Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
his kidnegs have gone w
U
گرده هایش درست کارنمیکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
They ripped off his medals .
U
مدال هایش را از سینه اش کندند
blood sprang to his cheeks
U
خون درگونه هایش دوید
he ia as leanas a rake
U
ازلاغری دنده هایش رامیتوان شمرد
A tree is known by its fruit .
<proverb>
U
درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
He was wearing his decorations .
U
نشان هایش را به سینه زده بود
palmipede
U
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
sell-out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
She was crying over her misfortunes.
U
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
sell-outs
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
to i.a person for his actions
U
کسیرا ازمسئولیت قانونی دربرابر کرده هایش رهاکردن
atlases
U
قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlas
U
قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
cross-window
U
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
DIF file
U
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
feuilleton
U
گرده
huckle
U
گرده
cambers
U
گرده
camber
U
گرده
kidney
U
گرده
coxa
U
گرده
discs
U
گرده
hunkers
U
گرده
disc
U
گرده
kidneys
U
گرده
granules
U
گرده
haunches
U
گرده
haunch
U
گرده
loin
U
گرده
loins
U
گرده
disk
U
گرده
disks
U
گرده
pollen
U
گرده
granule
U
گرده
ridgeways
U
گرده ماهی
reg
U
گرده لقاح
camber
U
گرده ماهی
pollinizer
U
گرده افشان
cambers
U
گرده ماهی
polliniferous
U
گرده افشان
pollinator
U
گرده افشان
vault
U
گرده ماهی
vaults
U
گرده ماهی
reg
U
گشن گرده
fish backed
U
گرده ماهی
ridgewise
U
گرده ماهی
induction disk
U
گرده القائی
nephralgia
U
درد گرده
nephrectomy
U
دراوردن گرده
nephritic
U
دچارناخوشی گرده
magnetic disk
U
گرده مغناطیسی
platelet
U
گرده خون
nephritis
U
اماس گرده
nephroid
U
گرده مانند
nephroptosis
U
گرده جنبنده
nephrotomy
U
گرده بری
paranephric
U
نزدیک گرده
convex
U
گرده ماهی
nephrectomy
U
برش گرده
pounce
U
گرده نقاش
pounced
U
گرده نقاش
disk
U
گرده قرص
pollenation
U
گرده افشانی
pollination
U
گرده افشانی
floppy disk
U
گرده لغزان
dome
U
گرده ماهی
disk drives
U
گرده چرخان
disk pack
U
گرده بسته
floppy discs
U
گرده لرزان
coxarthritis
U
نقرس گرده
color disk
U
گرده رنگها
floppy discs
U
گرده لغزان
floppy disk
U
گرده لرزان
pollen
U
دانه گرده
round timber
U
گرده بینه
floppy disks
U
گرده لرزان
floppy disks
U
گرده لغزان
domes
U
گرده ماهی
ridged
U
گرده ماهی
pounces
U
گرده نقاش
disk platter
U
گرده سینی
rolls
U
گرده نان
disk unit
U
واحد گرده
diskette
U
گرده کوچک
ridge
U
گرده ماهی
pouncing
U
گرده نقاش
disks
U
گرده قرص
disk drives
U
گرده ران
ridges
U
گرده ماهی
disk drive
U
گرده چرخان
disk drive
U
گرده ران
pollinates
U
گرده افشانی کردن
pollinose
U
شبیه گرده گیاهی
pollinated
U
گرده افشانی کردن
pollinating
U
گرده افشانی کردن
plolinate
U
با گرده تلقیح کردن
palynology
U
مبحث گرده افشانی
pollenizer
U
درخت نر گرده افشان
pollenizer
U
درخت گرده افشان
paranephros
U
دژ پیه روی گرده
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
pollinate
U
گرده افشانی کردن
disk controller
U
کنترل کننده گرده
loculus
U
حفره کیسه گرده
palynology
U
گرده افشانی شناسی
pollen
U
گرده افشانی کردن
puffballs
U
سماروق گرده افشان
puffball
U
سماروق گرده افشان
gibbous
U
گرده ماهی گوژپشت
fixed head disk
U
گرده با نوک ثابت
farinose
U
شبیه گرده گیاه
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
hip roof
U
پشت بام گرده ماهی
paranephritis
U
اماس غده روی گرده
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
interfruitful
U
قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
autogamy
U
لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross pollination
U
گرده افشانی از گلی بگل دیگر
wind pollinated
U
گرده افشانی شده بوسیله باد
cross pollinate
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross polinize
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
leaf fat
U
لایه پیه دور گرده خوک
sori
U
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
self pollination
U
گرده افشانی خود بخود گیاه
self fruitful
U
تولید مثل بوسیله گرده خود
styloipodium
U
گرده بالای میوه گیاهان چتری
autogamous
U
مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
integrated
U
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
logs
U
گرد بینه گرده بینه
log
U
گرد بینه گرده بینه
perfects
U
درست
real
<adj.>
U
درست
sock
U
درست
genuine
U
درست
proper
<adj.>
U
درست
Am I not right?dont you agree with me ?
U
درست می گه یا نه ؟
whole
U
درست
correct
U
درست
true
<adj.>
U
درست
legitimately
U
درست
well advised
U
درست
legitimate
U
درست
legitimated
U
درست
legitimates
U
درست
legitimating
U
درست
perfect
U
درست
Quite
[so]
!
U
درست!
inviolate
U
درست
perfected
U
درست
veracious
U
درست
true
U
درست
perfecting
U
درست
exact
<adj.>
U
درست
just
U
درست
straighter
U
درست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com