group factors
U
عاملهای گروهی
mameluke
U
عضو گروهی
group drive
U
محرکه گروهی
button
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
hottest
U
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hotter
U
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hot
U
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
buttoning
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
Apple Key
U
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
activity group therapy
U
درمان با فعالیت گروهی
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
group casting
U
ریخته گری گروهی
group occulating light
U
چراغ ناپیوسته گروهی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
directive group therapy
U
درمان رهنمودی گروهی
ring
[algebraic structure]
U
حلقه گروهی
[ریاضی]
within group variance
U
پراکنش درون گروهی
gang milling cutter
U
دستگاه فرز گروهی
particular baptists
U
گروهی از تعمید کنندگان
group identification
U
همانند سازی گروهی
burst
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
between group variance
U
پراکنش میان گروهی
broadside messing
U
ناهار خوری گروهی
bursts
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
group teaming
U
ریخته گری گروهی
synecology
U
بوم شناسی گروهی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
gulp
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
byte
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
ochlocracy
U
حکومت عامه یا گروهی ازمردم
gulped
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulps
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
group teaming plate
U
صفحه ریخته گری گروهی
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
band
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
retreat
U
انزوا
[گروهی برای مدتی]
tetraspore
U
گروهی متشکل ازچهار هاگ
bands
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
synecologic
U
وابسته به بوم شناسی گروهی
to be the odd one out
<idiom>
U
نامشابه
[دیگران در گروهی]
بودن
storage pool
U
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
bytes
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
be a fifth wheel
<idiom>
U
آدم اضافی یا زاید
[در گروهی از آدمها]
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com