Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
budget cycle
U
گردش بودجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
constant displacement pump
U
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
budgets
U
بودجه
unfunded
U
بی بودجه
budget line
U
خط بودجه
appropriation symbol
U
کد بودجه
budget
U
بودجه
budgeted
U
بودجه
possibilities line
U
خط بودجه
government dificit surplus
U
کسر بودجه
household budget
U
بودجه خانوار
state budget
U
بودجه دولت
government budget
U
بودجه دولت
budget expenditures
U
مخارج بودجه
preliminary budget
U
بودجه مقدماتی
margins
U
بودجه احتیاطی
flexible budget
U
بودجه متغیر
municipal budget
U
بودجه شهرداری
fixed budget
U
بودجه ثابت
program budget
U
بودجه برنامهای
annual budget
U
بودجه سالانه
financial budget
U
بودجه مالی
preliminary budget
U
بودجه ابتدائی
budgetary appropriations
U
تخصیص بودجه
unbalanced budget
U
بودجه نامتوازن
unified budget
U
بودجه واحد
variable budget
U
بودجه متغیر
margin
U
بودجه احتیاطی
budgetary
U
مربوط به بودجه
operating budget
U
بودجه عملیاتی
budgeting
U
بودجه ریزی
national budget
U
بودجه ملی
deficit
U
کسر بودجه
deficits
U
کسر بودجه
military funds
U
بودجه نظامی
administrative budget
U
بودجه اداری
appropriation
U
اختصاص بودجه
budget execution
U
اجرای بودجه
budgetary control
U
کنترل بودجه
budget cycle
U
مراحل بودجه
capital budget
U
بودجه سرمایهای
capital budget
U
بودجه تاسیساتی
budget credit
U
اعتبار بودجه
budget constraint
U
محدودیت بودجه
cash budget
U
بودجه نقدی
development budget
U
بودجه عمرانی
budget surplus
U
اضافه بودجه
budget determinant
U
تعیین بودجه
budget deficit
U
کسر بودجه
budget data
U
اطلاعات بودجه
budget period
U
دوره بودجه
budget period
U
زمان بودجه
budget process
U
فرایند بودجه
budget process
U
مراحل بودجه
budget deficit
U
کسری بودجه
budget surplus
U
مازاد بودجه
cyclical budget
U
بودجه دورانی
cyclical budget
U
بودجه ادواری
budget comittee
U
گروه بودجه
family budget
U
بودجه خانوار
budget balance
U
تعادل بودجه
balanced budget
U
بودجه متوازن
appropriation limitation
U
محدودیت بودجه
budget bureau
U
دفتر بودجه
budget ceiling
U
سقف بودجه
family budget
U
بودجه خانواده
budget balance
U
توازن بودجه
current budget
U
بودجه جاری
The budget deficit of 1980 .
U
کسر بودجه سا ل1980
flexible budget
U
بودجه انعطاف پذیر
balanced budget theorem
U
قضیه بودجه متوازن
operating budget
U
بودجه بهره برداری
national economic budget
U
بودجه اقتصادی ملی
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
command budget estimate
U
براورد بودجه یکان
naval appropriation bill
U
بودجه نیروی دریایی
cyclically balanced budget
U
بودجه متوازن ادواری
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
deficit financing
U
تامین کسر بودجه
capital budgeting
U
بودجه بندی سرمایه
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
budget classification
U
طبقه بندی بودجه
finance
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget
U
در بودجه پیش بینی کردن
financed
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
preliminary budget forecast
U
پیش بینی مقدماتی بودجه
finances
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
financing
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
to p for a sum in the budget
U
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
budgetary control
U
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
multiplier effect of a balanced budget
U
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
balanced budget multiplier
U
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
capital budget
U
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
deficit financing
U
تامین مالی از راه کسر بودجه
competroller
U
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
appropriation language
U
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
The welfare budget has been cut down.
U
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
race
U
گردش
raced
U
گردش
races
U
گردش
paseo
U
گردش
hikes
U
گردش
hiking
U
گردش
promenade
U
گردش
promenades
U
گردش
flowine
U
خط گردش
counterclockwise rotation
U
گردش به چپ
walking
U
گردش
cycles
U
گردش
runs
U
گردش
run
U
گردش
hiked
U
گردش
circumrotation
U
گردش
cycle
U
گردش
nutation
U
گردش
flowline
U
خط گردش
ambulation
U
گردش
on the rove
U
در گردش
rotation
U
گردش
left handed rotation
U
گردش به چپ
itineration
U
گردش
traverse
U
گردش
traversed
U
گردش
maeander
U
گردش
traversing
U
گردش
itineracy
U
گردش
traverses
U
گردش
hike
U
گردش
cycled
U
گردش
operation
U
گردش
turnover
U
گردش
trip
U
گردش
anticlockwise rotation
U
گردش به چپ
tripped
U
گردش
turns
U
گردش
periods
U
گردش
perambulation
U
گردش
gyrations
U
گردش
gyration
U
گردش
wrests
U
گردش
wresting
U
گردش
wrested
U
گردش
period
U
گردش
trips
U
گردش
turn
U
گردش
travels
U
گردش
traveled
U
گردش
travel
U
گردش
canters
U
گردش
circuit
U
گردش
cantered
U
گردش
canter
U
گردش
flows
U
گردش
flow
U
گردش
progressing
U
گردش
progresses
U
گردش
progressed
U
گردش
progress
U
گردش
flowed
U
گردش
circuits
U
گردش
strolls
U
گردش
strolled
U
گردش
stroll
U
گردش
water circulation
U
گردش اب
revving
U
گردش
revved
U
گردش
revs
U
گردش
rev
U
گردش
cantering
U
گردش
wrest
U
گردش
twirling
U
گردش
twirled
U
گردش
twirl
U
گردش
jaunts
U
گردش
jaunt
U
گردش
twirls
U
گردش
circulation
U
گردش
revolutions
U
گردش
excursions
U
گردش
movement
U
گردش
meander
U
گردش
excursion
U
گردش
circulations
U
گردش
meandered
U
گردش
meandering
U
گردش
meanders
U
گردش
revolution
U
گردش
rotational speed
U
گردش بر دقیقه
control flow
U
گردش کنترل
continous running
U
گردش دائمی
sales
{pl}
U
گردش معاملات
cooling water circulation
U
گردش اب سرد
speed of rotation
U
گردش بر دقیقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com