English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
speedometer odometer U تاکومتر با کیلومتر شمار سرعت سنج با کیلومتر شمار
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
speedometer U کیلومتر شمار
mileage recorder U کیلومتر شمار
speedometers U کیلومتر شمار
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
milepost U کیلومتر شمار جاده
logs U کیلومتر شمار ناو
log U کیلومتر شمار ناو
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
planing U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
flight U هواپیما
flying machine U هواپیما
air craft U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
airplain U هواپیما
aeroplane U هواپیما
air plane U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
plane U هواپیما
airplane U هواپیما
airplanes U هواپیما
planes U هواپیما
aircraft U هواپیما
planed U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
landings U نشستن هواپیما
invention of the aeroplane U اختراع هواپیما
landings U فرودگاه هواپیما
landing U نشستن هواپیما
air hostess U مهماندار هواپیما
screw U ملخ هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
crew member U خدمه هواپیما
screws U ملخ هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
planing U صاف هواپیما
planes U صاف هواپیما
bail out U پریدن از هواپیما
planed U صاف هواپیما
crewed U خدمه هواپیما
plane U صاف هواپیما
loads U بارمهمات هواپیما
load U بارمهمات هواپیما
crews U خدمه هواپیما
flight manifest U بارنامه هواپیما
altitudes U ارتفاع هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
crew U خدمه هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
crewing U خدمه هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
agl U رادار هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
flaps U باله هواپیما
flapped U باله هواپیما
flap U باله هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
airframe U شاسی هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
fuselages U دماغه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
fuselage U دماغه هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
airmen U خدمه هواپیما
airman U خدمه هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
hijackers U هواپیما ربا
hijacking U هواپیما ربائی
hijackings U هواپیما ربائی
hangars U اشیانه هواپیما
hangar U اشیانه هواپیما
leading line U خط هدایت هواپیما
rudder bar U فرمان هواپیما
hijacker U هواپیما ربا
albatrose U یک نوع هواپیما
roll out U سر خوردن هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
The plan landed . U هواپیما بزمین نشست
bank angle U سراشیب مسیر هواپیما
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
accelerometer U سرعت نمای هواپیما
cocooning U رنگ کردن هواپیما
air portable U قابل حمل با هواپیما
rudder U سکان عقب هواپیما
take off <idiom> U بلند شدن هواپیما
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
air extraction U پرتاب بار از هواپیما
type load U نوع مهمات هواپیما
air speed indicator U سرعت نمای هواپیما
caravel U نوعی کشتی یا هواپیما
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
caravelle U نوعی کشتی یا هواپیما
rudder U باله عقب هواپیما
rudders U باله عقب هواپیما
aerogun U توپ محمول با هواپیما
rudders U سکان عقب هواپیما
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
climb corridor U دالان صعود هواپیما
advisory control U کنترل مشورتی هواپیما
advisory control کنترل آزاد هواپیما
bomb out U شروع شیرجه از هواپیما
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
allowable cabin load U بار مجاز هواپیما
overflight U عبور با هواپیما از فرازمنطقهای
aitcraft operating weight U وزن اصلی هواپیما
airscrew U پیچ ملخ هواپیما
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
vector U مسیر ناوبری هواپیما
airplane spark plug U شمع موتور هواپیما
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
air miss U تصادم هوایی دو هواپیما
ships U کشتی هوایی هواپیما
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
landings U بزمین نشستن هواپیما
overflights U عبور با هواپیما از فرازمنطقهای
landing U بزمین نشستن هواپیما
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
average heading U جهت متوسط هواپیما
ship U کشتی هوایی هواپیما
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
aircraft plumping U لوله کشی هواپیما
airlifted U حمل بار با هواپیما
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
barricades U مهار هواپیما سد جاده
barricading U مهار هواپیما سد جاده
cockpit U اطاق فرمان در هواپیما
cockpits U اطاق فرمان در هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com