Perdic | گامهای منظمو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 13 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	regular steps U	گامهای منظمو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	surefooted U	دارای گامهای ثابت
	stutter step U	گامهای فریبنده در حال دو
	jogger U	دونده با گامهای اهسته ومنظم
	joggers U	دونده با گامهای اهسته ومنظم
	to step out U	گامهای بلند برداشتن پابیرون نهادن
	key signature U	گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
	hopple U	وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
	hobbling U	وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
	hobbles U	وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
	hobbled U	وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
	hobble U	وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
	toe weight U	وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب

Recent search history

Forum search