Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
storm trooper
U
گارد حمله المان نازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
swastika
U
صلیب شکسته المان نازی
nazi
U
عضو حزب نازی المان هیتلری
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
horse guards
U
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
naziism
U
اصول نازی
nazism
U
اصول نازی
She is very sweet . She is a pet .
U
دختر خیلی نازی است
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
cells
U
المان
elements
U
المان
element
U
المان
cell
U
المان
Germany
U
المان
germanophil
U
المان دوست
germanism
U
طرفداری از المان
germanism
U
المان گرایی
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
finite element method
U
روش المان محدود
reich
U
کشور و امپراطوری المان
Germanic
U
توتونیک وابسته به المان
germanomania
U
جنون المان مابی
teutonize
U
ساکن المان کردن
siegfried
U
پهلوان افسانهای المان
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
locarno treaty
U
پیمان منعقدبین المان
teutonism
U
عقیده برتری نژادی المان
reichstay
U
نام مجلس قانونی المان
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
jute
U
طایفهای از مردم سفلای المان
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
Mollycoddled . Petted and pampered .
U
ناز پرورده ( ناز نازی بارآمده )
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
singspiel
U
نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
gamae
U
گارد
backcourtman
U
گارد
kamae
U
گارد
lifeguards
U
گارد
guard
U
گارد
lifeguard
U
گارد
life guard
U
گارد
guarding
U
گارد
guards
U
گارد
mounting
U
گارد
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
praetorian guard
U
گارد ویژه
escort guard
U
گارد محافظ
national guard
U
گارد ملی
guard of honor
U
گارد احترام
armed guard
U
گارد مسلح
seaman guard
U
گارد دریایی
waki kamae
U
گارد مبارز
en garde
U
گارد گرفتن
guards
U
محافظ گارد
guarding
U
محافظ گارد
guard
U
محافظ گارد
itc avant garde
U
اوانت گارد ای تی سی
coastguards
U
گارد ساحلی
escort of the standard
U
گارد پرچم
coast guard
U
گارد کرانه
on guard
U
بحالت گارد
coastguard
U
گارد ساحلی
color guard
U
گارد پرچم
escort of the color
U
گارد پرچم
point guard
U
موقعیت گارد
open guard
U
گارد باز
flag guard
U
گارد پرچم
on guard
U
گارد گرفتن
fencing position
U
گارد شمشیرباز
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
officer of the guard
U
افسر گارد احترام
pipe the side
U
تجمع گارد احترام
coast guard officer
U
افسر گارد کرانه
lifeguard
U
گارد نجات دریایی
escort of the standard
U
گارد محافظ پرچم
escort of the color
U
گارد محافظ پرچم
lifeguards
U
گارد نجات دریایی
landwehr
U
بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
side boy
U
گارد احترام میز پاس
pipe the side
U
فرمان تجمع گارد احترام
swings
U
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing
U
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
army national guard
U
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
rear takedown with outside leg tackle
U
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
yeoman of the guard
U
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
preatorian
U
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
foils
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
rapallo treaty
U
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
escort
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
escorting
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
potsdom agreement
U
موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
tour de france
U
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
dunkrik treaty
U
معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
ems dispatch
U
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
thrust
U
حمله
seizure
U
حمله
assaults
U
حمله
offenses
U
حمله
offense,etc
U
حمله
assault
U
حمله
foray
U
حمله
aggression
U
حمله
offense
U
حمله
hysteria
U
حمله
spells
U
حمله
spelled
U
حمله
spell
U
حمله
forays
U
حمله
offensives
U
حمله
onslaught
U
حمله
offence
U
حمله
stound
U
حمله
assaulted
U
حمله
seizures
U
حمله
offensive
<adj.>
U
حمله
sallies
U
حمله
sally
U
حمله
thrusting
U
حمله
onslaughts
U
حمله
besetting
U
حمله پی در پی
time cut
U
ضد حمله
thrusts
U
حمله
assaulting
U
حمله
assailment
U
حمله
attacking line
U
خط حمله
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
حمله
wide open
U
حمله
canvass
U
حمله
canvassed
U
حمله
canvasses
U
حمله
attacks
U
حمله
epileptic fit
U
حمله
attack
U
حمله
falling sickness
U
حمله
attacked
U
حمله
canvassing
U
حمله
counter
U
حمله
countered
U
حمله
fit
U
حمله
fits
U
حمله
fittest
U
حمله
venue
U
حمله
impugnation
U
حمله
countering
U
حمله
campaigned
U
حمله
campaign
U
حمله
impugnment
U
حمله
campaigning
U
حمله
campaigns
U
حمله
venues
U
حمله
onrush
U
حمله
inroad
U
حمله
onset
U
حمله
ictys
U
حمله
critical angle of attack
U
زاویه حمله
excision of clause
U
دراوردن یک حمله
counterattack
U
حمله متقابل
rushed
U
حمله یورش
assailant
U
حمله کننده
spearheading
U
نوک حمله
geong geuk
U
حمله تکواندو
jump off
U
شروع حمله
rush
U
حمله یورش
echelon of attack
U
موج حمله
lunes
U
حمله جنون
assaulted
U
حمله بمقدسات
envelopment
U
حمله احاطهای
aggressive
U
حمله ور مهاجم
main attack
U
حمله اصلی
epileptic fit
U
غش حمله ایی
mating attack
U
حمله ماتی
echelon of attack
U
رده حمله
dutch attack
U
حمله هلندی
durkin attack
U
حمله دیورکین
line of departure
U
خط شروع حمله
aggressor
U
حمله کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com