English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
poudrette U کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loam U خاک رس وشن که با گیاه پوسیده امیخته باشد
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
stercoral U کودی
dungy U کودی
Omerta U [قانون یا کودی که شخص را از حرف زدن و فاش کردن اطلاعت باز میدارد]
faeces U مدفوع
excretion U مدفوع
excretions U مدفوع
egesta U مدفوع
excrement U مدفوع
dreg U مدفوع
coprophagy U مدفوع خواری
dejecta U تخلیه مدفوع
feculent U مثل مدفوع
scatology U مدفوع شناسی
dung U مدفوع حیوانات
coprophagia U مدفوع خواری
coprophobia U مدفوع هراسی
defecation U خروج مدفوع
jakes U ترشح مدفوع
coprophilia U مدفوع خواهی
huckleberry U درخت زغال اخته زغال اخته
feces U مدفوع انسان وحیوان
feculence U حالت دردی مدفوع
defecating U خارج کردن مدفوع
defecates U خارج کردن مدفوع
defecated U خارج کردن مدفوع
defecate U خارج کردن مدفوع
green stool U مدفوع سبز رنگ [پزشکی]
interwrought U در هم امیخته
medleys U امیخته
mixture U امیخته
medley U امیخته
motley U امیخته
portmanteaux U امیخته
portmanteaus U امیخته
portmanteau U امیخته
mixtures U امیخته
mixed U امیخته
zygose U امیخته
stool U کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
mixed crystal U کریستال امیخته
coalescent U بهم امیخته
mixed number U عدد امیخته
mixed tides U کشندهای امیخته
immiscible U امیخته نشدنی
mixed gas U گاز امیخته
cold mix U امیخته سرد
impanate U امیخته بنان
mixed mode U باب امیخته
pranks U شوخی امیخته بافریب
oil is immiscible with water U روغن با اب امیخته نمیشود
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
prank U شوخی امیخته بافریب
chrism U روغن امیخته بابلسان
lemon squash U شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
mincemeat U قیمه امیخته باکشمش
gold amalgam U جیوه امیخته بازر
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
deep laid U امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
mixed radix notation U نشان گذاری امیخته مبنا
d. butter U کره اب کرده و امیخته با ارد
mixed mode macro U درشت دستور امیخته باب
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
lingua francas U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
ingratiatory U طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
omnim gatherum U امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
kamptulicon U یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
coal U زغال
brushes U زغال
brush U زغال
charry U زغال
charr U زغال
litho crayon U زغال
coal heaver U زغال کش
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
brush ring U حلقه زغال
collector brush U زغال گرداور
pilot brush U زغال راهنما
sugar carbon U زغال قند
dogberry U زغال اخته
coal whipper U زغال کش کشتی
coal hole U زغال دان
coaler U زغال سنگ کش
powdered charcoal U خاکه زغال
coal dust U خاکه زغال
positive brush U زغال مثبت
coal bed U رگه زغال
clutch pilot bearing U زغال کلاچ
charcoal U زغال چوب
brush contact loss U افت زغال
bituminous coal U زغال قیری
cokes U زغال کوک
lignite U زغال قهوهای
coke U زغال کوک
battery carbon U زغال باتری
gleed U زغال سرخ
grounding brush U زغال زمین
lead of brush U پیشرفتن زغال
charred U زغال مانند
charwomen U زغال فروش
charwoman U زغال فروش
brush holder U پایه زغال
brush lag U پس رفتن زغال
coal U زغال کردن
whortle U زغال اخته
brush yoke U یوغ زغال
brush rocker U فنر زغال
coal U زغال سنگ
negative brush U زغال منفی
whort U زغال اخته
brush pressure U فشار زغال
pig tail of brush U سیم زغال
brush pig tail U سیم زغال
lag of brush U پس رفتن زغال
carbon brush U زغال کربنی
charry U زغال مانند
peatery U معدن زغال سنگ
charring U جسم زغال برگشتن
decarbonize U زغال چیزی را گرفتن
chars U جسم زغال برگشتن
cokes U زغال سنگ سوخته
charring U نیمسوز شدن زغال
char U نیمسوز شدن زغال
coke U تبدیل به زغال کردن
chars U نیمسوز شدن زغال
coke U زغال سنگ سوخته
gauze brush U زغال توری شکل
coal tar U قطران زغال سنگ
cokes U تبدیل به زغال کردن
coal gas U گاز زغال سنگ
char U جسم زغال برگشتن
decarbonate U زغال چیزی را گرفتن
coal measures U طبقات زغال خیز
coal field U ناحیه زغال خیز
coal field U کان زغال سنگ
third brush generator U دینام با زغال اضافی
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
charr U تبدیل به زغال کردن
embers U خاکه زغال نیمسوز
ember U خاکه زغال نیمسوز
zinc carbon cell U پیل روی- زغال
brush lead U پیش رفتن زغال
brush friction loss U اتلاف مالشی زغال
briquette U خاک زغال قالبی
blind coal U زغال سنگ بی شعله
bituminous coal U زغال سنگ چاق
coal pit U محل زغال سازی
cinder U زغال نیم سوز
red coals U زغال سرخ یا تابیده
coaly U زغال سنگ دار
cinders U زغال نیم سوز
briquet U خاک زغال قالبی
cornel tree U درخت زغال اخته
coald pit U کود زغال سنگ
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
cornaceous U وابسته بخانواده زغال اخته
blueberries U قره قاط زغال اخته
blueberry U قره قاط زغال اخته
benzole U فراورده قیر زغال سنگ
hewer U کارگر معدن زغال سنگ
fat coal U زغال سنگ قیرداریاچربی دار
flyash U خاکستر حاصل از زغال سنگ
lignite U زغال سنگ چوب نما
goal predicates blackness U زغال از سیاهی خبر میدهد
dogwood U زغال اخته سیاه توسه
keels U کشتی زغال کش عوارض بندری
chauldron U پیمانه زغال برابر1296 لیتر
stone coal U زغال سنگ خشک یا خالص
coaler U وسیله حمل زغال سنگ
breeze-block U خاکه زغال نیمه سوز
keel U کشتی زغال کش عوارض بندری
exhaustable resources U زغال سنگ و سایر مواد کانی
he had a good supply of coal U زغال سنگ کافی ذخیره کرده
cornelian U عقیق جگری درخت زغال اخته
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
hutches U نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch U نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff U سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
gouache U رنگ کاری با رنگی که در اب حل شده و با عسل و صمغ امیخته شده
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
anthracite U زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com