English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contuse U کوفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
footslog U پا کوفتن
knock at the door U در کوفتن
forges U بر سندان کوفتن
forge U بر سندان کوفتن
repressing U باز کوفتن فرونشاندن
oppress U ستم کردن بر کوفتن
oppresses U ستم کردن بر کوفتن
oppressing U ستم کردن بر کوفتن
repress U باز کوفتن فرونشاندن
reforge U دوباره برسندان کوفتن
represses U باز کوفتن فرونشاندن
repress U سرکوب کردن در خود کوفتن
repressing U سرکوب کردن در خود کوفتن
represses U سرکوب کردن در خود کوفتن
spike U کوفتن توپ به زمین بعد از کسب امتیازابشار
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
slamming U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams U صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com