Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pro-active
U
گرایش به ایجاد وقایع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
gravitation
U
گرایش
disposition
U
گرایش
tendencies
U
گرایش
diatropism
U
گرایش
trend
U
گرایش
trends
U
گرایش
tendency
U
گرایش
propensity
U
گرایش
tropism
U
گرایش
propensities
U
گرایش
attitudes
U
گرایش
attitude
U
گرایش
log
U
ثبت وقایع
historify
U
وقایع نگار
logs
U
ثبت وقایع
chronicler
U
وقایع نویس
record of events
U
ثبت وقایع
happenstance
U
وقایع اتفاقی
minute
U
یادداشت وقایع
minute book
U
دفتر وقایع
minute
U
گزارش وقایع
chronology
U
وقایع نگاری
annalist
U
وقایع نگار
propensity to import
U
گرایش به واردات
coenotrope
U
گرایش مشترک
propensity to borrow
U
گرایش به استقراض
pressure tendency
U
گرایش فشار
propensity to consume
U
گرایش به مصرف
cenotrope
U
گرایش مشترک
approach gradient
U
شیب گرایش
orientation
U
گرایش جهت
propensity to hoard
U
گرایش به احتکار
propensity to save
U
گرایش به پس انداز
action tendency
U
گرایش به عمل
sexual orientation
U
گرایش جنسی
upward tendency
U
گرایش صعودی
reconversion
U
گرایش مجدد
christianization
U
گرایش به مسیحیت
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
annals
U
وقایع سالیانه سالنامه
record of events
U
دفتر ثبت وقایع
deck log
U
دفتر وقایع دریانوردی
sportswriter
U
وقایع نگار ورزشی
rough log
U
دفترچه وقایع ناو
the occurrences of the day
U
رویداهای یا وقایع روز
logs
U
ثبت کردن وقایع
log
U
ثبت کردن وقایع
flight log
U
دفتر وقایع پرواز
deck log
U
دفتر وقایع ناو
measures of central tendency
U
اندازههای گرایش مرکزی
sentimentalism
U
گرایش بسوی احساسات
ism
U
سیستم عملی گرایش
sentimentality
U
گرایش بسوی احساسات
determining tendency
U
گرایش تعیین کننده
central tendency measures
U
اندازههای گرایش مرکزی
propensity to invest
U
گرایش به سرمایه گذاری
phototropism
U
گرایش بطرف نور
Trifling ( small) happenings of life .
U
اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
horizontal event numbering
U
شماره گذاری افقی وقایع
flight log
U
دفتر ثبت وقایع پرواز
vertical events numbering
U
شماره گذاری عمودی وقایع
daybook
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
parish register
U
دفتر ثبت وقایع سه گانه
tends
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
tendentious
U
دارای گرایش ویژه وعمدی
tending
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
tended
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
tend
U
متمایل بودن به گرایش داشتن
common business oreinted language
U
زبان با گرایش متداول تجاری
simplism
U
گرایش بسادگی وبی الایشی
jump on the bandwagon
<idiom>
[پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
Enantiodroma
U
گرایش به تغییر چیزها به متضادشان
trained
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicle
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
log engineering
U
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
train
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicled
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicling
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trains
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
diary
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
fatidic
U
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
trends
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
diaries
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trend
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
radicalism
U
گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
anachronisms
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slates
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events.
U
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
anachronism
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
bopping
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bops
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bopped
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bop
U
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
chronology
U
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
chronology
U
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
frustration
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
supervening impossibility of performance
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal
U
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
character oriented protocol
U
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
diarists
U
روزنامه نگار وقایع نگار
diarist
U
روزنامه نگار وقایع نگار
origination
U
ایجاد
production
U
ایجاد
creating
U
ایجاد
generations
U
ایجاد
creates
U
ایجاد
create
U
ایجاد
productions
U
ایجاد
authorship
U
ایجاد
constructions
U
ایجاد
construction
U
ایجاد
generation
U
ایجاد
creations
U
ایجاد
creation
U
ایجاد
bridging
U
ایجاد پل
developments
U
ایجاد
development
U
ایجاد
hypnogenesis
U
ایجاد خواب
vacuolation
U
ایجاد حفره
creation of money
U
ایجاد پول
creation date
U
تاریخ ایجاد
contouring
U
ایجاد طرح
configure
U
ایجاد پیکربندی
surging
U
ایجاد موج
money creation
U
ایجاد پول
originationu
U
ایجاد ابداع
stimulation
U
ایجاد محرک
irruption
U
ایجاد ناگهانی
originative
U
ایجاد کننده
isochronism
U
ایجاد همزمانی
worker
U
ایجاد کننده
furunculosis
U
ایجاد کورک
mythopoeia
U
ایجاد افسانه
orogenesis
U
ایجاد کوه
lacrimation
U
ایجاد اشک
lenticulation
U
ایجاد عدسی
causer
U
ایجاد کننده
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
screeches
U
ایجاد کردن
screeching
U
ایجاد کردن
stylization
U
ایجاد سبک
structuralization
U
ایجاد ساختمان
forms
U
ایجاد یک شکل
formed
U
ایجاد یک شکل
form
U
ایجاد یک شکل
engender
U
ایجاد کردن
engendered
U
ایجاد کردن
engendering
U
ایجاد کردن
engenders
U
ایجاد کردن
spiculation
U
ایجاد خار
spermatogenesis
U
ایجاد نطفه
housing
U
ایجاد مسکن
salivation
U
ایجاد بزاق
grounding
U
ایجاد زمین
screeched
U
ایجاد کردن
screech
U
ایجاد کردن
looping
U
ایجاد حلقه
obstruction
U
ایجاد مانع
obstructions
U
ایجاد مانع
pitting
U
ایجاد حفره
capital creation
U
ایجاد سرمایه
preclusion
U
ایجاد مانع
pustulation
U
ایجاد جوش
territorialization
U
ایجاد ناحیه
creates
U
ایجاد کردن
system generation
U
ایجاد سیستم
pupation
U
ایجاد شفیره
rainmaking
U
ایجاد باران
lactation
U
ایجاد شیر
stockades
U
ایجاد مانع
create
U
ایجاد کردن
creating
U
ایجاد کردن
stockade
U
ایجاد مانع
scandalization
U
ایجاد افتضاح
make waves
<idiom>
U
ایجاد دردسر
amount
U
ایجاد مجموعی از...
amounted
U
ایجاد مجموعی از...
amounts
U
ایجاد مجموعی از...
resonances
U
ایجاد طنین
resonance
U
ایجاد طنین
polarization
U
ایجاد دو قطب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com