Perdic | گروه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 285 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	party U	گروه
	school U	گروه
	schools U	گروه
	lot U	گروه
	bevy U	گروه
	companies U	گروه
	company U	گروه
	crowd U	گروه
	crowds U	گروه
	corps U	گروه
	set U	گروه
	sets U	گروه
	setting up U	گروه
	ring U	گروه
	cohort U	گروه
	cohorts U	گروه
	group U	گروه
	groups U	گروه
	troop U	گروه
	trooped U	گروه
	trooping U	گروه
	batch U	گروه
	batches U	گروه
	ensign U	گروه
	ensigns U	گروه
	clique U	گروه
	cliques U	گروه
	shoal U	گروه
	shoals U	گروه
	folk U	گروه
	folks U	گروه
	mass U	گروه
	masses U	گروه
	massing U	گروه
	team U	گروه
	teams U	گروه
	cluster U	گروه
	cluster bomb U	گروه
	cluster bombs U	گروه
	clusters U	گروه
	host U	گروه
	hosted U	گروه
	hosting U	گروه
	hosts U	گروه
	platoon U	گروه
	platoons U	گروه
	flock U	گروه
	flocked U	گروه
	flocking U	گروه
	flocks U	گروه
	throng U	گروه
	thronged U	گروه
	thronging U	گروه
	throngs U	گروه
	fries U	گروه
	fry U	گروه
	frying U	گروه
	assembly U	گروه
	parcel U	گروه
	parcels U	گروه
	gang U	گروه
	gangs U	گروه
	bunch U	گروه
	bunched U	گروه
	bunches U	گروه
	bunching U	گروه
	swarm U	گروه
	swarmed U	گروه
	swarms U	گروه
	squad U	گروه
	squads U	گروه
	congregation U	گروه
	congregations U	گروه
	many U	گروه
	concourse U	گروه
	concourses U	گروه
	multitude U	گروه
	multitudes U	گروه
	herd U	گروه
	herded U	گروه
	herding U	گروه
	herds U	گروه
	covey U	گروه
	special interest group U	گروه
	lot U	گروه [توده] از مردم یا چیزها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pack U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	packs U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	beach group U	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
	commodity groups U	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
	beach party U	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
	civil reserve air fleet U	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
	task component U	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
	framing U	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
	clean up party U	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
	task forces U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	task force U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	landing group U	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
	amphibious task group U	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	horde U	گروه بیشمار گروه
	hordes U	گروه بیشمار گروه
	battery of tests U	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
	g , series U	گروه ژ
	t group U	گروه T
	attack group U	گروه تک
	basic unit assembly group U	گروه ساختمانی
	boatswain's party U	گروه ملوان
	bit stream U	گروه بیتی
	subgroups U	زیر گروه
	abelian group U	گروه ابلی
	chevroner U	فرمانده گروه
	biotype U	زیست گروه
	class of suplies U	گروه کالاها
	battery of wells U	گروه چاهها
	bridged group U	گروه پل شده
	subgroups U	خرده گروه
	budget comittee U	گروه بودجه
	division U	گروه وزنی
	cable party U	گروه لنگر
	camp color party U	گروه پرچم
	divisions U	گروه وزنی
	captain of the forecastle U	سر گروه لنگر
	carbonyl group U	گروه کربونیل
	subgroup U	خرده گروه
	subgroup U	زیر گروه
	center U	گروه مرکزی
	encounter group U	گروه رویارویی
	dyad U	گروه دو عضوی
	billeting party U	گروه پیشرو
	bridging group U	گروه پل شده
	end group U	گروه انتهایی
	acid group U	گروه اسیدی
	acidic group U	گروه اسید
	alkyl group U	گروه الکیلی
	attack group U	گروه تک به ساحل
	acid group U	گروه اسید
	coordinated group U	گروه کوئوردینانسی
	control group U	گروه گواه
	amino group U	گروه امینی
	armor group U	گروه زرهی
	contact party U	گروه تماس
	closed group U	گروه بسته
	commutative group U	گروه جابجاپذیر
	commonwealth of letters U	گروه نویسندگاه
