Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
turtle graphics
U
گرافیک لاک پشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tump line
U
طناب یا تسمه کوله پشتی مال بند سینه کوله پشتی
interactive graphics
U
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
dorsad
U
پشتی
hinders
U
پشتی
hindering
U
پشتی
hindered
U
پشتی
hinder
U
پشتی
tergal
U
پشتی
spinally
U
پشتی
sparsity
U
کم پشتی
backs
U
پشتی
back
U
پشتی
backing
U
پشتی
backrest
U
پشتی
dorsal
U
پشتی
backpart
U
پشتی
spinal
U
پشتی
back door
U
در پشتی
at the back of
U
به پشتی
trailng
U
پشتی
posterior
U
پشتی
knapsack
U
کوله پشتی
bolsters
U
پشتی کردن
bolstered
U
پشتی کردن
bolster
U
پشتی کردن
padded
U
پشتی دار
negrophilism
U
پشتی از سیاهان
packsack
U
کوله پشتی
knapsacks
U
کوله پشتی
density of traffic
U
پر پشتی امد و شد
dorsal fin
U
بالچه پشتی
kit
U
کوله پشتی
dorsolateral
U
پشتی و جانبی
dorsomedial
U
پشتی- میانی
dossal
U
پشتی فهری
dossel
U
پشتی فهری
backing pawl
U
ضامن پشتی
climbing pack
U
کوله پشتی
climbing sack
U
کوله پشتی
rucksack
U
کوله پشتی
rucksacks
U
کوله پشتی
kits
U
کوله پشتی
kit bag
U
کوله پشتی
backed
U
پشتی دار
haversacks
U
کوله پشتی
haversack
U
کوله پشتی
backless
U
بدون پشتی
to give a knee to
U
پشتی کردن
to keep in countenance
U
پشتی کردن
pack
U
کوله پشتی
pillow
U
پشتی مخده
to stick up for
U
پشتی کردن
pads
U
لایه پشتی
trailing edge
U
لبه پشتی
pad
U
لایه پشتی
pillows
U
پشتی مخده
swag
U
کوله پشتی
dossal
U
پشتی ظهری
packs
U
کوله پشتی
dossel
U
پشتی ظهری
sparseness
U
کم پشتی پراکندگی
ladder back
U
دارای پشتی بلند
dorsomedial thalamus
U
تالاموس پشتی- میانی
swagman
U
مسافرکوله پشتی دار
pillow
U
[قالیچه اندازه پشتی]
rear
[front]
connection
U
اتصال
[جلوئی]
پشتی
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
knapsack
U
کوله پشتی کوچک
knapsacks
U
کوله پشتی کوچک
graphics
U
گرافیک
graphics, business
U
گرافیک
graphic
U
گرافیک
windsor chair
U
صندلی دارای پشتی منحنی
pack frame
U
کوله پشتی زین دار
backs
U
پشتی کردن پشت انداختن
benchstool
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
backs
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
back
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
back
U
پشتی کردن پشت انداختن
backless bench
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
color graphics
U
گرافیک رنگی
calligraphic graphics
U
گرافیک خطاطی
analytical graphics
U
گرافیک تحلیلی
road movement graph
U
گرافیک راهپیمایی
passive graphics
U
گرافیک منفعل
management graphics
U
مدیریت گرافیک
trailing zeros
U
صفرهای پشتی
[دنباله دار]
[ریاضی]
backpack
U
کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
to stand by a person
U
از کسی پشتی یا حمایت یانگهداری کردن
backpacks
U
کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
granger
U
عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
dorsiventral
U
دارای قسمت پشتی وشکمی مشخص
graphs
U
نقشه هندسی گرافیک
low res graphics
U
گرافیک با وضوح پایین
extending
U
گرافیک و نشانه ها است
extends
U
گرافیک و نشانه ها است
graph
U
نقشه هندسی گرافیک
bit mapped graphics
U
گرافیک نگاشت ذره یی
extend
U
گرافیک و نشانه ها است
wing chair
U
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
rounding
U
ایجاد دید بهتر در گرافیک
national computer graphics association
U
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
zooming
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
printed
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
prints
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
cad/cam
U
گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
MCGA
U
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
Hewlett Packard
U
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
presentation graphics
U
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
ncga
U
Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
conceal
U
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
multimedia
U
ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
multicolour
U
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
bit map
U
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
targetted
U
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
colour
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
targets
U
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targetting
U
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeting
U
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeted
U
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
tones
U
درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
target
U
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
tone
U
درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
sprite
U
شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
conceals
U
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
paddle
U
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
target array
U
نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
presentation manager
U
واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
paddled
U
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
graph
U
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs
U
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
paddles
U
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddling
U
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
swims
U
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
swim
U
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
handle
U
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
hercules graphics adapter
U
استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
handles
U
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
file
U
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
filed
U
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
desktop
U
در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
spline
U
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
dejagging
U
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
graphic
U
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
Quantel
U
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
aliasing
U
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
language
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
languages
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
anti-
U
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
bells and whistles
U
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
monochrome
U
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
extends
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
startup screen
U
متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
extending
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
VT terminal emulation
U
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
styli
U
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styluses
U
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
sketching
U
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
MDRAM
U
حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
multibank dynamic random access memory
U
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
stylus
U
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
positive
U
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
descriptions
U
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
eraser
U
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
erasers
U
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
sprites
U
اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
description
U
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
BMP
U
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
texture mapping
U
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
graphics
U
در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
adapter
U
در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
VT terminal emulation
U
مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
thumbnails
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
monitors
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
dump
U
نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
pasting
U
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
pastes
U
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
pasted
U
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
paste
U
درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
window
U
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
blit
U
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
bitblt
U
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
preview
U
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
previews
U
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
edited
U
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edit
U
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
videos
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
U
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com