Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
convertible coupe
U
کوپه تغییر پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
supple
U
تغییر پذیر
variables
U
تغییر پذیر
skittish
U
تغییر پذیر
changeable
U
تغییر پذیر
susceptible of change
U
تغییر پذیر
mutant
U
تغییر پذیر
mutants
U
تغییر پذیر
mutable
U
تغییر پذیر
variable
U
تغییر پذیر
vacillatory
U
تغییر پذیر
convertible
U
تغییر پذیر
convertibles
U
تغییر پذیر
alterably
U
بطور تغییر پذیر
inelastic
U
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
postscripts
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
compartments
U
کوپه
compartment
U
کوپه
compartment
U
کوپه
compartmental
U
کوپه دار
roomette
U
اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
coupe
U
کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
educable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
repairable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
reparable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
mixable
U
امیزش پذیر امتزاج پذیر
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
adaptable organism
U
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
solvable
U
حل پذیر
pliable
U
خم پذیر
cleavable
U
رخ پذیر
soluble
U
حل پذیر
pi acceptor
U
پی پذیر
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
programmable read only memory
U
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
open cheque
U
چک انتقال پذیر
destructible
U
انهدام پذیر
deceivable
U
فریب پذیر
differentiable
U
تشخیص پذیر
dilatable
U
اتساع پذیر
disciplinable
U
تعلیم پذیر
pacifiable
U
تسکین پذیر
corruptible
U
فساد پذیر
partible
U
بخش پذیر
disciplinable
U
انضباط پذیر
disintegrable
U
تجزیه پذیر
elastic
U
انعطاف پذیر
criticizable
U
انتقاد پذیر
expendable
U
مصرف پذیر
supple
U
انعطاف پذیر
depreciable
U
استهلاک پذیر
denominable
U
تسمیه پذیر
peaceable
U
اشتی پذیر
deformable
U
دگردیس پذیر
deductible
U
مالیات پذیر
countable
U
شمارش پذیر
bearable
U
تحمل پذیر
divisible
U
بخش پذیر
transferable
U
انتقال پذیر
extendable
U
توسعه پذیر
vulnerable
U
اسیب پذیر
lowest common denominator
U
مردم پذیر
vulnerable
U
زخم پذیر
decidable
U
تصمیم پذیر
demurrable
U
اعتراض پذیر
refornable
U
اصلاح پذیر
exepandable
U
بسط پذیر
indissoluble
U
تجزیه نا پذیر
inexhaustible
U
خستگی نا پذیر
doughface
U
تلقین پذیر
shock absorber
U
ضربه پذیر
shock absorbers
U
ضربه پذیر
distensible
U
انبساط پذیر
dissoluble
U
تجزیه پذیر
disputable
U
اعتراض پذیر
inevitable
U
چاره نا پذیر
avoidable
U
اجتناب پذیر
justifiable
U
توجیه پذیر
curable
U
علاج پذیر
sociable
U
جامعه پذیر
educable
U
اموزش پذیر
defensible
U
دفاع پذیر
executable
U
اجرا پذیر
executable
U
انجام پذیر
evitable
U
اجتناب پذیر
evadable
U
طفره پذیر
enumerable
U
شمارش پذیر
sufferable
U
تحمل پذیر
endurable
U
تحمل پذیر
palpable
U
پرماس پذیر
tangible
U
پرماس پذیر
tangibly
U
پرماس پذیر
electron acceptor
U
الکترون پذیر
permeable
U
نشت پذیر
permeable
U
نفوذ پذیر
permeable
U
رطوبت پذیر
soluble
U
انحلال پذیر
conceivable
U
امکان پذیر
tolerable
U
تحمل پذیر
tolerable
U
مدارا پذیر
adaptable
U
وفق پذیر
adaptable
U
انطباق پذیر
accident prone
U
سانحه پذیر
accident-prone
U
سانحه پذیر
submissive
U
سلطه پذیر
definable
U
تعریف پذیر
applicable
U
کاربست پذیر
flammable
U
اشتعال پذیر
reversible
U
برگشت پذیر
reversible
U
واگشت پذیر
applicable
U
کاربرد پذیر
reactive
U
واکنش پذیر
impressionable
U
تاثر پذیر
impressionable
U
اثر پذیر
exceptionable
U
اعتراض پذیر
irritable
U
تحریک پذیر
excitable
U
تحریک پذیر
inflammable
U
التهاب پذیر
inflammable
U
اشتعال پذیر
realizable
U
تحقق پذیر
reformable
U
اصلاح پذیر
achromatic
U
رنگ پذیر
regulable
U
تنظیم پذیر
tranformable
U
دگرگونی پذیر
remediable
U
درمان پذیر
trainable
U
تربیت پذیر
trainable
U
فرهیخت پذیر
remediable
U
چاره پذیر
remediable
U
گزیر پذیر
adjustable
U
تنظیم پذیر
adjustable
U
تعدیل پذیر
thinkable
U
اندیشه پذیر
thermosetting
U
سختی پذیر
testable
U
شهادت پذیر
refutable
U
تکذیب پذیر
reflexible
U
انعکاس پذیر
achievable
U
موفقیت پذیر
acetylisable
U
استیل پذیر
acetylable
U
استیل پذیر
absolvable
U
بخشش پذیر
abatable
U
کاهش پذیر
vanquishable
U
شکست پذیر
reclaimable
U
ادعا پذیر
tuneable
U
تنظیم پذیر
tunably
U
تنظیم پذیر
tunable
U
تنظیم پذیر
transmutable
U
دگرگونی پذیر
reducible
U
تقلیل پذیر
resolvable
U
تفکیک پذیر
testable
U
ازمون پذیر
inexcusable
U
عذر نا پذیر
stainable
U
لکه پذیر
spottable
U
لکه پذیر
spoilable
U
فساد پذیر
verifiable
U
تحقیق پذیر
revocable
U
ابطال پذیر
combustible
U
احتراق پذیر
rotatable
U
چرخش پذیر
detachable
U
جدایی پذیر
semi solvable
U
نیم حل پذیر
sequacious
U
نصیحت پذیر
severable
U
تفکیک پذیر
additives
U
جمع پذیر
terminable
<adj.>
U
فسخ پذیر
tensible
U
کشش پذیر
teachable
U
تعلیم پذیر
civilizable
U
تمدن پذیر
superimposable
U
انطباق پذیر
subjugable
U
تسخیر پذیر
subduable
U
تسخیر پذیر
measurable
U
سنجش پذیر
shapeable
U
شکل پذیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com