	command group U	گروه فرماندهی
	army group U	گروه ارتش
	criterion group U	گروه ملاک
	device cluster U	گروه دستگاه
	billeting party U	گروه یورتچی
	acidic group U	گروه اسیدی
	advance party U	گروه پیشرو
	coacting group U	گروه همکار
	battle group U	گروه نبرد
	advance point U	گروه نوک
	air group U	گروه هوایی
	alkyl group U	گروه الکیل
	duty hands U	گروه نگهبانان
	disk pack U	گروه بسته
	diad U	گروه دو عضوی
	diaconate U	گروه شماسان
	devitry U	گروه دیوان
	artillery group U	گروه توپخانه
	side group U	گروه جانبی
	trigon U	گروه سه صورتی
	user group U	گروه کاربران
	workgroup U	گروه کاری
	anchor man U	رئیس گروه
	anchor men U	رئیس گروه
	anchormen U	رئیس گروه
	death squad U	گروه کشتار
	death squads U	گروه کشتار
	flying squad U	گروه ضربت
	flying squad U	گروه تندواکنش
	flying squad U	گروه تندکنش
	thiocarbonyl group U	گروه تیوکربونیل
	symmetry group U	گروه تقارن
	supply party U	گروه تدارکات
	side party U	گروه رنگ زن
	sociometric technique U	فن گروه سنجی
	sociometry U	گروه سنجی
	spear head U	گروه جلودار
	special party U	گروه ویژه
	standardization group U	گروه معیاریابی
	storm trooper U	گروه توفان
	substituent U	گروه استخلافی
	substituent group U	گروه استخلافی
	sugroup U	خرده گروه
	supergroup U	فوق گروه
	flying squads U	گروه ضربت
	flying squads U	گروه تندواکنش
	quire U	گروه کر [موسیقی]
	choir U	گروه خوانندگان
	GEAM U	گروه معماری
	crisis team U	گروه ضد بحران
	work team U	گروه کار
	flying squads U	گروه تندکنش
	search parties U	گروه پیگرد
	search party U	گروه پیگرد
	shop steward U	رئیس گروه
	shop stewards U	رئیس گروه
	adverbial group U	گروه قیدی
	In groups. In batches. U	دسته دسته ( گروه گروه )
	mass squad U	گروه توده
	shock troops U	گروه حمله
	experimental group U	گروه ازمایشی
	groupware U	گروه ابزار
	paratroops U	گروه چترباز
	gunner's party U	گروه توپخانه
	head's party U	گروه نظافت
	heguman U	پیشوای گروه
	hexad U	گروه شش چیز
	hydrogxyl group U	گروه هیدروکسیل
	in group U	گروه خودی
	we group U	گروه خودی
	infinite group U	گروه نامتناهی
	knightage U	گروه سلحشوران
	group separator U	جداساز گروه
	group of targets U	گروه هدفها
	group of targets U	گروه اماجها
	formal group U	گروه رسمی
	functional group U	گروه عاملی
	gas group U	گروه گاز
	group analysis U	تحلیل گروه
	group index U	شاخص گروه
	multitudinously U	با گروه بسیار
	group index U	اندیس گروه
	group mark U	نشان گروه
	group mark U	علامت گروه
	landing party U	گروه اب خاکی
	local group U	گروه محلی
	point group U	گروه نقطهای
	primary group U	گروه نخستین
	professoriate U	گروه استادان
	quaternary U	گروه چهارچیز
	reconnaissance party U	گروه شناسایی
	reference group U	گروه مرجع
	regimentalation U	گروه بندی
	republic of letters U	گروه ادبا
	selected group U	گروه گزیده
	service squadron U	گروه خدمات
	shipwright's party U	گروه تعمیرات
	phosphoryl group U	گروه فسفریل
	peasntry U	گروه دهقانان
	patriciate U	گروه بزرگان
	marginal group U	گروه حاشیهای
	membership group U	گروه عضویت
	minority group U	گروه اقلیت
	natural group U	گروه طبیعی
	nonary U	گروه نه تایی
	norm group U	گروه هنجار
	occupational family U	گروه شغلی
	open group U	گروه باز
	optimates U	گروه اشراف
	out group U	برون گروه
	passel U	گروه کثیر
	shock troops U	گروه تهاجمی
	blood group U	گروه خونی
	regimentation U	گروه بندی
	womankind U	گروه زنان
	outfit U	همسفر گروه
	kinds U	جنس گروه
	kindest U	جنس گروه
	kind U	جنس گروه
	sections U	گروه دایره
	section U	گروه دایره
	groups U	گروه رزمی
	group U	گروه رزمی
	age groups U	گروه سالخور
	age groups U	گروه سنی
	blood group U	گروه خون
	blood groups U	گروه خونی
	groupings U	گروه بندی
	grouping U	گروه بندی
	peer groups U	گروه همسالان
	peer group U	گروه همسالان
	legions U	هنگ گروه
	blood types U	گروه خون
	blood types U	گروه خونی
	blood type U	گروه خون
	blood type U	گروه خونی
	blood groups U	گروه خون
	age group U	گروه سالخور