English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chinical t. U گرما سنج طبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
temperature U درجه گرما
temperatures U درجه گرما
therm U واحد گرما حمام
therm U حمام عمومی گرما
therms U واحد گرما حمام
therms U حمام عمومی گرما
convector U جسم انتقال دهنده گرما
convectors U جسم انتقال دهنده گرما
warmth U تعادل گرما ملایمت
register U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
heat U گرما
heat U گرما حرارت
heats U گرما
heats U گرما حرارت
thermal U کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal U مربوط به گرما
thermodynamics U علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
swelter U از گرما بیحال شدن
sweltered U از گرما بیحال شدن
swelters U از گرما بیحال شدن
melted U از گرما سوختن
electricity U مین نور یا گرما یا نیرو
heater U بخاری دستگاه تولید گرما
heaters U بخاری دستگاه تولید گرما
radiator U گرما تاب
radiator U بیرون دهنده گرما
radiator U گرما افکن
radiators U گرما تاب
radiators U بیرون دهنده گرما
radiators U گرما افکن
calorie U واحد سنجس گرما
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories U واحد سنجس گرما
calories U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
heat stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
thermostat U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermometer U گرما سنج
thermometers U گرما سنج
convection U انتقال گرما
cracking U وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
adiabatic U عایق گرما
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
b.t.u. U واحد بریتانیایی گرما
baking enamel U لعاب دادن با گرما
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
btu U واحدبریتانیایی گرما
calorification U پیدایش گرما
calory U واحد سنجس گرما
cauma U گرما
chromometer U ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
cold is merely privative U گرما نیست
conductance U رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
conductibility of heat U قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
cooling water thermometer U گرما سنج اب سرد
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
electrosensitive U کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
epicritic U تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
fehrenheit thermometer U گرما سنج فارنهایت
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
heat absorbing U جذب گرما
heat exchange U تبادل گرما
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
heat flow U جریان گرما
heat flux U شار گرما
thermal flux U شار گرما
heat flux density U چگالی شار گرما
heat loss U تلف گرما
heat radiates from the stove U گرما ازبخاری متشعشع میشود
heat radiation U تابش گرما
heat transfer U انتقال گرما
heat transfer coefficient U ضریب انتقال گرما
heat transmission U انتقال گرما
hot cabinet U قفسه گرما
hot shorteness U شکنندگی حاصل از گرما
incalescence U گرما جویی
incalescent U گرما گرای
intensity of heat U شدت گرما
isotherm U خط هم گرما
material theory of heat U پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
mechanical equivalent of heat U هم ارز مکانیکی گرما
non conducting U عایق گرما
pyro electricity U گرما برق
thermo electricity U گرما برق
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
radiation of heat U گرما
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
she cannot bear heat U تاب گرما رانمیاورد
she cannot bear heat U طاقت گرما را ندارد
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
temperature independent paranagnetism U پارامغناطیس گرما مستقل
thermochemistry U گرما شیمی
thermoelasticity U گرما کشسانی
thermoelectric effect U اثر گرما- برق
thermal agitation voltage U اثر گرما
Other Matches
thermoelectric U گرما برقی
thermosphere U گرما کره
thermosphere U گرما سپهر
thermomagnetic U گرما مغناطیس
thermal unit U واحدسنجش گرما
thermal effect U اثر گرما
thermal reservoir U منبع گرما
I am absolutely baked. U از گرما پختم
thermoforming U شکل دادن با گرما
to resist heat U تاب گرما اوردن
to evolve heat U گرما بیرون دادن
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
thermotaxis U تحرک در اثر گرما
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
thermolytic U وابسته به تحلیل گرما
stew U خیس عرق شدن [در گرما]
warm spot U اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
thermolytic U وابسته به تجزیه در اثر گرما
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com