Perdic | گارد نجات دریایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lifeguard U	گارد نجات دریایی
	lifeguards U	گارد نجات دریایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	seaman guard U	گارد دریایی
	air sea rescue U	عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
	air-sea rescue U	عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
	horse guards U	گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
	praetorial U	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
	lifebuoys U	کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
	lifebuoy U	کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
	seabee U	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
	midshipman U	افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	petty officer U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	kites U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	running lights U	فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
	kite U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	oceanography U	تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
	petty officers U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	pilot chart U	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
	chine U	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
	sea cucumber U	حلزون دریایی از جنس راب دریایی
	sea mark U	راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
	stadimeter U	مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
	guarding U	گارد
	gamae U	گارد
	lifeguards U	گارد
	life guard U	گارد
	mounting U	گارد
	guard U	گارد
	kamae U	گارد
	lifeguard U	گارد
	guards U	گارد
	backcourtman U	گارد
	on guard U	گارد گرفتن
	on guard U	بحالت گارد
	waki kamae U	گارد مبارز
	flag guard U	گارد پرچم
	itc avant garde U	اوانت گارد ای تی سی
	fencing position U	گارد شمشیرباز
	guards U	محافظ گارد
	guarding U	محافظ گارد
	armed guard U	گارد مسلح
	guard U	محافظ گارد
	coastguards U	گارد ساحلی
	coastguard U	گارد ساحلی
	color guard U	گارد پرچم
	national guard U	گارد ملی
	open guard U	گارد باز
	point guard U	موقعیت گارد
	escort of the color U	گارد پرچم
	coast guard U	گارد کرانه
	escort of the standard U	گارد پرچم
	guard of honor U	گارد احترام
	escort guard U	گارد محافظ
	en garde U	گارد گرفتن
	praetorian guard U	گارد ویژه
	sea power U	قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
	convoy joiner U	ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
	marines U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	naval activity U	تاسیسات دریایی قسمت دریایی
	tern U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	terns U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	marine U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	task unit U	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
	pipe the side U	تجمع گارد احترام
	escort of the standard U	گارد محافظ پرچم
	escort of the color U	گارد محافظ پرچم
	officer of the guard U	افسر گارد احترام
	coast guard officer U	افسر گارد کرانه
	attack director U	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
	light lists U	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
	summary areas U	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
	pipe the side U	فرمان تجمع گارد احترام
	side boy U	گارد احترام میز پاس
	storm trooper U	گارد حمله المان نازی
	army national guard U	گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
	swing U	ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
	swings U	ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
	knot U	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	knot U	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	rear takedown with outside leg tackle U	گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
	yeoman of the guard U	گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
	maritime U	ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
	preatorian U	وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
	rear commodore U	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
	bureau of naval personnel U	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
	naval aviation U	قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
	foils U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	foil U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	foiled U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	foiling U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	crash position indicator U	برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
	convoy commodore U	فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
	naval gunfire U	تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
	Marine Corps U	نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
	safety U	نجات
	salvation U	نجات
	liveries U	نجات
	liberation U	نجات
	escape line U	خط نجات
	life vest U	کت نجات
	life jacket U	کت نجات
	livery U	نجات
	rescue U	نجات
	rescued U	نجات
	rescues U	نجات
	rescuing U	نجات
	crash locator beacon U	برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	convoy schedule U	برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
	life float U	قایق نجات
	safety boat U	قایق نجات
	safety belt U	کمربند نجات
	lifebelts U	کمربند نجات
	lifeguard U	نجات غریق
	lifeboat U	قایق نجات
	stole U	جلیقه نجات
	lifeboats U	قایق نجات
	lifeguards U	نجات غریق
	redeliver U	از نو نجات دادن
	savior U	نجات دهنده
	survivors U	نجات یافتگان
	refugee relief U	نجات پناهندگان
	lifebelt U	کمربند نجات
	crash boat U	قایق نجات
	fire escapes U	نردبان نجات
	fire escape U	نردبان نجات
	parachute U	چتر نجات
	survival suit U	لباس نجات
	parachutes U	چتر نجات
	parachut U	چتر نجات
	parachuting U	چتر نجات
	saved U	نجات دروازه
	salvageable U	قابل نجات
	survival pack U	بسته نجات
	saves U	نجات دروازه
	recover U	نجات دادن
	recovering U	نجات دادن
	parachuted U	چتر نجات
	deep submergence U	زیردریایی نجات
	deliver U	نجات دادن
	delivers U	نجات دادن
	life boat U	کرجی نجات
	plane guard U	ناو نجات
	safety belts U	کمربند نجات
	survive U	نجات دادن
	survived U	نجات دادن
	survives U	نجات دادن
	save U	نجات دروازه
	surviving U	نجات دادن
	plane guard U	ناوگارد نجات
	recovers U	نجات دادن
	life vest	جلیقه نجات
	rescue operation U	عملیات نجات
	saviours U	نجات دهنده
	saviour U	نجات دهنده
	life line U	طناب نجات
	life line U	بند نجات
	life jacket U	جلیقه نجات
	life raft U	قایق نجات
	life net U	تور نجات
	lifeguard submarine U	زیردریایی نجات
	liferaft U	شناوه نجات
	lifesaving U	نجات غریق
	life buoy U	بویه نجات
	life buoy U	حلقه نجات
	life belt U	کمربند نجات
	salvation U	سبب نجات
	resuscitation U	نجات غریق
	life boad U	قایق نجات
	rescue basket U	زنبیل نجات
	salvable U	نجات یافتنی
	breeches buoy U	بویه نجات
	rescue and assistance U	عملیات نجات و مددکاری
	pararescue team U	تیم تجسس و نجات
	pararaft U	وسایل نجات چتربازی
	paradrop U	بارریزی باچتر نجات
	liferaft U	قایق نجات لاستیکی
	salvaged U	از خطرنابودی نجات دادن
	salvages U	از خطرنابودی نجات دادن
	salvaging U	از خطرنابودی نجات دادن
	lifesaving U	وسیله نجات غریق
	rescue chamber U	اطاقک نجات زیردریایی
	search and rescue U	عملیات تجسس و نجات
	lifesaving U	نجات دهنده زندگی
	lifesaver U	نجات دهنده زندگانی
	salvage U	از خطرنابودی نجات دادن
	life vest U	لباس نجات غریق
	fire and rescue U	نجات و اطفای حریق
	lifeguard U	مامور نجات غریق
	lifeguards U	مامور نجات غریق
	life buoy U	حلقه نجات غریق
	mae west U	جلیقه نجات فشاری
	helicopter rescue strop U	کمربند نجات هلیکوپتر
	helicopter rescue net U	تور نجات هلیکوپتر
	survivors U	نجات یافتگان از مرگ
	soteriology U	مبحث نجات رستگاری
	life belt U	کمربند نجات غریق
	life belt U	لاستیک نجات غریق
	feinting U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feints U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف