English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
Other Matches
hard stand U بارانداز هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
wharves U بارانداز
docks U بارانداز
docked U بارانداز
wharfs U بارانداز
depot U بارانداز
depots U بارانداز
wharf U بارانداز
jetty U :بارانداز
dockside U بارانداز
dock U بارانداز
quay U بارانداز
quays U بارانداز
jetties U :بارانداز
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
docker U کارگر بارانداز
quay wall U دیوار بارانداز
dockers U کارگر بارانداز
beach master U رئیس بارانداز
free docks U تحویل در بارانداز
dock yard U محوطه بارانداز
terminal operations U عملیات بارانداز
exq U تحویل در بارانداز
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
quayside U زمین اطراف بارانداز
beach unit U یکان تهیه بارانداز
sea island terminal U بارانداز داخل دریا
ex quay U تحویل در بارانداز مقصد
dock warrant U رسید انبار بارانداز
discharge capacity U فرفیت تخلیه بارانداز
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
rear waistlock and side sweep U درو با مایه سالتو و بارانداز
yardmaster U رئیس محوطه بارانداز راه اهن
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
navigation head U بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
turnstile U گردان در
levogyrous U چپ گردان
levorotatory U چپ گردان
rambler U سر گردان
swing bridge U پل گردان
swing door U در گردان
pivoting U گردان
sq U گردان
versatile U گردان
swing doors U در گردان
turnstiles U گردان در
ramblers U سر گردان
winched U گردان
winches U گردان
winch U گردان
rotary U گردان
winching U گردان
doubled edge U لب گردان
revolving U گردان
battalions U گردان
battalion U گردان
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
revolving crane U جرثقیل گردان
revolving credit U اعتبار گردان
vizor U افتاب گردان
pivoting window U پنجره گردان
vent wing U پنجره گردان
visorless U بی افتاب گردان
centrosphere U گردان سپهر
propeller fan U پروانه گردان
portable pump U پمپ گردان
portable lamp U چراغ گردان
circulation pump U پمپ گردان
visard U افتاب گردان
revolving fund U تنخواه گردان
swivels U حلقه گردان
swivelled U مفصل گردان
swivels U مفصل گردان
revolving kiln U کوره گردان
tape drive U نوار گردان
tape drives U نوار گردان
rotary converter U مبدل گردان
rotary converter U تبدیل گر گردان
rotary beam antenna U انتن گردان
roll over credit U اعتبار گردان
rotary kiln U کوره گردان
swivelled U حلقه گردان
visors U افتاب گردان
curved design U نماد گردان
manipulator U تعزیه گردان
moving magnet U اهنربای گردان
moving coil U قاب گردان
merry go round U چرخ گردان
engineer battalion U گردان مهندسی
imprest U تنخواه گردان
helianthus U گل افتاب گردان
engineer battalion U گردان مهندس
ervolving credit U اعتبار گردان
flexible drive tool U ابزار گردان
dextrorotatory U راست گردان
cylinderical rotary valve U شیر گردان
selectors U کلید گردان
selector U کلید گردان
knobs U تکمه گردان
knob U تکمه گردان
artillery battalion U گردان توپخانه
spindles U میله گردان
spindle U میله گردان
sunshade U افتاب گردان
psychedelic U روان گردان
quizmaster U آزمونچه گردان
quizmaster U آزمون گردان
quizmasters U آزمونچه گردان
quizmasters U آزمون گردان
He turned away from his wife . U از همسرش رو گردان شد
pivoted lever U اهرم گردان
dextrogyrous U راست گردان
turrets U برج گردان
pivot U پاشنه گردان
smoke jack U سیخ گردان
slewing crane U جراثقال گردان
turnable foot bridge U پل پیاده رو گردان
turnsole U گل افتاب گردان
separate battalion U گردان مستقل
selector switch U کلید گردان
visor U افتاب گردان
variable capacitor U خازن گردان
rotating field U میدان گردان
working capital U تنخواه گردان
rotary wing U بال گردان
rotary table U میز گردان
star handle U دستگیره گردان
pivoted U پاشنه گردان
pivots U پاشنه گردان
battalion commander U فرمانده گردان
turret U برج گردان
rotors U چرخ گردان
rotor U چرخ گردان
swivel vise U گیره گردان
swivel knee U زانویی گردان
swivel joint U مفصل گردان
swivel block U قرقره گردان
swinging derrick U دریک گردان
swing gates U دریچههای گردان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com