English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
pathways U گذرگاه
defile U گذرگاه
roads U گذرگاه
road U گذرگاه
causeway U گذرگاه
crossing U گذرگاه
passageways U گذرگاه
passageway U گذرگاه
causeways U گذرگاه
passes U گذرگاه
passed U گذرگاه
defiled U گذرگاه
defiles U گذرگاه
defiling U گذرگاه
bypassing U گذرگاه
bypasses U گذرگاه
bypassed U گذرگاه
bypass U گذرگاه
ferrying U گذرگاه
ferry U گذرگاه
ferries U گذرگاه
ferried U گذرگاه
trajectory U گذرگاه
trajectories U گذرگاه
pathway U گذرگاه
pass U گذرگاه
paths U گذرگاه
path U گذرگاه
alure U گذرگاه
busses U گذرگاه
alura U گذرگاه
bus U گذرگاه
bussed U گذرگاه
allure U گذرگاه
passage way U گذرگاه
run way U گذرگاه
buses U گذرگاه
bused U گذرگاه
bussing U گذرگاه
passage U گذرگاه
gang way U گذرگاه
busing U گذرگاه
passages U گذرگاه
gateways U گذرگاه
gateway U گذرگاه
ailure U گذرگاه
traject U عبور گذرگاه
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
system bus U گذرگاه سیستم
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
narrows U گذرگاه تنگ
archways U گذرگاه طاقدار
archway U گذرگاه طاقدار
pedestrian crossing U گذرگاه پیادگان
pedestrian crossings U گذرگاه پیادگان
storm lane U گذرگاه طوفان
bidirectional bus U گذرگاه دوسویه
bus system U سیستم گذرگاه
by pass U گذرگاه فرعی
cart crossing U گذرگاه ارابه
control bus U گذرگاه کنترل
internal bus U گذرگاه داخلی
data bus U گذرگاه داده
fishway U گذرگاه ماهی
nerve path U گذرگاه عصبی
bus driver U محرک گذرگاه
shaft tunnel U گذرگاه شفت
shaft tunnel U گذرگاه محور
motor path U گذرگاه حرکتی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
beach exit U گذرگاه ساحلی
aisle U گذرگاه طولی
bidirectional bus U گذرگاه دوطرفه
cattle crossing U گذرگاه چارپایان
exhaust passage U گذرگاه خروجی
channelled U گذرگاه ابی
gangways U راهرو گذرگاه
gangway U راهرو گذرگاه
channels U گذرگاه ابی
arcade U گذرگاه طاقدار
channeling U گذرگاه ابی
channeled U گذرگاه ابی
channel U گذرگاه ابی
level crossings U گذرگاه همکف
level crossing U گذرگاه همکف
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و رو
bussing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
bused U بااتوبوس رفتن گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و زبر
busses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
bussed U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
buses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
way U راه عبور گذرگاه
bus U بااتوبوس رفتن گذرگاه
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
gorged U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorges U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorging U گذرگاه تنگ بین دو کوه
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorge U گذرگاه تنگ بین دو کوه
tubal U وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
absorption U [گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
uppers U زبرین
the upper lip U لب زبرین
upper U زبرین
upmost U زبرین
epilimnion U اب لایه زبرین
superior colliculus U برجستگی زبرین
false pelvis U لگن زبرین
ulnar U وابسته به زند زبرین
supramaxillary U وابسته به ارواره زبرین
epipelagic U زیر لایه زبرین
premaxillary U واقع در جلو ارواره زبرین
limb U قطع کردن عضو اندام زبرین
limbs U قطع کردن عضو اندام زبرین
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
superjacent U فوقانی
upper U فوقانی
uppers U فوقانی
upper limit U حد فوقانی
top U فوقانی
superstratum U طبقه فوقانی
top die U حدیده فوقانی
upper beam U تیر فوقانی
top view U نمای فوقانی
superstructures U ساختمان فوقانی
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
upper bowl U جام فوقانی
capital U فوقانی راسی
topstone U سنگ فوقانی
top edge U لبه فوقانی
top layer U لایه فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
upside U قسمت بالایی فوقانی
superstructures U روساخت بنای فوقانی
upper room U بالاخانه اطاق فوقانی
superstructure U روساخت بنای فوقانی
skysail U بادبان فوقانی کشتی
furnace top U قسمت فوقانی کوره
mesocline U لایه فوقانی مزوسفر
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
freeboard U بدنه فوقانی ناو
pile head U قسمت فوقانی شمع
fan light U پنجره کوچک فوقانی
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
head gate U دریچه فوقانی کانال
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
header U قسمت فوقانی اجر کله
acropodium U سطح فوقانی پای پرندگان
headers U قسمت فوقانی اجر کله
uppish U باد در خیشوم انداز فوقانی
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
upstairs U دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
turf U طبقه فوقانی خاک مرغزار
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
stratosphere U طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
waxes U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
wax U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com