Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
molar heat of condensation
U
گرمای مولی میعان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heat of condensation
U
گرمای میعان
molar specific heat
U
گرمای ویژه مولی
molar heat of crystallization
U
گرمای مولی تبلور
molar heat of formation
U
گرمای مولی تشکیل
molar heat of fusion
U
گرمای مولی ذوب
molar heat of solution
U
گرمای مولی انحلال
molar heat of sublimation
U
گرمای مولی تصعید
molecular specific heat
U
گرمای ویژه مولی
molar heat of combusion
U
گرمای مولی احتراق
molar heat of vaporization
U
گرمای مولی تبخیر
liquefaction
U
میعان
condensation
U
میعان
fluidity
U
میعان
liquid limit
U
حد میعان
condensate
U
محصول میعان
condensation
U
میعان گازها
liquescence
U
حالت میعان ابگونگی
molar mass
U
جرم مولی
pupils
U
مولی علیه
molal volume
U
حجم مولی
molar volume
U
حجم مولی
mole volume
U
حجم مولی
molar entropy
U
انتروپی مولی
molar concentration
U
غلطت مولی
mole ratio
U
نسبت مولی
ward
U
مولی علیه
wards
U
مولی علیه
person placed under guardianship
U
مولی علیه
pupil
U
مولی علیه
molar enthalpy of formation
U
انتالپی مولی تشکیل
molar enthalpy of combusion
U
انتالپی مولی احتراق
molar absorptivity
U
ضریب جذب مولی
molar cxtinction coefficient
U
ضریب جذب مولی
molar entropy of fusion
U
انتروپی مولی ذوب
molar entropy of vaporization
U
انتروپی مولی تبخیر
partial molar properties
U
خواص جزیی مولی
partial molar volume
U
حجم جزیی مولی
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
specific heat
U
گرمای ویژه
latent heat of sublimation
U
گرمای تصعید
wash heat
U
گرمای جوش
maturing heat
U
گرمای گیرش
phlogosis
U
گرمای سوزنده
radiant heat
U
گرمای تابنده
sensible heat
U
گرمای محسوسه
heat of transformation
U
گرمای تبدیل
paradoxical warmth
U
گرمای تناقضی
latent heat
U
گرمای نهان
heat value
U
گرمای سوختن
heat of solution
U
گرمای انحلال
heat of solidification
U
گرمای انجماد
heat of reaction
U
گرمای واکنش
heat of ionization
U
گرمای یونش
heat of hydration
U
گرمای ابش
latent heat of fusion
U
گرمای ذوب
equiviscous temperature
U
گرمای لزوجت
heat of fusion
U
گرمای ذوب
heat of formation
U
گرمای تشکیل
expansion heat
U
گرمای واتنش
heat of evaporation
U
گرمای تبخیر
heat of combustion
U
گرمای سوختن
heat of combustion
U
گرمای احتراق
heat of activation
U
گرمای فعالسازی
heat of sunlimation
U
گرمای تصعید
thermonuclear
U
گرمای هستهای
total heat of solution
U
گرمای کل انحلال
integral heat of solution
U
گرمای کل انحلال
boiling heat
U
گرمای جوشش
cinder heat
U
گرمای شلاکه
genial heat
U
گرمای ملایم
high or low temperature
U
گرمای زیادیاکم
heating value
U
گرمای احتراق
heating value
U
گرمای سوختن
heat value
U
گرمای احتراق
heat of vaporization
U
گرمای تبخیر
heat of transformation
U
گرمای تحول
differential heat of solution
U
گرمای انحلال تفاضلی
waste heat
U
گرمای تلف شده
phosphoresce
U
بدون گرمای محسوس
standard heat of formation
U
گرمای تشکیل استاندارد
latent heat of varporization
U
گرمای نهان تبخیر
generated heat
U
گرمای تولید شده
heat of fusion
U
گرمای نهان ذوب
latent heat of fusion
U
گرمای نهان ذوب
heat of sunlimation
U
گرمای نهان تصعید
latent heat of sublimation
U
گرمای نهان تصعید
pyrometer
U
الت سنجش گرمای زیاد
incandesce
U
از گرمای زیاد سفید شدن
to take one's temperature
U
درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
sweating heat
U
گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
law of additivity of reaction heat
U
قانون جمع پذیری گرمای واکنش
thermoelectrometer
U
الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
isocheim
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
isothermal line
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isotherm
U
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
dielectric heating
U
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
isotheral line
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
burn out
U
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
air cooled engine
U
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
cylinder baffles
U
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com