Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
batch
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batches
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packages
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
counted
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counting
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
count
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counts
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
catalogued
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogue
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogs
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloging
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloguing
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloged
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogues
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
creative prescription
U
مرور زمان ایجاد حق
positive prescription
U
مرور زمان ایجاد حق
time
U
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed
U
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times
U
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
immediate
U
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
bombed
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
switching
U
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
bomb
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
decollator
U
ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
multi window editor
U
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
themes
U
موضوعات
subjects
U
موضوعات
topics
U
موضوعات
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
sundry items
U
موضوعات متفرقه
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
blocks
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
indexed
U
نما راهنمای موضوعات
block
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
index
U
نما راهنمای موضوعات
blocked
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
indexes
U
نما راهنمای موضوعات
contents
U
لیست موضوعات در یک فایل
setting up
U
تعداد موضوعات مربوطه
sets
U
تعداد موضوعات مربوطه
set
U
تعداد موضوعات مربوطه
reprographics
U
موضوعات کتبی تصاویر
batch
U
قرار دادن موضوعات در گروهها
batches
U
قرار دادن موضوعات در گروهها
references
U
لیست موضوعات مرتب شده
juxtaposition
U
مرتب کردن موضوعات در کنار هم
record
U
مجموعه موضوعات داده مربوطه
reference
U
لیست موضوعات مرتب شده
sums
U
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
sum
U
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
design
U
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
designs
U
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
collection
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collections
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
detailed
U
حسابی که همه موضوعات را لیست میکند
list
U
مجموعه موضوعات مرتب شده داده
collate
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
numbers
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
number
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
list
U
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list
U
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
despatch
U
عمل ارسال موضوعات یا اطلاعات یا پیام ها به محلی
series
U
گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند
collating
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collates
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collated
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presents
U
زمان حاضر زمان حال
present
U
زمان حاضر زمان حال
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
presented
U
زمان حاضر زمان حال
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
scanned
U
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
indexed
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
scans
U
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
passes
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
indexes
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
passed
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
scan
U
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
index
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
listing
U
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
listings
U
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
entering
U
عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد
pass
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
consumables
U
موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
consistency check
U
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
nil pointer
U
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
tripled
U
سه گروهی
triple
U
سه گروهی
tripling
U
سه گروهی
communally
U
گروهی
trimerous
U
سه گروهی
group atmosphere
U
جو گروهی
congregational
U
گروهی
gregarious
U
گروهی
triples
U
سه گروهی
communal
U
گروهی
scanned
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scans
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scan
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
deque
U
صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
biomorph
U
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
clustered devices
U
دستگاههای گروهی
gang switch
U
کلید گروهی
gang punch
U
منگنه گروهی
espirit de corps
U
روحیه گروهی
intergroup
U
میان گروهی
media
U
رسانههای گروهی
batch quantity
U
کمیت گروهی
deck switch
U
کلید گروهی
sociogram
U
نگاره گروهی
mass media
U
رسانههای گروهی
proximate analysis
U
تجزیه گروهی
Republicans
U
جمهوری گروهی
Republican
U
جمهوری گروهی
corporation
U
گروهی از مردم
corporations
U
گروهی از مردم
team teaching
U
تدریس گروهی
esprit de corps
U
روح گروهی
bulk properties
U
خواص گروهی
team game
U
بازی گروهی
mameluke
U
عضو گروهی
syntality
U
شخصیت گروهی
group structure
U
ساخت گروهی
one shot lubrication
U
روغنکاری گروهی
collective protection
U
حفافت گروهی
quadrilles
U
رقص گروهی
group velocity
U
سرعت گروهی
group theory
U
نظریه گروهی
group test
U
ازمون گروهی
group discussion
U
بحث گروهی
group norms
U
هنجارهای گروهی
group consciousness
U
اگاهی گروهی
group dynamics
U
پویش گروهی
group drive
U
محرکه گروهی
group pressure
U
فشار گروهی
group selector
U
سلکتور گروهی
group printing
U
چاپ گروهی
group contagion
U
سرایت گروهی
quadrille
U
رقص گروهی
group membership
U
عضویت گروهی
group interview
U
مصاحبه گروهی
group acceptance
U
پذیرش گروهی
group factors
U
عاملهای گروهی
group frequency
U
بسامد گروهی
groupware
U
ابزار گروهی
list
U
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
highlight bar
U
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
index
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
sequences
U
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence
U
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
indexes
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
group identification
U
همانند سازی گروهی
between group variance
U
پراکنش میان گروهی
activity group therapy
U
درمان با فعالیت گروهی
group occulating light
U
چراغ ناپیوسته گروهی
ring
[algebraic structure]
U
حلقه گروهی
[ریاضی]
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
particular baptists
U
گروهی از تعمید کنندگان
broadside messing
U
ناهار خوری گروهی
within group variance
U
پراکنش درون گروهی
group casting
U
ریخته گری گروهی
directive group therapy
U
درمان رهنمودی گروهی
gang milling cutter
U
دستگاه فرز گروهی
group teaming
U
ریخته گری گروهی
cluster controller
U
کنترل کننده گروهی
bursts
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
synecology
U
بوم شناسی گروهی
burst
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
record
U
تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
ada
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
synecologic
U
وابسته به بوم شناسی گروهی
cursors
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursor
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com